نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

اللهم صل علی محمد و آل محمد
نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

اللهم صل علی محمد و آل محمد

از بینالود تا زاینده‌رود؛ دیباچه‌ای بر پیوندهای فرهنگی و همگرایی نیشابور و اصفهان

پیوند نیشابور و اصفهان

 

در سرتاسر جهان، می‌توان نشان از ‌کهن‌شهرهایی گرفت که کانون و نمود و نماد تمدن‌اند، شهرهایی که نام و نشان آنها، فراتر از حوزه جغرافیایی و سرزمینی خود، شناسا و پدیدار است. حوزه تمدنی ایران، با پیشینه گرانسنگ خود، از این شهرها کم ندارد؛ کهن‌شهرهای «نیشابور» و «اصفهان»، دو تن از این دست شهرگان ایرانشهرند؛ شهرهایی که در درازنای تاریخ خود، دستی بر تحولات تاریخی و فرهنگی سرزمین مادری داشته و از پایگاه‌های نامدار تاریخ علمی و فرهنگی جهان اسلام به شمار می‌آیند. ما در این نوشتار، همراه با گذری کوتاه‌وار، بر پیشینه تاریخی و فرهنگی ابرشهر و اسپادانا، به همگونگی‌ها و پیوندهای این دو کهن‌شهرگان ایران‌زمین خواهیم پرداخت؛ دو نماد فرهنگی و طبیعی پیوندگر نشابور و صفاهان را معرفی خواهیم کرد؛ و در فرجام سخن، پیشنهاد‌هایی برای همگرایی و همکاری این دو فرهنگ‌شهر ایرانی، ارایه خواهیم نمود. 

ادامه مطلب ...

فرهنگ‌شهر ملّی؛ نیشابور و بنیادهای هویت ملی ایران

 نیشابور، فرهنگ‌شهر ملی

کتاب‌ها، رسالات و منابع تاریخی، عنوان‌های پُرشماری برای نیشابور، ثبت کرده‌اند که هر یک، به یکی از ویژگی‌های این شهر و یا زمینه‌ای از ابعاد باشندگی و بالندگی این دیار، اشاره می‌نمایند؛ «دارالاماره» و «دارالمُلک» (موقعیت سیاسی و اداری)، «دهلیز مشرق» (موقعیت ژئوپلیتیک و ارتباطی)، «تجارتخانه خاور و باختر»، «خزانه مشرق» (موقعیت تجاری و باراندازگاهی)، «دارالعلم»، «معدن فضلا و منبع علما» (موقعیت علمی)، «چشم خراسان»، «ام‌البلاد»، «ایرانشهر» (موقعیت منطقه‌ای)، «کلانشهر مشرق‌زمین»، «جهانشهر»، «شادجهان»ام‌البلاد المسلمین (موقعیت بین‌المللی) و ... این لقب‌ها، نشان‌نام‌های پویایی، پایندگی و پویندگی نیشابور در درازنای تاریخ است و هر کدام، رویه‌ای از نماهای فرهنگی و تمدنی این کهن‌شهر ایرانی را نمودار می‌سازد.

حضور پیوسته و ژرف در بستر تاریخ ایران اسلامی، مادرشهر خراسان را در ردیف فرهنگ‌شهرهای شاخص ایران، از دیدگاه دربرگیرندگی و پدیدآرندگی عناصر «هویت ملی ایرانی»، قرار داده است. صاحبنظران و کارشناسان، بنیاد هویت ملی ایران را دربرگیرنده عناصر و مولفه‌هایی همچون «تاریخ ایران»، «سرزمین و جغرافیا»، «میراث سیاسی و نهاد دولت»، «میراث فرهنگی»، «جامعه و مردم»، «دین و مذهب» دانسته‌اند. ما در این نوشتار، به یادکرد مختصری از ارجمندی‌ها و نقش‌آفرینی نیشابور در «بنیان هویت ملی ایران»، با نگاه به عناصر یادشده، خواهیم پرداخت و بر این باوریم همان‌گونه که «مادرشهر خراسان»، با عنوان «نماد فرهنگ و تاریخ ایران» شناخته می‌شود می‌تواند به عنوان یکی از شهرهای توانمند و پُرمایه کشورمان، در زمینه تقویت روزافزون همبستگی ملی و همچنین یک موجودیت بالفعل، واقعی و در عین حال پربار و نمادین در تحکیم نظام ارزشی ایرانی-اسلامی کشورمان، نقش‌آفرینی نماید.

ادامه مطلب ...

یادنامه فریدالدین عطار، هلموت ریتر؛ و بازشناسی زمینه‌های خواهرخواندگی نیشابور با پنج شهر آلمانی

،خواهرخواندگی نیشابور و وایمار ؛ آرامگاه عطار و تند  

فراتر از مرزهای زمان و مکان: بیست و پنجم فروردین، در تقویم رسمی و فرهنگی کشورمان، سالروز «بزرگداشت عطار نیشابوری» است. در مورد جایگاه و پایگاه عطار در شعر عرفانی، به همین اندازه، بسنده و گویاست که کوتاه‌وار بگوییم: مولانا جلال‌الدین محمد بلخی، که خورشیدوار، بر ستیغ کوهسار تنومند و پهناور شعر عرفانی زبان فارسی ایستاده، می‌گوید: «عطار، روح بود و سنایی، دو چشم او – ما از پی سنایی و عطار، آمده‌ایم» و در جای دیگر، بازمی‌گوید: «هفت شهر عشق را عطار گشت – ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم.» عطار، مقام والایی در غزل و شعر پارسی دارد و اندیشه‌های عرفانی وی، در شکل‌دهی به عرفان اسلامی، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. اگر معارف فرهنگ ایرانی-اسلامی سه ضلع داشته باشد، این سه: یکی؛ فقه، دیگری؛ فلسفه و سه دیگر؛ عرفان است و نقش عطار، در عرصه معارف فرهنگ ایرانی و اسلامی، به عنوان ترویج‌دهنده عرفان اسلامی و گشودن باب آشنایی مخاطبان با حلاج، ابراهیم ادهم و ابوسعید ابوالخیر، برجسته است.  

ادامه مطلب ...

نگاهی به قارّه کوچک؛ به بهانه خواهرخواندگی شاهرود و نیشابور

خواهرخواندگی شاهرود و نیشابور  

در بیست و پنجم فروردین 1394، همزمان با آیین روز ملی بزرگداشت شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، با حضور فرمانداران ویژه نیشابور و شاهرود، شهرداران و اعضای شورای اسلامی شهر، پیمان خواهرخواندگی میان دو شهر نیشابور و شاهرود به امضاء رسید. در این آیین که در سالن سیمرغ شهر نیشابور برگزار گردید؛ شاهرود ونیشابور، به خاطرِ داشتنِ مولفه‌های فرهنگی مشترک و همچنین ریشه‌های عرفانی، مذهبی و اشتراکات قومی و گردشگری، خواهرخوانده شدند. بر پایه این تفاهم‌نامه، قرار است زمینه‌های همکاری در مسائل فرهنگی، اجتماعی، علمی و سایر اشتراکات و تعلقات دو شهرستان، فی‌مابین هم، گسترش یابد. از این روی؛ معرفی پیشینه و توانمندی‌های فرهنگی-تاریخی و اقلیمی هر یک از این دو شهر خواهرخوانده، در میان رسانه‌ها و مردم شهر دیگر، می‌تواند به عنوان یکی از برنامه‌های فرهنگی مردمی و همگانی این پیمان، مورد توجه باشد. در این راستا و به عنوانی گامی مردم‌نهاد در یارگری و پاسداری این پیمان، در زیر به معرفی گوشه‌ای از پیشینه تاریخی و ویژگی‌ها و توانمندی‌های گردشگری شهر و شهرستان زیبای شاهرود که به تعبیری؛ «نگین کویر» نامیده می‌شود می‌پردازیم. 

ادامه مطلب ...

باغ ایرانی خویشان خراسانی؛ پیشنهاد تاسیس باغ فرهنگی خراسان در نیشابور

 

بورخس، دانای آرژانتینی و نویسنده سرشناس آمریکای لاتین:

«اگر می‌خواستم فقط به یک شهر در جهان سفر کنم، شک ندارم که آن شهر، نیشابور است.

فکر می‌کنم رازهای همه‌ عالَم، در همین شهر باشد.

نیشابور، از قدیم‌الایام تاکنون، بزرگترین شهر خراسان بزرگ، بوده و هست».

 

شهر باغ‌های رویایی و کوچه‌باغ‌های اهورایی

نیشابور، شهر کوچه‌باغ‌هاست و باغ، از دیرزمان، یکی از عناصر اصلی شناسایی شهر نیشابور بوده. در کتاب‌های تاریخی و سفرنامه‌هایی که به ساخت و معماری شهر نیشابور پرداخته‌اند نشان‌های فراوان از باغ‌های نامور نیشابور می‌توان یافت. به عنوان نمونه؛ در تاریخ الحاکم، در یادکرد محله‌های شهر نیشابور، از «باغک»، «باغ بُهله»، «باغین»، «باغ تلاجرد»، «باغ رازیان» نام برده و در تاریخ بیهقی از «باغ شادیاخ»، «باغ خزانی»، «باغ برغشی»، «باغ بونصر مشکان»، «باغ عمرولیث» و  «باغ خرّمک» سخن به میان آمده است. نشان باغ‌ها، کوچه‌باغ‌ها و سبزینگی و خرّمی بوستان نیشابور را در متون ادبی و شعر پارسی و تازی نیز می‌توان باز یافت. دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، به گونه‌ای ویژه، باغ‌های نیشابور را جامه شعر، پوشانده و اثر معروفش را «در کوچه‌باغ‌های نشابور» نام نهاده است. آوازه باغ‌های نیشابور، در فراسوی مرزهای ایران نیز پیچیده است چنانکه نویسنده بزرگ فرانسوی، آندره ژید، رویای ناب و آرزوی شیفتگانه خود را چنین می‌سراید: «و کوچه‌باغ‌های نیشابور ... افسوس که من آنها را نخواهم دید.» 

ادامه مطلب ...