نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

اللهم صل علی محمد و آل محمد
نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

اللهم صل علی محمد و آل محمد

جغرافیای جوین، و پیوندهای فرهنگی آن با نیشابور (از دیدگاه یاقوت حموی)


گویان و  پیوندهای فرهنگی:

جوین یا گویان، سرزمینی است گسترده و حاصلخیز در خراسان؛ که در جغرافیای امروز، شهرستان‌های جغتای و جوین و حدی از باختر و خاور این دو شهرستان را در بر می‌گیرد. «آزادوار»، «فریومد»، «آق‌قلعه»، «جغتای» و «نقاب»، از مراکز عمده حاکمیتی و اداری این سرزمین، از روزگاران کهن تا امروز بوده و دو شهر «جغتای» و «نقاب»، مراکز دو شهرستان‌ عمده دشت جوین در امروز، یعنی شهرستان‌های «جغتای» و «جوین»، می‌باشند. جوین، از دوران‌های کهن همواره، حلقه ارتباطی میان بسطام و نیشاپور (ابرشهر) بوده و قرارگیری این نقاط، در مسیر جاده تاریخی ابریشم، ژرفا و بار فرهنگی تعاملات آنان را، عمق و محتوای ویژه‌ای بخشیده است. این پیوندها و همبستگی‌های  فرهنگی که ریشه در تاریخ پُردرازنای مشترک مردمان نیشابور، جوین و بسطام دارد، میراثی گرانبها و سرمایه‌ای ارجمند در راستای همکاری‌های ژرف و گسترده میان این سه کهن‌دیار نامدار خاوران ایران به شمار می‌آید. در اینجا، همراه با معرفی مختصر یکی از جغرافیدانان بزرگ قرن ششم و هفتم هجری و اثر معروف وی، ترجمه فارسی بخشی از کتاب او که به «جوین و مشاهیر آن» پرداخته است را بازخوانی می‌نماییم.

  

- معجم‌البدان و یاقوت حموی:

«مُعجَم البُلدان» کتابی است در جغرافیا، نوشته «ابوعبدالله یاقوت حَمَوی رومی بغدادی»، متولد ۵۷۴ ق. وی جغرافی‌دان و تاریخ‌نویس مشهور و یکی از علما و فلاسفه و جغرافی‌دانان قرن هفتم هجری قمری است. مُعجَم اَلبُلدان کتابی است گران‌مایه به شهادت بسیاری از جغرافی‌دانان و دانشمندان و خاورشناسان. در این مورد مورخ روسی «فِرین» می‌نویسد، کتاب مُعجَم البُلدان، تصنیف دانشمند بزرگ عرب یاقوت حَمَوی یکی از پُربارترین کتاب‌های عصر خود بوده‌است. همچنین مورخ و تاریخ‌نویس مشهور «ابن خلکان» می‌نویسد که کتاب معجم البلدان کتابی است بسیار مفید، و نویسنده آن از همت والایی برخوردار بوده‌است و کتابی بسیار نفیس تقدیم به جامعه نموده است. نیز در این مورد مستشرق «وسنکونسکی» می‌گوید: «یاقوت حَمَوی» یکی از نوابغ عصر خود بود و کتابی گران‌مایه و ارزشمند از خود برجای گذاشت. (آگاهی بیشتر)

 

- جوین و مشاهیر آن در نوشتار یاقوت حموی:

جوین؛ نام خوره‌اى ارجمند و خوش آب و هوا در راه کاروانهائى است که از بسطام به نیشابور مى‌روند. مردم خراسان آن را «گویان» مى نامند و «جوین» معرب آن است. مرزهاى آن در سمت قبله به بیهق و در سمت شمال به مرزهاى جاجرم پیوسته است. قصبه آن آزادوار است که در آغاز این خوره در سمت باختر مى‌باشد و من آن را دیده‌ام. بوالقاسم بیهقى گوید: کسانى که «جوین» گویند آن را از نام برخى از فرمانروایان آنجا دانند که به نام او نامیده شده است و کسانى که آن را «گویان» خوانند آن را به «گوى» نسبت دهند. جوین داراى 189 دیه است که هر یک به دیگرى پیوند دارد. خوره‌اى دراز میان دو کوه در گستره‌اى پهناور است که به دو نیم، بخش شده است. در نیمه شمالى آن، از خاور به باختر دیه‌ها به یکدیگر پیوسته که هیچیک از دیگرى جدا نیست و از نیمه جنوبى آن قنات‌هائى بر آورده‌اند که شمالی‌ها را سیراب مى‌کند و در این نیمه، ساختمانى نیست. میان این خوره و نیشابور پیرامن ده فرسنگ است. گروهى بسیار از پیشوایان و دانشمندان به جوین نسبت دارند. از ایشان است:

