ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
توضیح تصویر: در نقاشی دیواری کاخ سبزپوشان، واقع در نیشابور سوارکاری ملبّس به خفتانی سفت و آراسته، با آستینهای تنگ و شلواری مزیّن (یا ساق پیچهایی که پاشنهها را پوشانیده) همراه با چکمه ای بلند و نوک تیز به چشم میخورد. در بالای آستینهای خفتان، نوارهای «طراز» (سوزن دوزی شده) از خط شبه کوفی که مقوله رایج لباس در اوایل دورهٔ اسلامی است، وجود دارد. این سوارکار دارای کمربندی است با سه آویز که دو شمشیر از آن آویزان است، به طوری که به یک سو منحرف شدهاست.
در سال ۲۸۹ هجری، سرزمین خراسان و پایتختش، نیشابور، به تصرف سلاطین سامانی درآمد و ضمیمه ماورالنهر گردید. نیشابور در زمان سامانیان سپهسالارنشین و امیرنشین خراسان بود و چون خود دروازه رخدادهای فرهنگی بود، الگوی شهری هم چون بخارا شد. در حقیقت نیشابور در آن دوران دروازه و راه گذر بسیاری از هنجارهای فرهنگی جهان اسلام بود. در این دوران، نیشابور در کنار بخارا و سمرقند از مراکز فرهنگی و هنری عمده سامانی بهشمار میآمد و نام و برند این شهر بویژه در هنرهای سفالگری و نقاشی (نگارگری) ایران دوره سامانی بسیار شاخص میباشد. نگارگری در این روزگار، در کنار دیوارنگاری، به گونهٔ کتابآرایی هم به زندگی خود ادامه داد و هنرمندان این روزگار علاقهٔ ویژهای به آذین کتابها نشان دادند. گفته میشود که یکی از بزرگان سامانی، نگارگران چینی را مأمور کرد تا نوشتار منظوم کلیله و دمنه را مصور کند؛ ولی با ارزشترین آثار نگارهای یافت شده در این روزگار، در پیوند با دیوارنگارههای پیرامون نیشابور و سفالینههای منقوش این شهر است.
ادامه مطلب ...
«فمطلع الشمس من خراسان»
خراسان، در جغرافیای کهن، منطقهای است که به طور سنتی به سرزمینهای شرق کویر نمک تا ترکستان و هندوستان در شرق و ماوراءالنهر در شمال و به سرزمینهای فراسوی هرات در جنوب، محدود بوده است. خُراسان از زمان ساسانیان به اینطرف، نامی سنتی و کلی برای اشاره به نواحی شرقی ایران امروزی و بخشی عمده از کشورهای افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و بخشهایی از قرقیزستان امروزی به کار میرفته است. در دوران اسلامی، این خراسان بزرگ، به چهار بخش اصلی یا «ربع» تقسیم میشده و شهرهای بلخ، مرو، نیشابور و هرات، چهار شهر اصلی، مرکز ربعها و کانون تحولات خراسان بودهاند. نیشابور، شهر عمده ربع یا بخش غربی خراسان بزرگ است و بُشت، بیهق، جوین، جاجرم، اسفراین، خبوشان، اسفند، جام، باخرز، خواف، زاوه، رخ، زوزن، بوزجان، طوس، نسا، ابیورد، طوس، طبسین و قهستان از ولایتهای ربع نیشابور هستند که این منطقه، در جغرافیای امروز، استانهای سه گانه خراسان شمالی، خراسان جنوبی و خراسان رضوی کشور عزیزمان ایران را تشکیل میدهد. در واقع، با نگاهی به جغرافیای فرهنگی خراسان بزرگ ایرانزمین، «نیشابور» تنها شهر عمده خراسانی است که در جغرافیای امروز کشور ایران، باقی مانده است و این، رسالت این شهر را به عنوان یکی از مراکز عمده فرهنگی خراسان بزرگ در روابط فرهنگی کشورهای دربرگیرنده خراسان بزرگ، دوچندان مینماید. شوربختانه، چند سده است که ستم و بیداد تاریخ، میان ما خویشان خراسانی، فاصلهای انداخته، اما پیشینه تاریخی گرانسنگ و پیوندهای فرهنگی ژرف و دیرین ما، بهترین و توانافزاترین بستر و زمینه برای همگرایی و همکاری در راستای توسعه است. شناخت، نخستین گام در همگرایی است. در اینجا، بر آنیم به معرفی کوتاه شهرهای مهم و کهن خراسان در فراسوی مرزهای کشورمان بپردازیم تا به امید خداوند بزرگ، دریچهای باشد برای نگاهی احیاءمحور به پیوندهای تاریخی و فرهنگی ما فرزندان نیشابور کهن و و میراثداران ابرشهر باستانی با خویشان خراسانیمان. به امید روزی که میان خویشان کهن خراسانی، فاصلهای به جز، کیلومترهایی که مرزهای جغرافیایی بین شهرها، ولایتها و استانها و کشورها را در مینوردند نباشد.
ادامه مطلب ...