نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

اللهم صل علی محمد و آل محمد
نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

اللهم صل علی محمد و آل محمد

محمد وراق نیشابوری؛ نخستین شاعر پارسی‌گوی

زبان فارسی، دوستان! چندی بگویم از زبان فارسی

گــرچـــه هـــر آگـــــاه دانـــــد داستـــان فارسی

شـــرق و غــــرب عالمــی زیر نگیــن ایـن زبان

خـود جهـان دیگـری باشـــد جهــان فارسی

هرچــه تاریکی نادانی ز عالم، رخت بست

تا ‌که شد خورشیدپرور کهکشان فارسی

شیـوه شیـوای آن شعر روان آرد به بار

ذهـن ایرانی چــو شد یار زبان فارسی

بس‌ حکیمان جهان آموختندی این زبان

رفتـــه تـا اوج فلک بـا نردبـــان فارسی

 

بیست و هفتم شهریور، روز شعر و ادب فارسی

روز بزرگداشت استاد محمد حسین شهریار

روز شعر و ادب پارسی 

نه تنها مینوی‌ترین و آهنگین‌ترین لحظات زندگانی، که روح و جان ایرانی با شعر و ادبیات آمیخته است؛ هرودوت،مورخ یونانی، در این باره می‌گوید «ایرانیان مردمی هستند که به زبان شعر سخن می گویند.» نگاهی به تقویم رسمی کشورمان نیز، این معنا را به زبان دیگری بیان می‌نماید؛ 25 فروردین (روز بزرگداشت عطار نیشابوری)، 1 اردیبهشت (روز بزرگداشت سعدی شیرازی)، 25 اردیبهشت (روز بزرگداشت فردوسی توسی)، 28 اردیبهشت (روز بزرگداشت حکیم عمر خیام نیشابوری)، 10 تیر (روز بزرگداشت صائب تبریزی)، 27 شهریور (روز بزرگداشت محمدحسین شهریار)، 8 مهر (روز بزرگداشت مولوی)، 20 مهر (روز بزرگداشت حافظ شیرازی)، 25 اسفند (روز بزرگداشت پروین اعتصامی). این شمار فراوان روزهایی که در تقویم رسمی کشورمان، به سرآمدان شعر و ادب فارسی اختصاص یافته‌اند نشان از آمیختگی روح جامعه ایرانی، با شعر و ادبیات دارد و این یکی از ویژگی‌های‌ نابی است که ایران و ایرانی بدان شناخته می‌شود؛ ایران، مهد شاعران و ادیبان بزرگ است و آثار شاعران بزرگ این سرزمین همچون خیام، مولوی، حافظ، عطار، سعدی و ... ترجمان روح ادب‌پرو ایرانی در اقصا نقاط جهان است.

  

مشاهیر ایران 

در کشورهای گوناگون جهان امروز، کمتر کسی است که رباعی‌ای از خیام را نشنیده یا نخوانده باشد و یا نام و آوازه بزرگانی همچون مولانا و حافظ و عطار و سعدی به گوشش آشنا نباشد. ایران، با افسون سخن دری چامه‌سُرایان خیال‌ساز بدیع‌آفرین خود، بر فراز ستیغ فرهنگ و ادب جهان ایستاده است. شعر و ادب فارسی؛ هم سخن ناب خیال‌انگیز و رازآمیز است، هم اندیشه و حکمت است و هم سرشار از زیبایی و مهر و عرفان و اخلاق انسانی. بیست و هفتم شهریور که بر خود، نام «روز شعر و ادب فارسی» را دارد، روز روح موزون بدیع‌آفرین ایرانی است. بجا و شایسته است که در این روز، از دو تن از سرآمدان شعر و ادب فارسی، یاد نماییم:

 

رودکی ، پدر شعر فارسی دری 

یکی، «پدر شعر فارسی دری» است؛ «رودکی»، این پیر چنگی مهرنواز سمرقند، چونان کوهی بشکوه، در آن سوی سده‌های دور ایستاده، که گویی همه‌ی دریای خروشان و پهناور شعر فارسی دری از آن سرچشمه می‌گیرد. چنین است که او را به نام «استاد شاعران» و گاهی هم به نام «سلطان شاعران» ستوده‌اند. یادکرد رودکی، یاد «یار مهربان» سپیده‌دمان شعر و ادب فارسی است.

و آن دیگر، «پدر معنوی زبان و شعر فارسی» است؛ «فردوسی»، این حکیم حماسه‌سُرای توس، سراینده «شاهنامه»، که سند تاریخ و هویت و آینه فرهنگ، اندیشه و آیین‌ ناب ایرانی است. فردوسی، استاد بی همتای شعر و خرد پارسی و بزرگترین حماسه‌سرای جهان است که با آفریدن اثر همیشه جاوید خود، نه تنها زبان فارسی، بلکه کل فرهنگ و تاریخ و هویت ملت ایرانی را زندگی و جاودانگی بخشیده است. دلاورمردی که برآرنده شکوه کاخ بلند نظم پارسی، و فریادگر نابستگی و فرازمندی ایران و هویت ایرانی است، چونانکه؛ «چون ایران نباشد، تن من مباد!»

 سخن از شعر و ادب فارسی، سخن از هزاران‌ چکامه‌سرایی است که در درازنای بیش از هزار سال و به پشتوانه فرهنگ و تمدنی چندهزار ساله، کهکشانی تابناک و گنجینه‌ای ارجمند از میراث ادبی و فرهنگی بشری را پدیدآورده‌اند که همتای آن را، بدین مایه و اندازه و شکوه، در نزد هیچ ملتی دیگر، در جهان، نتوان یافت. این گنجینه ناب، این راه درخشان، آغازی داشته است؛ آغازی کهن، که غبار سده‌ها، چهره‌ای کم‌پیدا از آن را برایمان به نمایش می‌گذارد؛ درباره نخستین شاعر فارسی‌سرای که شعر عروضی گفته، روایات گوناگونی وجود دارد. بسیاری از تذکره‌نویسان و سرگذشت‌نگاران شعر و شاعران پارسی، نخستین شعر فارسی را به بهرام گور (پادشاه ساسانی) نسبت داده‌اند. روایات دیگری نیز، ابوحفص سغدی، ابوالعباس مروزی، محمد بن سیف سگزی و ... را نخستین شاعر فارسی‌سرای معرفی نموده‌اند. پس، در زمینه مشخص نمودن نخستین شاعر پارسی‌گوی، سخن‌ها و گمانه‌زنی‌ها بسیار است.

در همین زمینه، سندی کهن از سده سوم یا ابتدای چهارم هجری در دست است که نخستین چکامه‎‌سرای پارسی را «مردی از اهل نیشابور» می‌داند. ابوحاتم رازی معروف اسماعیلی (متوفی 322هـ.ق) در کتاب «الزینة فی الکلمات الاسلامیّه»، چنین نوشته است: «از گروهی از آگاهان شنیدم که می‌گویند نخستین کسی که به فارسی شعر گفته، مردی از اهل نیشابور است که نزدیک به زمان ما می‌زیسته. (منذ زمن قریب)» استادعلی‌اشرف صادقی، در مقاله‌ای با عنوان «نخستین شاعر فارسی‌سرای و آغاز شعر عروضی فارسی» به همین موضوع پرداخته است.  

صادقی نیز، در مقدمه مقاله، نوشته است: «بی‌شک معین کردن این نکته که چه کسی اول‌بار با اصول عروضی به فارسی دری، شعر گفته مشکل بل غیر ممکن است.» وی، در بخش نخست مقاله، «روایتی دیگر درباره نخستین شاعر فارسی»، نقل قولی از ابوحاتم رازی (متوفی 322هـ) مندرج در کتاب «الزینة فی الکلمات الاسلامیّه» می‌آورد؛ چنین که: «... از گروهی از آگاهان شنیدم که می‌گویند نخستین کسی که به فارسی شعر گفته، مردی از اهل نیشابور است که نزدیک به زمان ما می‌زیسته. (منذ زمن قریب)» صادقی، در ادامه می‌نویسد: «نوشته ابوحاتم رازی، قدیم‌ترین سندی است که درباره آغاز شعر فارسی و نخستین شاعر فارسی‌سرای به دست ما رسیده است.» البته گفتنی است منابع دیگری که به نخستین شاعر فارسی اشاره کرده‌اند «المعجم» شمس قیس رازی و «لباب‌الباب» عوفی است که هر دو مربوط به آغاز قرن هفتم هجری است.


