ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
- خراسان و ریشههای ژرفناک آن؛
«خُراسان»؛ «خاورزمین»؛ «سرزمین خورشید»؛ در جغرافیای کهن، منطقهای است که به طور سنتی به سرزمینهای شرق کویر نمک تا ترکستان و هندوستان در شرق و ماوراءالنهر در شمال و به سرزمینهای فراسوی هرات در جنوب، محدود بوده است. خراسان از زمان ساسانیان به این سوی، نامی سنتی و کلی برای اشاره به نواحی شرقی ایران امروزی و بخشهایی عمده از کشورهای افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و بخشهایی از قرقیزستان امروزی به کار میرفته است. خراسان، یکی از سرزمینهای گرانمایه و نامدار «ایران فرهنگی» و میراث فرهنگی، معنوی، تاریخی و حافظه جهانی مشترک ایران و همسایگاه خاوری آن است که سهم سترگی در تمدن و فرهنگ بشری داشته. خراسان، در دوران پیش از اسلام، خاستگاه امپراتوری اشکانی پارتیان و در دوران اسلامی، خیزشگاه حکومتهای ایرانی چون طاهریان و صفاریان و سامانیان بوده و مهد پیدایش و پرورش زبان فارسی دری و پایگاه بزرگترین دانشمندان تمدن ایران، جهان اسلام و دنیای سدههای نخستین و میانه هجری است.
ادامه مطلب ...- نیشابور، پایتخت کتاب ایران:
در پی آیینی که در هفدهم اسفندماه 1394 در تالار وحدت (تهران) و با حضور اسحاق جهانگیری (معاون اول رئیس جمهور)، علی جنتی (وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی)، سعداله نصیری قیداری (سرپرست کمیسیون ملی یونسکو- ایران)، سیدرضا صالحی امیری (رئیس کتابخانه ملی ایران)، سید عباس صالحی؛ (معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) و جمعی از مردم فرهنگدوست و مسولین برگزار گردید، شهر نیشابور، توانست پس از رقابت با 99 شهر کشور در مرحله مقدماتی و 15 شهر، در مرحله نهایی، عنوان «پایتخت کتاب ایران» را از آن خود نماید. (آگاهی بیشتر)
رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیشابور در این باره، گفته است: «به دلیل اجرای مناسب برنامههای سال گذشته، تدوین و ارائه برنامههای نوآورانه، مشارکتجویانه، موثر و منسجم، توجه به پیشینه فرهنگی و استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی، تشکلهای مردمی، صنایع و مراکز ورزشی و فرهنگی؛ لوح افتخار دو وزیر کشور و فرهنگ و ارشاد اسلامی و لوح تقدیر کمیسیون ملی یونسکو به همراه تأسیس یک باب کتابخانه، تسهیلات مناسب برای تأسیس، نوسازی و تجهیز کتابفروشیها و مراکز توزیع و حمایت از طرحهای برگزیده ترویج کتابخوانی توسط بانک و بنیاد ملت و ۲۰ میلیارد ریال اعتبار فرهنگی از سوی استانداری خراسان رضوی اهدا شد به رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، فرماندار، دبیر انجمن مردمی سیمرغ و شهردار به نمایندگی از مردم فرهیخته و کتابدوست شهر تاریخی نیشابور به عنوان پایتخت کتاب ایران.» (متن کامل خبر)
ادامه مطلب ...
گویان و پیوندهای فرهنگی:
جوین یا گویان، سرزمینی است گسترده و حاصلخیز در خراسان؛ که در جغرافیای امروز، شهرستانهای جغتای و جوین و حدی از باختر و خاور این دو شهرستان را در بر میگیرد. «آزادوار»، «فریومد»، «آققلعه»، «جغتای» و «نقاب»، از مراکز عمده حاکمیتی و اداری این سرزمین، از روزگاران کهن تا امروز بوده و دو شهر «جغتای» و «نقاب»، مراکز دو شهرستان عمده دشت جوین در امروز، یعنی شهرستانهای «جغتای» و «جوین»، میباشند. جوین، از دورانهای کهن همواره، حلقه ارتباطی میان بسطام و نیشاپور (ابرشهر) بوده و قرارگیری این نقاط، در مسیر جاده تاریخی ابریشم، ژرفا و بار فرهنگی تعاملات آنان را، عمق و محتوای ویژهای بخشیده است. این پیوندها و همبستگیهای فرهنگی که ریشه در تاریخ پُردرازنای مشترک مردمان نیشابور، جوین و بسطام دارد، میراثی گرانبها و سرمایهای ارجمند در راستای همکاریهای ژرف و گسترده میان این سه کهندیار نامدار خاوران ایران به شمار میآید. در اینجا، همراه با معرفی مختصر یکی از جغرافیدانان بزرگ قرن ششم و هفتم هجری و اثر معروف وی، ترجمه فارسی بخشی از کتاب او که به «جوین و مشاهیر آن» پرداخته است را بازخوانی مینماییم.
- نامشناخت، از اَشکآباد تا عَشقآباد:
شهر عَشقآباد، در موقعیت جغرافیایی 36°2'33'' شمالی و 58°40'58'' شرقی، در 20 کیلومتری جنوب شهر نیشابور، واقع شده است. نام این شهر، در گویش اهالی بومی (گویش نیشابوری) با فتح حرف اول و به گونه aŝqābād (= اَشقآباد یا عَشقآباد) بیان میگردد. دکتر فریدون جنیدی، ایرانشناس و استاد زبان پارسی میانه (= زبان پهلوی یا پهلوانیک)، نام کنونی این شهر را دگرگونشده «اَشکآباد» دانسته و از ارتباط آن با دوره پارتها (اشکانیان)، آگاهی میدهد. باید در نظر داشت که اَشکآباد در حوزه جنوبی دشت نیشابور قرار دارد و میدانیم که نام پیشین نیشابور، یعنی «ابرشهر» نیز از طایفه «اپرنی» از اقوام داهه، بنیانگذاران حکومت اشکانی (پارتیان)، گرفته شده است.
البته نام اپرشهر به عنوان محل ضرابخانه، حک شده بر روی سکه فرهاد دوم اشکانی (حکومت 128-138 ق.م.)، یکی دیگر از نشانگرهای این گفته است. ابرشهر، در کتاب کهن «بندهش» به گونه «اپرنکشهر» نیز آمده است. مری بویس، ایرانشناس و پژوهشگر متون و زبانهای ایران باستان، در کتاب «Zoroastsians: Their Religious Beliefs and Practices » در اهمیت این ناحیه در دروان پارتیان، نوشته است: «در دوره پارتی، آذر برزین مهر، ظاهراً احترام بخصوصی داشت، چرا که آتش خاص پارتیان بود و در کوه ریوند، احتمالا رشتهای از کوههای نیشابور خراسان، یعنی خود پارت، جا داشت.» باری، نامهایی همچون «اپرنکشهر» و «اَشکآباد» بر پیشینه نامهای جغرافیایی منسوب به پارتها در این ناحیه، گواهی میدهند.
سخن از دو تمدن بزرگ خاورزمین:
آنگاه که سخن از فرهنگ و تمدن قاره کهن باشد؛ دو تمدن بزرگ خاورزمین، پُربارترین و شکوهندهترین فرازهای گفتار را از آن خود میکنند؛ سخن از دو تمدن ایران و چین، یادکرد بالندگی و پایندگی دو سرزمین بزرگ آسیا در درازنای تاریخ دیرسال است. این دو سرزمین که به نام «Zhong Guo» (به معنای سرزمین مرکزی = چین) و «Bosi» (به معنای پارسیگ = ایران) نامیده میشدهاند، همواره در طول تاریخ، در کنار یکدیگر قرار داشته و سدهها و هزارهها در همسایگی همیارانه، پاییده و بدون هیچگونه جنگ و خونریزی، در سایه همزیستی مسالمتآمیز و روابط دوستانه، روزگار را به امروز رسانیدهاند. تعاملات این دو سرزمین فرهنگپرور باستانی، که دوران «اشکانیان» ایران و «هان» چین، نقطه عطفی بر آن است و در دورههای بعد، همواره پایدار و پُربار بوده و در جهان روزگار ما، با ژرفا و گسترهای دوچندان، پیگرفته شده است. امروز، در آغاز سده بیست و یکم (میلادی)، چشمانداز بسیار روشنی برای گسترش بیش از پیش مناسبات و همکاریهای این دو کشور مهم آسیایی، از حوزههای اقتصادی و فرهنگی گرفته تا همگرایی و همپیمانی در سطوح راهبردی، پیشبینی میشود. تعمیق و گسترش روابط فرهنگی، یکی از مهمترین و پایدارترین دستیارها و افزارهای ژرفا بخشیدن به همگراییها و همکاریهای این دو ملت کهن آسیایی است و در این حوزه، نقشآفرینی شهرهای تاریخی و فرهنگی هر دو کشور، بسیار کارساز و مورد تاکید و توجه سیاستگزاران و مدیران سیاسی و فرهنگی ایران و چین میباشد. در این راستا چندین شهر در این دو کشور، دارای پیمانهای خواهرخواندگی و همکاری در زمینههای مختلف میباشند از این جملهاند: «تهران و پکن»، «اصفهان و شیان»، «تبریز و ووهان»، «شیراز و چونگکینگ»، «مشهد و ارومچی».