 

1.  موسى پسر عباس پسر محمد بوعمران جوینى نیشابورى که یکى از جهانگردان است. او به دمشق از بوبکر محمد پسر عزیز و در کوفه از احمد پسر حازم و در رمله از حمید پسر عامر و در مکه از محمد پسر اسماعیل پسر سالم و از بو زرعه رازى و از دیگران بر شنوده است. حسن پسر سفیان و بو على حافظ حاکم و بو احمد حافظ حاکم و گروهى بسیار جز این دو از وى روایت دارند. بوعبدالله حاکم گوید: او در دیه «آزادوار» که قصبه جوین است مى زیست. او مى گوید: موسى جوینى از سر شناسانى بود که در جستجوى حدیث به جهانگردى پرداخت. از یاران بو زکریاى اعرج در مصر و شام بود و به انتخاب او بر مى‌نوشت و حدیثهاى نیکو دارد. حدیث‌هایش یکسره نیکو است. یادداشت‌هایى بر کتاب مسلم بن حجاج دارد. او به جوین در سال 323 در گذشت.


2.  بو محمد عبد الله پسر یوسف جوینى پیشواى روزگار خود در نیشابور بود. پدر بوالمعالى جوینى است. وى نزد بو طیب سهل پسر محمد صعلوکى تلمذ کرد و براى دیدار بو بکر پسر عبد الله پسر احمد قفال مروزى به مرو آمد و در آنجا فقه آموخت و از وى بر شنود. او ادب را از پدر خود یوسف که ادیب جوین بود بیاموخت و در فقه سر آمد شد و در آن تصنیف‌هاى سودمند ساخت. و مزنى را شرحى گسترده نوشت. او مردى پرهیزکار و پر عبادت و با احتیاط بود. او از دو استاد خود بو عبد الرحمن سلمى و بو محمد ابن بابویه اصفهانى بر شنود و در بغداد نیز از بو الحسن محمد پسر حسین پسر فضل پسر نظیف فراء و جز ایشان بر شنود. سهل پسر ابراهیم بو القاسم سگزى از وى روایت دارد و هیچکس جز او از وى حدیث نقل نکرده است. این دانشمند به نیشابور در سال 434 در گذشت.

 

3. برادرش بو الحسن على پسر یوسف جوینى معروف به «پیر حجاز». او صوفى نرم خوى فاضل خوش مشرب جویاى دانش و حدیث بود. کتابى در علم تصوف مبوب و مرتب به نام «کتاب السلوه» تألیف کرد. از استادان برادر خود و از بو نعیم پسر عبد الملک پسر حسن اسفراینى در نیشابور و در مصر از بومحمد عبد الرحمن پسر عمر نحاس بر شنود. زاهر و رجب دو پسر طاهر شحامى از وى روایت دارند. او به نیشابور در 463 در گذشت.

 

4. پیشواى راستین بوالمعالى عبدالملک پسر بو محمد عبد الله پسر یوسف پسر عبد الله پسر یوسف جوینى با لقب «امام الحرمین» که معروفتر از آتش سر کوه است. او حدیث را از بوبکر احمد پسر محمد پسر حارث اصفهانى تمیمى برشنود. وى کم روایت بود و از حدیث دورى مى‌جست و کتاب‌هاى معروف مانند «نهایة المطلب» در مذهب شافعى و «شامل» در اصول دین به مذهب اشعرى و «ارشاد» و جز آنها بنگاشت و در نیشابور به ماه ربیع دوم سال 478 در گذشت. جز این دانشمندان نیز به جوین نسبت دارند.

 

منبع: یاقوت الحموی، معجم البلدان، جلد ٢، ص ١٩٢، ترجمه فارسی، جلد ٣،ص ٤٢٧-٤٢٦ .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد