نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

اللهم صل علی محمد و آل محمد
نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

اللهم صل علی محمد و آل محمد

اشاره‌ای بر پیوندهای تاریخی و فرهنگی «نیشابور و بیهق»، همراه با پیشنهادی به شهردار محترم نیشابور




نیشابور، چشم خراسان:

خراسان را مهد فرهنگ ایرانی و پرورشگاه دانشمندان بزرگ جهان اسلام دانسته‌اند و نام‌های نامورانی همچون خیام، مولانا، ابن سینا، فردوسی، خوارزمی، عطار، ابوسعید ابوالخیر، سنایی، بوزجانی و ... گواهی بر این مدعاست. خراسان بزرگ فرهنگی، سرزمینی است که به تعبیری، گستره آن: از شرق، به مرزهای چین و از غرب، به سرزمین کومش می‌رسد. این خراسان بزرگ را، به نام چهار شهر عمده آن، چهار بخش یا چهار ربع دانسته و آن چهار، عبارتند از: «نیشابور»، «مرو»، «هرات» و «بلخ». آنچه امروز، از خراسان بزرگ در مرزهای جغرافیای-سیاسی ایران معاصر، پایدار است، همان «ربع نیشابور» یا خراسان غربی است که به تقریب، سه استان خراسان شمالی، رضوی و جنوبی کنونی و همچنین پاره‌ای از نقاط پیرامونی را در بر می‌گیرد. با نگاهی به نوشته‌های جغرافیدانان و مورّخان قدیم، چنانکه دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، نگاشته است: این ربع نیشابور، سرزمینی است که «در جنوب، از حدود کاشمر امروز، شروع می‌شود تا دامنه‌های کوه‌های هزار مسجد در شمال، در حدود خبوشان (قوچان کنونی) می‌گسترد و از مشرق، در حدود تون (فردوس کنونی) و گناباد و طبس، تا مرز گرگان را در غرب فرا می‌گیرد.» از این روی، «تقریبا همه خراسانیان کنونی، نیشابوری‌اند» و شهر نیشابور، که بخش غربی خراسان فرهنگی، بدان منسوب است، دارای چهره و جایگاه علمی و فرهنگی، برجسته‌ای است چنانکه در نوشتارها و گفتارهای صاحبنظران، او را «ام‌البلاد»، «دارالعلم»، «معدن فضلا و منبع علما»، «کلانشهر مشرق‌زمین»، «چشم خراسان» و چون اینها، لقب داده‌اند. 

 

ادامه مطلب ...

نیشابور، شهر ملی خراسان

نیشابور شهرملی خراسان 

 

و مـَــاذا یَصنـــَــعُ المـَـــرءُ ببَغـــدَادَ وَ کُـــوفَانِ

وَ نَیسَابُورُ فِی‌الاَرضِ، کَالاِنسَانِ فِی الانسَانِ

«تاریخ جهانگشای جوینی»

 

خراسان بزرگ: خراسان [xorāsān]؛ خورآسان= خورآیان؛ به معنای جای بر آمدن خورشید و خاور‌زمین؛ یکی از سرزمین‌های گرانمایه و نامدار «ایران فرهنگی» و میراث فرهنگی، معنوی، تاریخی و حافظه جهانی مشترک ایران و همسایگاه خاوری آن است که سهم سترگی در تمدن و فرهنگ بشری داشته. به تعبیری جغرافیایی-تاریخی؛ خراسان، ناحیه‌اى تاریخى منطبق بر شمال شرقی ایران، بخش‌های بزرگی از کشورهای افغانستان، ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان و بخشی از قرقیزستان است. خراسان، یکی از بخش‌های قلمرو امپراتوری هخامنشیان و سلوکیان و اشکانیان و ساسانیان و در دوره پس از اسلام، ولایت پهناور شرق مملکت اسلامی است که سررشته بسیاری از آفرینش‌ها و دگرگونی‌های تاریخی و فرهنگی جهان اسلام را بر دست گرفته است. در این دوره، خراسان به چهار بخش یا ربع، تقسیم گردیده، و هر ربع به نام شهر مهم و عمده خود که کرسی و مرکز ربع نیز بود نامیده می‌شد. نیشابور، مرو، هرات و بلخ، کرسی ربع‌های خراسان بزرگ‌اند و چنانکه پژوهشگران تاریخ و تمدن گفته‌اند: ریشه‌های ژرفناک خراسان را بایست در دل تاریخ پُردرازنای این چهار گرانیگاه تاریخی و فرهنگی این سرزمین، یعنی بلخ، نیشابور، مرو و هرات پیدا کرد.   

ادامه مطلب ...

از خراسان تا آناطولی؛ پیشنهاد خواهرخواندگی نیشابور و نوشهیر

  

سرزمین کشور ترکیه، در متون جغرافیایی و تاریخی، با عنوان آناتولی (فلات یا منطقه آناطولی) نیز شناخته می‌شود. نام «آناتولی»، در زبان یونانی، به معنای «جای برآمدن خورشید» است؛ این، همان برداشتی است که از نام «خراسان»، در جغرافیای ایران‌زمین، می‌گردد؛ خراسان نیز «جای برآمدن خورشید» است. باید خاطرنشان نمود که این همخوانی و همنوایی معناشناسانه میان خراسان و آناتولی، نمودهای ارتباطی و فرهنگی فراوانی نیز در تاریخ و دنیای واقعی دارد؛ شخصیت‌هایی همچون مولانا جلال‌الدین محمد بلخی، حاجی بکتاش ولی نیشابوری، حسن اوغلو اسفراینی، خواجه دخانی خراسانی و … از خراسانیان شناخته شده در آناتولی هستند که هر یک در حوزه‌ای، پیونددار فرهنگی میان خراسان ایران و سرزمین آناتولی می‌باشند.  با نگاه به نقشه‌های جغرافیایی، «نوشهیر» را در حدود میانه جغرافیای آناتولی (کشور ترکیه)، خواهیم یافت و از دیگر سوی، «نیشابور» را در میانه جغرافیای خراسان بزرگ ایران (استان‌های سه‌گانه خراسان) در پیش چشم داریم؛ پسانگاه، افزون بر این همنوانی نمادین نیشابور و نوشهیر از دیدگاه جایگاهشان در «سرزمین برآمدن خورشید» (خراسان و آناتولی)؛ شخصیت عرفانی، تاریخی و معنوی پیر بکتاشیان جهان را نمودی دیگر از همنوایی و پیوستگی تاریخی و فرهنگی این دو کهن‌شهر درمی‌یابیم. در این نوشتار کوتاه، پس از معرفی «نوشهیر»، به زندگی و شخصیت پیر بکتاشیان جهان، و سپس به پیشنهاد خواهرخواندگی «نیشابور» و «نوشهیر» خواهیم پرداخت.

 

ادامه مطلب ...

خویشان خراسانی و همگرایی منطقه‌ای؛ از نیشابور تا خجند، از هرات تا سمرقند

 

«فمطلع الشمس من خراسان»

   

خراسان، در جغرافیای کهن، منطقه‌ای است که به طور سنتی به سرزمین‌های شرق کویر نمک تا ترکستان و هندوستان در شرق و ماوراءالنهر در شمال و به سرزمین‌های فراسوی هرات در جنوب، محدود بوده است. خُراسان از زمان ساسانیان به این‌طرف، نامی سنتی و کلی برای اشاره به نواحی شرقی ایران امروزی و بخشی عمده از کشورهای افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و بخش‌هایی از قرقیزستان امروزی به کار می‌رفته است. در دوران اسلامی، این خراسان بزرگ، به چهار بخش اصلی یا «ربع» تقسیم می‌شده و شهرهای بلخ، مرو، نیشابور و هرات، چهار شهر اصلی، مرکز ربع‌ها و کانون تحولات خراسان بوده‌اند. نیشابور، شهر عمده ربع یا بخش غربی خراسان بزرگ است و بُشت، بیهق، جوین، جاجرم، اسفراین، خبوشان، اسفند، جام، باخرز، خواف، زاوه، رخ، زوزن، بوزجان، طوس، نسا، ابیورد، طوس، طبسین و قهستان از ولایت‌های ربع نیشابور هستند که این منطقه، در جغرافیای امروز، استان‌های سه گانه خراسان شمالی، خراسان جنوبی و خراسان رضوی کشور عزیزمان ایران را تشکیل می‌دهد. در واقع، با نگاهی به جغرافیای فرهنگی خراسان بزرگ ایران‌زمین، «نیشابور» تنها شهر عمده خراسانی است که در جغرافیای امروز کشور ایران، باقی مانده است و این، رسالت این شهر را به عنوان یکی از مراکز عمده فرهنگی خراسان بزرگ در روابط فرهنگی کشورهای دربرگیرنده خراسان بزرگ، دوچندان می‌نماید. شوربختانه، چند سده است که ستم و بیداد تاریخ، میان ما خویشان خراسانی، فاصله‌ای انداخته، اما پیشینه تاریخی گرانسنگ و پیوندهای فرهنگی ژرف و دیرین ما، بهترین و توان‌افزاترین بستر و زمینه برای همگرایی و همکاری در راستای توسعه است. شناخت، نخستین گام در همگرایی است. در اینجا، بر آنیم به معرفی کوتاه شهرهای مهم و کهن خراسان در فراسوی مرزهای کشورمان بپردازیم تا به امید خداوند بزرگ، دریچه‌ای باشد برای نگاهی احیاءمحور به پیوندهای تاریخی و فرهنگی ما فرزندان نیشابور کهن و و میراث‌داران ابرشهر باستانی با خویشان خراسانی‌مان. به امید روزی که میان خویشان کهن خراسانی، فاصله‌ای به جز، کیلومترهایی که مرزهای جغرافیایی بین شهرها، ولایت‌ها و استان‌ها و کشورها را در می‌نوردند نباشد. 

ادامه مطلب ...

نیشابور، خاورانشهر خراسان

 

 

  

«خزانه مشرقین»، «تجارتخانه خاور و باختر» و «دهلیز شرق»، از شمار پاژنام‌ها (لقب‌ها)ی نیشابور در درازنای تاریخ‌اند که در آنها، به یکی از ویژگی‌های این دیار، در جغرافیای مشرق‌زمین یا خاوران، اشاره شده است؛ دیری نمی‌گذرد در مطلبی که با عنوان «ضرورت‌ها و مبانی استدلالی ایجاد صدا و سیمای مرکز نیشابور»، در وبگاه «روزنه؛ پورتال جامع اطلاع‌رسانی شهرستان نیشابور» منتشر گردید به جایگاه و نقش بنیادین نیشابور در تحولات و هویت تاریخی و فرهنگی خراسان و یا به تعبیری، «خاوران» ایران‌‌زمین اشاره شد. «خراسان» و «خاوران» دو واژه و دو مفهوم‌اند که همپوشانی معنایی بالایی با هم دارند اما در «خاوران» ایهامی است که، برای او گسترده کاربردی دوگونه‌ای در زبان فارسی، فراهم آمده است. در این نوشتار، برآنیم؛ پس از بازکاوی معنایی واژه «خاوران»، به همپایی و پیوند فراگیر آن با نیشابور بپردازیم تا آنجا که سرانجام، «نیشابور» را «خاوران‌شهر خراسان» و خاوران را واژه‌ای درخور همراهی پیوسته و ماندگار با نیشابور می‌یابیم. چرا که نیشابور، چنانکه از کتاب‌های تاریخ و جغرافیای تاریخی برداشت می‌شود «ام‌البلاد، دارالعلم، خزانه، تجارتخانه و دهلیز خاوران» است. 

ادامه مطلب ...