 استاد علی‌اشرف صادقی


صادقی، در بندهای بعدی، به واکاوی منظور ابوحاتم رازی از «شاعری که نزدیک به زمان او و در نیشابور، شعر فارسی گفته» می‌پردازد و با این پیشینه، دو تن به نام «حنظله بادغیسی» و «محمود ورّاق نیشابوری» را معرفی می‌نماید و به بررسی نسبت این دو تن با نیشابور می‌پردازد. در بندهای پایانی بخش نخست مقاله، در باره محمود وراق نیشابوری می‌نویسد: «... ابوالحسن محمود بن وراق نیشابوری، درگذشته در 221 هـ.ق که از شاعران دوره طاهرایان، در آغاز قرن سوم بوده است ... از اشعار تازی وی در عقدالفرید و کتاب‌های جاحظ و کامل مبرّد نیز هست. بنابراین، اگر شاعر مورد نظر ابوحاتم (رازی) همین محمود وراق باشد، تاریخ آغاز شعر عروضی فارسی در خراسان، به نیمه اول قرن سوم هجری (در صورت پذیرفتن تاریخ 221 یا 230 هـ.ق برای درگذشت محمود وراق) یا آغاز نیمه دوم قرن سوم (در صورت نپذیرفتن دو تاریخ فوق برای درگذشت محمود وراق و ...) بر می‌گردد.»

 سپس در چند سطر بعد و در بند پایانی این بخش از مقاله، می‌نویسد: «اگر نوشته‌های تذکره‌نویسان در مورد عباس مروزی را بی‌اساس به شمار آوریم و زمان حیات ابوحفص سغدی را نیز اوایل قرن سوم و اوایل قرن چهارم بدانیم، باید محمود وراق و حنظله را اولین شاعرانی به شمار آوریم که در خراسان، شروع به سرودن شعر عرضی کرده و تذکره‌نویسان، نام آنان را ضبط کرده‌اند». نویسنده مقاله، در بخش دوم، به گسترش بحث در مورد «ابوالعباس مروزی» و در بخش سوم، به «شعر فارسی در سایر مناطق غیر از خراسان و سیستان»، و در واپسین بخش، به «تحول شعر غیر عروضی به شعر عروضی» پرداخته است. مقاله یاد شده در صفحه‌های 87-116 شماره دوم نشریه «معارف» (مرداد-آبان 1363)، منتشر گردیده است.


هفت شهر عشق عطار نیشابوری 

 اکنون و در فرجام این نوشتار که به گرامیداشت «روز شعر و ادب فارسی» نگاشته شد و به حضور نیشابور در سپیده‌دمان شعر عروضی فارسی نیز نگاهی داشت، شایسته است با نام‌آورد چند تن از شاعران برجسته نیشابور به عنوان بخشی از حوزه گسترده شعر و ادبیات فارسی‌، سخن را به پایان بریم؛

خبازی نیشابوری (قرن 4 هـ)

خیام نیشابوری (قرن 5 هـ)

عطار نیشابوری (قرن 6 هـ)

امیرمعزی نیشابوری (قرن 6 هـ)

رضی‌الدین نیشابوری (قرن 6 هـ)

قنبری نیشابوری (قرن 9 هـ)

نظیری نیشابوری (قرن 10 هـ)

عظیما نیشابوری (قرن 12 هـ)

ادیب نیشابوری (قرن 14 هـ)

یغمای نیشابوری (معاصر)

...

این گزیده‌ای بود از نگاه نگارنده. برای آشنایی گسترده‌ با شاعران نیشابور، کتاب «مشاهیر نیشابور؛ شهر قلمدانهای مرصّع» استاد زنده‌یاد فریدون گرایلی را پیشنهاد می‌نماییم. «یار خراسانی»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد