ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
ششتمد و ابوالحسن بیهقی
بهار 1399، بنیان یکی از مهمترین عناصر تحولآفرین در توسعه منطقه غرب خراسان رضوی نهاده شد و در تاریخ 21/02/1399، بر پایه تصویبنامه شماره ۱۷۲۷۹/ت۵۵۰۴۸هـ هیات وزیران؛ جایگاه اداری - سیاسی بخش ششتمد به «شهرستان ششتمد» ارتقا یافت تا زادگاه خالق «تاریخ بیهق»، رقمزننده برگ دیگری از تاریخ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی این بخش از خراسان در سالها و دهههای آینده گردد.
شهرستان ششتمد که از دو بخش مرکزی: شامل دهستانهای «بیهق» و «تکاب کوهمیش»، و شامکان: شامل دهستانهای «شامکان» و «ربع شامات» تشکیل شده؛ با جمعیت 24،261 نفر بر اساس سرشماری 1395 و با مساحت 3786 کیلومتر مربع؛ در جبهه شرق با «میانجلگه» و «کوهسرخ»؛ در جنوب با بخش مرکزی شهرستان «بردسکن»؛ در غرب با بخش «روداب» و در شمال با بخش مرکزی شهرستان «سبزوار» هممرز است.
شهر ششتمد، مرکز شهرستان، یکی از قدیمیترین سکونتگاهها و مرکز تاریخی و فرهنگی شهرستان ششتمد به شمار میآید. نام این ناحیه یعنی شهرستان ششتمد کنونی که بخش جنوبی ولایت بیهق قدیم را در بر میگیرد، در کتاب «تاریخ بیهق» ابوالحسن بیهقی؛ «ربع زمیج» آمده است. «زمیج» به معنای «زمین برَ دهنده» یا « زمین حاصلخیز» است و این نام از ویژگی و توانمندی زراعی این منطقه حکایت میکند. در واقع، شهرستان ششتمد را باید میراثدار تاریخ و فرهنگ «بیهق جنوبی» به شمار آورد. شخصیت بزرگی همچون «ابوالحسن علی بن زید بن محمد بیهقی» بر ستیغ قلههای سرگذشت فرهنگی شهرستان ششتمد و حوزه بیهق جنوبی خودنمایی میکند.
ابوالحسن بیهقی معروف به «ابن فندق البیهقی»، زاده شهر ششتمد است. این فرزند نامدار ششتمد که در تاریخ، با القابی همچون «ظهیرالدین»، «حجةالدین»، «فریدالدین» و «فرید خراسان» از او نام برده میشود، در بسیاری از دانشهای روزگار خود دست داشته و ارزشمندترین کار او تالیف کتاب گرانقدر «تاریخ بیهق» است. این کتاب، نه تنها دایرةالمعارف و دانشنامه این خطه از خراسان بلکه مهمترین سند هویت تاریخی و فرهنگی تمام ولایت بیهق به شمار میآید بلکه جغرافیای تاریخی-فرهنگی بیهق، بنیان هویت خود را چنانکه امروز به آن شناخته میشود، مرهون کوششهای نستوه دردانه این دیار، ابوالحسن علی بن زید بیهقی است. در نگاهی دیگر؛ این فرزند فرزانه ششتمد یکی از سرشناسان دانشورزان مقیم مرکز فرهنگی خراسان روزگار بیهقی، یعنی نیشابور بوده؛ و او به شایستگی، شخصیت نمادین و نیکترین «حلقه پیوند تاریخی و فرهنگی ششتمد و نیشابور» است.
بزرگداشت رهبر نیشابوری قیام سربداران
در شامگاه چهارشنبه 30 مرداد 1398، آیین بزرگداشت مجاهد شهید شیخ حسن جوری، در زادگاهش در حومه جنوب شرقی شهر نیشابور برگزار شد. روستای جوری، زادگاه رهبری فکری و معنوی جنبش سربداران خراسان، در ابتدای جاده نیشابور به کدکن و تربت حیدریه، در حدود سه کیلومتری جنوب شرقی میدان فضل (پروفسور حسین صادقی) شهر نیشابور واقع شده است. منطقهای که این روستا در آن قرار گرفته بخشی از محوطه بزرگ باستانی شهر نیشابور کهن، یکی از بزرگترین محوطههای باستانی ایران، را تشکیل میدهد؛ به همین خاطر در نزدیکی این روستا و بویژه در جبهه شمالی و شرقی، شمار قابل توجهی از محوطهها و بناهای تاریخی و آرامگاههای شخصیتهای بزرگ فرهنگی نیشابور در دسترس است. در نگاهی به محوطهها و اماکن تاریخی و فرهنگی این ناحیه، میتوان موقعیت و شرایط زادبومی را که رهبر سربداران از دوران طفولیت تا جوانی در در دامان آن پرورش یافته را تصور کرد؛ سرزمینی که قرنها گرانیگاه و پشتوانه تاریخ و فرهنگ خراسان بوده است و امروز با اندکی تغییر مکان به سمت شمال غربی؛ شهر نیشابور معاصر، شهر فرهنگی و قطب ادب و هنر خراسان معاصر است.
