ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
با اشاره به لزوم احیای جاده ابریشم مطرح شد:
قزوین و نیشابور؛ دو شهری که باید از نو شناخت
رئیس
گروه مطالعات گردشگری سازمان میراث فرهنگی با اشاره به
اینکه جاده ابریشم ابتدا باید به گرشگران داخلی شناسانده شود، تاکیدکرد: نیشابور و
قزوین جزئی از جاده ابریشم بودند؛ لذا این شهرها باید برای گردشگران داخلی و خارجی
معرفی وتبلیغ شوند. مرتضی قاسم شربیانی با حضور در برنامه
شبانگاهی «رواق تماشا» از شبکه رادیویی گفت وگو به تشریح ویژگیهای تاریخی جاده
ابریشم پرداخت و گفت: «در دوران قدیم جاده های محدودی شناخته شده و در محدودههای
مکانی، کم و بیش دارای سنگفرش بودند.» وی با اشاره به انتقال کالا از چین و آسیای
شرقی به اروپا توسط جادههای قدیم اظهار کرد: «کم کم که ژاپن قدرت یافت، این مفهومسازی
نیز قدرتمندتر شد و لذا دو بخش عمده در جهان شامل آسیای شرقی و اروپا پدید آمدند.»
قاسم
شربیانی آسیای شرقی را مهد تولید و صنعت و اروپا را مرکز تجمع ثروت و مصرف نامید و
افزود: «جاده ابریشم در قرن نوزدهم شرایط [بده بستان کالا] را رنگ و بویی تاریخی
میبخشد و به توسعه این مفهوم میپردازد که در بعد تاریخی، تولید و ثروت دو قطب
این کره خاکی بوده و شاید دیگر نقاط از این اهمیت برخوردار نبودند.» وی با این
توضیح، معرفی صحیح جاده ابریشم را در جذب سرمایه موثر دانست و لزوم تبلیغات را در
این حوزه مورد تاکید قرار داد.
احیای اقامتگاههای بومگردی در راه ابریشم
قاسم شربیانی در ادامه مصاحبه با رادیو گفت وگو از شناخت محدود جاده ابریشم در کشور سخن گفت و افزود: «این مسیر باید ابتدا در داخل کشور تعریف شود؛ به نحوی که بیشترین استفاده را از آن بُرد؛ لذا تبلیغ این مسیر از [بهره برداری از آن، مهمتر است.» کارشناس حوزه گردشگری معرفی جاده ابریشم را برای سرمایهگذاران بینالمللی قدم دوم دانست و گفت: «احیای اقامتگاههای بومگردی فرصتی است که به جوامع محلی کمک میکند؛ اما اصل را باید بر معرفی مسیر گذاشته و در این راه باید پروژههایی تعریف نماییم.» قاسم شربیانی معرفی پروژه به مردم و نهادهای بینالمللی را از نقصانهای این مسیر دانست و افزود: «نیشابور و قزوین جزئی از جاده ابریشم بوده اند؛ لذا این شهرها باید برای گردشگران داخلی و خارجی معرفی و تبلیغ شوند که فرصتی برای سرمایه گذاری در این شهرها و توسعه گردشگری ایجاد میشود.»
احیای جاده کهن ابریشم
(قطعه بزرگراه نیشابور – فیروزه – خوشاب- جوین – جغتای - میامی)
یک مطالبه منطقهای
با تأثیرات عمیق در توسعه پایدار شمال شرق کشور
«کویان»، «گویان»، «جویان» یا «جوین»، منطقهای است با پیشینه تاریخی و فرهنگی بسیار پُربار که از اعتبار سرزمین، مردمان نیکسیرت و بزرگان دانشمند و پرآوزاه آن در متون تاریخی، سخنها آمدهاست. کویان بزرگ، به تعبیری؛ «سرزمین مشاهیر» است. این منطقه کهن، خاستگاه دانشورزان نامداری همچون «امام الحرمین»، «عطاملک جوینی»، «سیدحسن غزنوی»، «هلالی جغتایی»، «معینی جوینی» و … است. «کویان بزرگ» یا «جوینِ بزرگِ فرهنگی»، به عنوان یکی از اقالیم و ولایتهای اصلی داوزدهگانه بخش غربی خراسان بزرگ (خراسان غربی تاریخی و فرهنگی)؛ شهرستانهای «جغتای» و «جوین» و بخشی از «خوشاب» امروز را در بر میگیرد که دارای اشتراکات تاریخی و فرهنگی بسیار ژرفاند.
کویان بزرگ؛ از دیدگاه جغرافیایی نیز دارای هویت جغرافیایی شاخص است چرا که این سه شهرستان (جغتای و جوین و خوشاب)، در عرض و پیوسته به یکدیگر، یک دشت پهناور، یکپارچه و حاصلخیز را در بر میگیرند. افزون بر اشتراکات تاریخی و فرهنگی؛ این پیوستگی سرزمینی و همگونی اقلیمی؛ بخش بزرگی از همه مسائل توسعه این سه شهرستان توانمند را همراستا، مکمل و همافزاینده یکدیگر، قرار دادهاست؛ و خوشبختانه؛ ایجاد واحدهای مستقل سیاسی، در دهه ۱۳۸۰ خورشیدی، بستر ارتقای سطوح مدیریتی، تصمیمسازی و تصمیمگیری را به ارمغان آورده و زمینههای لازم (در راستای توسعه همهجانبه و پایدار این منطقه تاریخی و توانمند) برای همگرایی و همدلی روزافزون مردم و مسولان این سه شهرستان پیوسته و همگون، فراهم گردیدهاست.
«سرزمین کویان بزرگ تاریخی – فرهنگی» یا «دشت جُوِین»، در جهت کلی شمال غربی (شهرستان جغتای) به جنوب شرقی (شهرستان خوشاب)، و با انحنای کلی به جهت شمال در نواحی میانی، گسترش یافتهاست. این دشت زرخیز با طول حدود ۱۵۰ کیلومتر (از شفیعآباد جغتای در غرب، تا بلقانآباد خوشاب در شرق)؛ در نیمه غربی (در حدود ناحیه-خطی که روستای انداده شهرستان جوین در شمال و روستای حطیطه شهرستان خوشاب در جنوب، در مسیر آن قرار دارند) دارای بیشترین عرض، یعنی بیش از ۴۰ کیلومتر است. این دشت، در جبهه جنوب شرقی (شهرستان خوشاب)، از طریق شهرستان فیروزه به دشت نیشابور میپیوندد.
ادامه مطلب ...
سفری فلسفی در زمان، همراه با ابیگیل رینولدز
نیشابور
فرهنگشهر ایرانی، شهر کلیدی جاده ابریشم
میراث گذشته، زیربنایی برای برنامههای توسعه آینده
کتاب «ناصر خسرو و لعل بدخشان» نوشته آلیس سی هانسبرگر (Alice C. Hunsberger)؛ نیشابور را یکی از توقفگاههای مهم مسیر جاده ابریشم و در زمره «جهانشهرهایی» توصیف میکند که امتزاجی پیروزمندانه از مردم با قومیتها و دینهای مختلف را پدید آورده است. راه ابریشم؛ این جاده کهن، نه تنها کریدور جهانی تجارت، تبادل کالا، صنعت و فناوری زمان، بلکه محل تعامل فرهنگها، اندیشهها و باورها مردمان سرتاسر جهان متمدن روزگار نیز بوده است. بنابراین وجود شهری با ابعاد فرهنگی و تمدنی نیشابور در کنار این کریدور جهانی، پدیدهای اتفاقی نیست و همواره با تاثیر و تاثرات ژرفی همراه بوده است. این شهر و سرزمین پیوسته به آن که در کهنترین متن ایرانی (کتاب اوستا Avestā)، از آن با نام مزدیسنایی «رَئِوَنت»، یکی از پایگاههای برجسته آیین و فرهنگ ایران باستان بود. «آذر برزین مهر»، یکی از سه نیایشگاه بزرگ و آتشگاه کشاورزان ایرانزمین، در نزدیکی دریاچه «سوور» (Suwar)، بر فراز کوه ریوند (Reyvand) در شمال غربی شهر نیشابور کهن (ابرشهر)، بنا نهاده شده بود. نیشابور که در این دوران، یکی از مراکز ایالتی خاوران ایران است با پای گذشتن به دوره اسلامی، سکان تحولات سیاسی، علمی، فرهنگی و اجتماعی خراسان را در دست میگیرد و در ردیف مناطقی همچون بغداد و قاهره و دمشق و ... یکی از بزرگترین مراکز فرهنگی – تمدنی دنیای اسلامی و جهان سدههای میانه را پدیدار میسازد؛ چنانکه نوشتهاند: «نیشابور ... در تقویت بنیه علمی سرزمین پهناور ایران، نقشی اساسی داشته و سرحلقه بسیاری از مکتبها و جریانهای فکری جهان اسلام را به سرنوشت تاریخی خود، پیوند زده است.»(رسول جعفریان)