ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
- نامشناخت، از اَشکآباد تا عَشقآباد:
شهر عَشقآباد، در موقعیت جغرافیایی 36°2'33'' شمالی و 58°40'58'' شرقی، در 20 کیلومتری جنوب شهر نیشابور، واقع شده است. نام این شهر، در گویش اهالی بومی (گویش نیشابوری) با فتح حرف اول و به گونه aŝqābād (= اَشقآباد یا عَشقآباد) بیان میگردد. دکتر فریدون جنیدی، ایرانشناس و استاد زبان پارسی میانه (= زبان پهلوی یا پهلوانیک)، نام کنونی این شهر را دگرگونشده «اَشکآباد» دانسته و از ارتباط آن با دوره پارتها (اشکانیان)، آگاهی میدهد. باید در نظر داشت که اَشکآباد در حوزه جنوبی دشت نیشابور قرار دارد و میدانیم که نام پیشین نیشابور، یعنی «ابرشهر» نیز از طایفه «اپرنی» از اقوام داهه، بنیانگذاران حکومت اشکانی (پارتیان)، گرفته شده است.
البته نام اپرشهر به عنوان محل ضرابخانه، حک شده بر روی سکه فرهاد دوم اشکانی (حکومت 128-138 ق.م.)، یکی دیگر از نشانگرهای این گفته است. ابرشهر، در کتاب کهن «بندهش» به گونه «اپرنکشهر» نیز آمده است. مری بویس، ایرانشناس و پژوهشگر متون و زبانهای ایران باستان، در کتاب «Zoroastsians: Their Religious Beliefs and Practices » در اهمیت این ناحیه در دروان پارتیان، نوشته است: «در دوره پارتی، آذر برزین مهر، ظاهراً احترام بخصوصی داشت، چرا که آتش خاص پارتیان بود و در کوه ریوند، احتمالا رشتهای از کوههای نیشابور خراسان، یعنی خود پارت، جا داشت.» باری، نامهایی همچون «اپرنکشهر» و «اَشکآباد» بر پیشینه نامهای جغرافیایی منسوب به پارتها در این ناحیه، گواهی میدهند.
از بین ترجمههای پُرشماری که تا کنون از «رباعیات خیام» به زبان چینی صورت گرفته است، ترجمه پروفسور «جان هونین» استاد بازنشسته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پکن را میتوان بهترین ترجمه دانست، زیرا وی افزون بر استفاده از تجارب سایر مترجمین، به خاطر تسلط به زبان فارسی، درک بهتری از مفاهیم و واژهها و عبارات به کاربرده شده در رباعیات خیام داشته و بنابراین بهتر توانسته این مفاهیم را به زبان چینی برگرداند. بخشی گزیدهای از مقاله این مقاله پروفسور جان هوننین، با عنوان «کلمه "آه عشق" به هیچوجه وجود ندارد»- که در سال 2003 در یکی از نشریات معتبر ادبی چین به نام «نیلوفرآبی» منتشر گردیده است- در زیر میآید:
رباعیات عمر خیام (1048-1122 م) شاعر بزرگ ایران شاهکار ادبی مشهور جهان است. در یکی از مقدمه های رباعیات خیام آمده است: ممکن است شما با ایران آشنایی زیادی نداشته باشید، ولی ممکن نیست که خیام را نشناسید. همچنین گفته میشود که رباعیات خیام، پس از کتاب مقدس مسیحیان، کتابی است که به زبانهای مختلف جهان، با بیشترین تیراژ، ترجمه و چاپ شده است. خیام، در اصل ریاضیدان، منجم و فیلسوف بود، و اشعار او در دوران حیاتش، خیلی مشهور نبود. وی رباعیات را بعد از انجام کارهای علمی و تنها برای سرگرمی سروده است. رباعیات خیام، بیانگر شناخت هوشیارانه وعمیق وی از زندگی جامعه خود، و پیوند اندیشه فیلسوفانه با احساسات شاعرانه و ناله روح از رنج و فشار سیاسی و مذهبی زمان شاعر است.جهانیان، هرگز این شاعر بزرگ ایرانی را فراموش نمیکنند. طبق آمار غیر رسمی، پس از انتشار اولین ترجمه رباعیات، به زبان چینی، توسط آقای «گوه مو رو» در سال 1924، تاکنون حدود 20 ترجمه دیگر از آن، به زبان چینی ترجمه و منتشرشده است. علاقه و شور و شوِق به «خیام» در جهان، از انتشار رباعیات با ترجمه انگلیسی «فیتزجرالد» شروع شد. منبع
سخن از دو تمدن بزرگ خاورزمین:
آنگاه که سخن از فرهنگ و تمدن قاره کهن باشد؛ دو تمدن بزرگ خاورزمین، پُربارترین و شکوهندهترین فرازهای گفتار را از آن خود میکنند؛ سخن از دو تمدن ایران و چین، یادکرد بالندگی و پایندگی دو سرزمین بزرگ آسیا در درازنای تاریخ دیرسال است. این دو سرزمین که به نام «Zhong Guo» (به معنای سرزمین مرکزی = چین) و «Bosi» (به معنای پارسیگ = ایران) نامیده میشدهاند، همواره در طول تاریخ، در کنار یکدیگر قرار داشته و سدهها و هزارهها در همسایگی همیارانه، پاییده و بدون هیچگونه جنگ و خونریزی، در سایه همزیستی مسالمتآمیز و روابط دوستانه، روزگار را به امروز رسانیدهاند. تعاملات این دو سرزمین فرهنگپرور باستانی، که دوران «اشکانیان» ایران و «هان» چین، نقطه عطفی بر آن است و در دورههای بعد، همواره پایدار و پُربار بوده و در جهان روزگار ما، با ژرفا و گسترهای دوچندان، پیگرفته شده است. امروز، در آغاز سده بیست و یکم (میلادی)، چشمانداز بسیار روشنی برای گسترش بیش از پیش مناسبات و همکاریهای این دو کشور مهم آسیایی، از حوزههای اقتصادی و فرهنگی گرفته تا همگرایی و همپیمانی در سطوح راهبردی، پیشبینی میشود. تعمیق و گسترش روابط فرهنگی، یکی از مهمترین و پایدارترین دستیارها و افزارهای ژرفا بخشیدن به همگراییها و همکاریهای این دو ملت کهن آسیایی است و در این حوزه، نقشآفرینی شهرهای تاریخی و فرهنگی هر دو کشور، بسیار کارساز و مورد تاکید و توجه سیاستگزاران و مدیران سیاسی و فرهنگی ایران و چین میباشد. در این راستا چندین شهر در این دو کشور، دارای پیمانهای خواهرخواندگی و همکاری در زمینههای مختلف میباشند از این جملهاند: «تهران و پکن»، «اصفهان و شیان»، «تبریز و ووهان»، «شیراز و چونگکینگ»، «مشهد و ارومچی».