نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

اللهم صل علی محمد و آل محمد
نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

اللهم صل علی محمد و آل محمد

هفت‌هزار مدخل بر تاریخ و فرهنگ نیشابور؛ یادنامه علّامه عطاردی قوچانی

 ‌هفت‌هزار مدخل بر تاریخ و فرهنگ نیشابور؛ یادنامه علّامه عطاردی قوچانی  

سالن خبرنگاران «سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران» در شنبه 6 دی 1393، میزبان نشست خبری پیش از برگزاری «چهاردهمین آیین بزرگداشت حامیان نسخ خطی» بود.برگزاری آیین یاد شده در دوشنبه 8 دیماه، بابزرگداشت علامه شیخ عزیزالله عطاردی، همراه گردید. در این نشست، معاون کتابخانه ملی ایران، مدیر مرکز فرهنگی خراسان، مدیر بخش نسخ خطی کتابخانه ملی، و دبیران علمی و اجرایی این بزرگداشت سخنرانی نمودند. حجت‌الاسلام محمدرضا نوراللهیان مدیر فرهنگی «مرکز فرهنگی خراسان» در زمینه تالیف و انتشار دایرةالمعارف 86 جلدی خراسان گفت: «علامه عطاردی، 54 سال از عمر خود را صرف خراسان‌شناسی کرد. او یک دایرةالمعارف 86 جلدی خراسان را تألیف کرد که شامل همه مناطق خراسان بزرگ از جمله؛ بلخ، هرات، نیشابور، بسطام و ... است. در این دایرةالمعارف، «نیشابور»، فقط دارای 7 هزار مدخل است که تاکنون 7 جلد از تاریخ فرهنگ و تمدن آن به چاپ رسیده و 3 جلد دیگر در دست چاپ بود که علامه عطاردی فوت کرد که هفتاد و اندی از جلدهای باقیمانده برعهده هیأت امنا قرار گرفته و به تدریج منتشر می‌شود.» 

ادامه مطلب ...

نیشابور، شهر ملی خراسان

نیشابور شهرملی خراسان 

 

و مـَــاذا یَصنـــَــعُ المـَـــرءُ ببَغـــدَادَ وَ کُـــوفَانِ

وَ نَیسَابُورُ فِی‌الاَرضِ، کَالاِنسَانِ فِی الانسَانِ

«تاریخ جهانگشای جوینی»

 

خراسان بزرگ: خراسان [xorāsān]؛ خورآسان= خورآیان؛ به معنای جای بر آمدن خورشید و خاور‌زمین؛ یکی از سرزمین‌های گرانمایه و نامدار «ایران فرهنگی» و میراث فرهنگی، معنوی، تاریخی و حافظه جهانی مشترک ایران و همسایگاه خاوری آن است که سهم سترگی در تمدن و فرهنگ بشری داشته. به تعبیری جغرافیایی-تاریخی؛ خراسان، ناحیه‌اى تاریخى منطبق بر شمال شرقی ایران، بخش‌های بزرگی از کشورهای افغانستان، ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان و بخشی از قرقیزستان است. خراسان، یکی از بخش‌های قلمرو امپراتوری هخامنشیان و سلوکیان و اشکانیان و ساسانیان و در دوره پس از اسلام، ولایت پهناور شرق مملکت اسلامی است که سررشته بسیاری از آفرینش‌ها و دگرگونی‌های تاریخی و فرهنگی جهان اسلام را بر دست گرفته است. در این دوره، خراسان به چهار بخش یا ربع، تقسیم گردیده، و هر ربع به نام شهر مهم و عمده خود که کرسی و مرکز ربع نیز بود نامیده می‌شد. نیشابور، مرو، هرات و بلخ، کرسی ربع‌های خراسان بزرگ‌اند و چنانکه پژوهشگران تاریخ و تمدن گفته‌اند: ریشه‌های ژرفناک خراسان را بایست در دل تاریخ پُردرازنای این چهار گرانیگاه تاریخی و فرهنگی این سرزمین، یعنی بلخ، نیشابور، مرو و هرات پیدا کرد.   

ادامه مطلب ...

همسایه‌ی نزدیکتر از خویش؛ دیباچه‌ای بر پیوندهای تاریخی و فرهنگی کاشمر و نیشابور

 

قدمگاه نیشابور و امامزاده سید مرتضی در کاشمر 

کاشمر و نیشابور، دو تن از ‌دیارگان نامی خاوران‌بوم ایران‌زمین‌اند که وزنه‌ای گرانسنگ در هویت‌مایه تاریخی و فرهنگی خراسان به شمار می‌آیند؛ دو شهرگان نامدار خراسانی که پیشینه پربار و هویت سرشارشان با همسایگی دیرین و همبستگی‌های ژرف، در آمیخته و همنوا‌ترین و یگانه‌ترین دیاران خراسان را پدیدار ساخته است.

در دوران اساطیری؛ کاشمر (ترشیز)، جایگاه سرو سپند زرتشت و پیمانگاه پیامبر و شهریار ایران است و در بوم نیشابور (ابرشهر)، دریاچه سپند سوور و آتش اهورایی برزیگران ایران، پای گرفته. در دوران‌های پس از آن، تاریخ، چهره‌ای دانش‌گرایانه و بینش‌ورزانه از ارتباطات فرهنگی این دو همسایه کهن را بر ما آشکار می‌سازد؛ در سده‌های هجری، دانشمندان، محدثان، عالمان، شاعران و سرشناسان پُرشماری از این دو دیار برخاسته‌ و پایه‌ها و ستون‌های همگرایی و همداستانی همسایگان نامدار را پدید آورده‌اند. امروز، افزون بر میراث‌ پُربار فرهنگی و پیشینه تاریخی و همسایگی کهن، همگنی‌ها و همبستگی‌های تنگاتنگی در زمینه‌های مردم‌شناسی و اقلیمی، نیشابور و کاشمر را در جایگاه همنواترین سرزمین‌های خراسان نمودار می‌سازد. در این نوشتار، همراه با اشاره‌ای به چهره تاریخی، فرهنگی و پیوندهای نیشابور و کاشمر، به زمینه‌های همکاری و همگرایی این دو کهن‌دیار خراسانی، خواهیم پرداخت. 

ادامه مطلب ...

بی‌همتایان ایرانی؛ نگاهی به پیوندهای تاریخی و فرهنگی شیراز و نیشابور

 

خیام نیشابوری - حافظ شیرازی

 

شیراز و نیشابور، از آن دست شهرهای ایرانی‌اند که نام آنها با فرهنگ و ادب ایران‌زمین، پیوندی ویژه‌گانه یافته است. شیراز؛ شهر حافظ و سعدی، نیشابور؛ شهر خیام و عطار: این دو کهن‌شهرگان ایرانی، دارای پیشینه و نمودهای تاریخی و فرهنگی ارجمند و گرانسنگ در حوزه فرهنگ و تمدن ایران می‌باشند و گرانیگاه تاریخ و فرهنگ منطقه خود به شمار می‌آیند. حضور دیرین و گستره شیراز و نیشابور، در بستر تاریخ؛ گاه، در نقش پایتخت‌های ایرانی، و همواره، به مثابه کانون‌های فرهنگی تاریخ ایران و جهان اسلام، زمینه‌ساز ارتباطات اجتماعی-فرهنگی گسترده‌ای میان این دو شهر بوده و پیشینه‌ای مشترک و پُربار را پدید آورده است. این پیشینه مشترک، به همراه همنوایی‌ها و همگونگی‌های تاریخی-فرهنگی، می‌تواند بسترساز همگرایی‌ بیشتر در امروز، و توسعه همکاری‌ها در آینده باشد. این نوشتار، همراه با نگاهی به پیشینه تاریخی و فرهنگی شیراز و نیشابور، به بازنمایی پیوندها و همنوایی‌های فرهنگی این دو فرهنگ‌شهر ایرانی-اسلامی پرداخته و در گسترش بحث، زمینه‌های همگرایی و همکاری را مورد توجه خود قرار می‌دهد.    

ادامه مطلب ...

آرمان‌دیارگان خراسانی؛ چهره درخشان جوین در تاریخ نیشابور

ابوعبدالله حاکم نیشابوری:

«ولایت جوین؛ منشاء اولیاء و علما، قری و قنوات در عمارات به حد غایات به یکدیگر قریب،

چنانچ همه را به مثابه یک ربع مسکون یک مملکت، توان گفت.» 

«تاریخ نیسابوریّین» که امروزه با نام «تاریخ نیشابور» شناخته می‌شود نام کتابی است که در قرن چهارم هجری، به قلم ابوعبدالله حاکم نیشابوری نگاشته شده است. به گفته دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، «این کتاب، یکی از مهم‌ترین کتاب‌هایی است که اهل فن را در شکل‌گیری ساختار تمدن ایران عصر اسلامی، به ویژه قرن سوم و چهارم هجری که دوران زرین فرهنگ ایران عصر اسلامی است یاری می‌دهد.» از نگاهی دیگر؛ کتاب تاریخ الحاکم،  کتاب تاریخ و شناسنامه عالمان و دانشمندان ربع غربی خراسان بزرگ است که در جغرافیای امروز، بر استان‌های خراسان شمالی، رضوی و جنوبی مطابقت می‌نماید.  

 

چهره درخشان جوین در تاریخ نیشابور  

در این نوشتار، به بازبینی چهره تاریخی و فرهنگی جوین، به عنوان یکی از ولایت‌های کهن و نامدار ربع غربی خراسان بزرگ، با نگاه به کتاب تاریخ الحاکم می‌پردازیم و در فرجام گفتار، همبستگی‌های دیرین و ژرف جوین و نیشابور را به عنوان سرمایه‌ای ارجمند در راستای برنامه‌های توسعه آینده، در پیش نگاه و اندیشه خواهیم داشت.   

ادامه مطلب ...