جوین یا گویان یا کویان؛ دشتی است گسترده و حاصلخیز در خراسان، با سرمایههای انسانی و اجتماعی بسیار غنی، و پشتوانه تاریخی و فرهنگی کهن و پُربار. چونانکه هرگاه کتابهای کهن مرتبط با پهنه تاریخی و فرهنگی رَبع نیشابور (خراسان غربی) را مرور میکنیم در میان ولایتهای این رَبع، یعنی بیهق و کویان و اسفراین و خبوشان و ارغیان و پُشت و رُخ و زوزن و خواف و ازقند و جام و باخرز و جاجرم و چند ولایت دیگر؛ «ولایت کویان» از آن دست ولایتهایی است که از چهره فرهنگی بسیار درخشنده و الهامبخش، برخوردار است. شهرستانهای جغتای و جوین و حدی از خاور و باختر آنها در جغرافیای امروز، حوزه تاریخی و فرهنگی ولایت بزرگ کویان کهن را تشکیل میدهند و «آزادوار»، «فریومد» و «آققلعه»، نقاطی هستند که مراکز عمده حاکمیتی و اداری این سرزمین، از روزگاران کهن تا امروز بوده و دو شهر «جغتای» و «نقاب»، مراکز دو شهرستان عمده اینکهندشت در امروز، یعنی شهرستانهای «جغتای» و «جوین» میباشند.
سرزمین کویان بزرگ و کهن، از دیرینروزگاران، همواره حلقه ارتباطی میان نیشاپور (ابرشهر) و بسطام بوده و قرارگیری این نقاط، در مسیر جاده تاریخی ابریشم، ژرفا و بار فرهنگی تعاملات آنان را، عمق و محتوای ویژهای بخشیده است. این پیشینه تاریخی کهن و این همبستگیهای فرهنگی ژرف که ریشه در تاریخ پُردرازنای مشترک مردمان نیشابور (شهرستانهای نیشابور و فیروزه)، کویان (شهرستانهای جغتای و جوین و خوشاب) و بسطام (شهرستان شاهرود) دارد، میراثی گرانبها و سرمایهای ارجمند در راستای صورت دادن به همکاریهای گسترده، برای طرحریزی برنامههای توسعه فرهنگی و اقتصادی در آینده نزدیک و دور میباشد و پیگیری و پایگیری بزرگراه میامی-جغتای-جوین-خوشاب-فیروزه-نیشابور، اقدامی زیرساختی در راستای رونق ارتباطی، اقتصادی و فرهنگی این منطقه بسیار مستعد است. افزون بر اینکه، بزرگراه یادشده، احیای بخشی بسیار نامدار و توانمند از راه ابریشم میباشد. به هر روی، در اینجا فرصت را مغتنم شمرده و به معرفی «شهرستان جوین»، یکی از شهرستانهای حوزه فرهنگی کویان بزرگ و کهن، میپردازیم.
ادامه مطلب ...
«فمطلع الشمس من خراسان»
خراسان، در جغرافیای کهن، منطقهای است که به طور سنتی به سرزمینهای شرق کویر نمک تا ترکستان و هندوستان در شرق و ماوراءالنهر در شمال و به سرزمینهای فراسوی هرات در جنوب، محدود بوده است. خُراسان از زمان ساسانیان به اینطرف، نامی سنتی و کلی برای اشاره به نواحی شرقی ایران امروزی و بخشی عمده از کشورهای افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و بخشهایی از قرقیزستان امروزی به کار میرفته است. در دوران اسلامی، این خراسان بزرگ، به چهار بخش اصلی یا «ربع» تقسیم میشده و شهرهای بلخ، مرو، نیشابور و هرات، چهار شهر اصلی، مرکز ربعها و کانون تحولات خراسان بودهاند. نیشابور، شهر عمده ربع یا بخش غربی خراسان بزرگ است و بُشت، بیهق، جوین، جاجرم، اسفراین، خبوشان، اسفند، جام، باخرز، خواف، زاوه، رخ، زوزن، بوزجان، طوس، نسا، ابیورد، طوس، طبسین و قهستان از ولایتهای ربع نیشابور هستند که این منطقه، در جغرافیای امروز، استانهای سه گانه خراسان شمالی، خراسان جنوبی و خراسان رضوی کشور عزیزمان ایران را تشکیل میدهد. در واقع، با نگاهی به جغرافیای فرهنگی خراسان بزرگ ایرانزمین، «نیشابور» تنها شهر عمده خراسانی است که در جغرافیای امروز کشور ایران، باقی مانده است و این، رسالت این شهر را به عنوان یکی از مراکز عمده فرهنگی خراسان بزرگ در روابط فرهنگی کشورهای دربرگیرنده خراسان بزرگ، دوچندان مینماید. شوربختانه، چند سده است که ستم و بیداد تاریخ، میان ما خویشان خراسانی، فاصلهای انداخته، اما پیشینه تاریخی گرانسنگ و پیوندهای فرهنگی ژرف و دیرین ما، بهترین و توانافزاترین بستر و زمینه برای همگرایی و همکاری در راستای توسعه است. شناخت، نخستین گام در همگرایی است. در اینجا، بر آنیم به معرفی کوتاه شهرهای مهم و کهن خراسان در فراسوی مرزهای کشورمان بپردازیم تا به امید خداوند بزرگ، دریچهای باشد برای نگاهی احیاءمحور به پیوندهای تاریخی و فرهنگی ما فرزندان نیشابور کهن و و میراثداران ابرشهر باستانی با خویشان خراسانیمان. به امید روزی که میان خویشان کهن خراسانی، فاصلهای به جز، کیلومترهایی که مرزهای جغرافیایی بین شهرها، ولایتها و استانها و کشورها را در مینوردند نباشد.
ادامه مطلب ...