چنانکه در نوشتار پیشین اشاره شد، یکی از چالشهای پیش روی توسعه پایدار نیشابور به عنوان «دومین منطقه پرجمعیت شمال شرق کشور» (خراسان معاصر یا خراسان بزرگ غربی تاریخی- فرهنگی)، تقویت شبکه جادههای مواصلاتی این ناحیه است. جاده مشهد - نیشابور - تهران، مهمترین و پرترددترین محور مواصلاتی است که از عرض (شرق به غرب) حوزه جغرافیایی دشت نیشابور، عبور میکند؛ مسیر جاده قوچان -– نیشابور -– کاشمر، دومین محور مهم مواصلاتی است که از طول (شمال به جنوب) جعغرافیای دشت نیشابور عبور میکند؛ این مسیر از آن دیدگاه که نزدیکترین محور مواصلاتی ترانزیتی دسترسی کشور ترکمنستان به دریای عمان است؛ حائز اهمیتی بالا در حوزه حمل و نقل منطقهای، ملی و بینالمللی میباشد.
مسیر جادهای قوچان - نیشابور - کاشمر، در ناحیه شمالی؛ از طریق باجگیران به عشقآباد (پایتخت ترکمنستان) و در ناحیه جنوبی؛ از طریق فیضآباد، بیرجند، ایرانشهر، نیکشهر و چابهار؛ با مسافتی در حدود 1833 کیلومتر، نزدیکترین مسیر در شرق کشور، برای اتصال پایتخت کشور ترکمنستان به بندر چابهار و دریای عمان است. با توجه به وجود زیرساختهای نسبی جادهای ترانزیتی در بخش جنوبی؛ همکاری و همگرایی پنج شهرستان عمده قوچان، فیروزه، نیشابور، کاشمر و مه ولات (در بخش شمالی) به منظور «ارتقای قطعه قوچان-نیشابور-کاشمر-فیضآباد»، نقش بسزایی در فعالسازی ظرفیتهای لازم در این مسیر ترانزیتی دارد.
احیا و تقویت این مسیر جادهای راهبردی، دارای دستاوردهای بزرگ اقتصادی، تجاری، گردشگری و ... برای همه مردم ساکن در این منطقه (اعم از مردم شهرستان قوچان، فیروزه، نیشابور، کاشمر و مهولات) میباشد. این مسیر، زیرساخت اصلی جادهای بخشهای سرولایت، میانجلگه و کوهسرخ است و در نگاهی کلی، ارتقای زیرساختی این محور مواصلاتی، اقدامی بسیار موثر و ضروری در «رفع تبعیض، و استقرار عدالت مواصلاتی» در شهرستانهای مسیر نسبت به شهرستانهای همجوار به شمار میآید./ «یار خراسانی»
شهر تاریخ و فرهنگ؛ کهنشهری همواره حاضر در بستر تاریخ؛ گرانیگاه هویت خراسان که سرزمین خاوران، فراز شکوه و بزرگی را با او به منصه ظهور رسانده و میرساند؛ سخن گفتن از نشابور، صرفا سخن گفتن از آیینه و تندیس تاریخ و فرهنگ مشرق ایران نیست؛ بلکه سخن گفتن از توانمندیای است؛ بخشی نهفته و بخشی پیدا، که بازآفرینی شکوه فرهنگی پُردرخشناک سرزمین خورشید را در سپهر تمدنی ایرانزمین، در پیشِ چَشم و در خزانه توان دارد و به گواه بارهای بسیار و تکرارهای مکرر حیات تاریخیاش، این دیار را توان تمدنآفرینی شکوهنده هست. توانی که باید آن را بازشناخت، بازیافت و بازپروَرد ... آنگاه است که نشابور، ققنوس تاریخ ایران، سیر و سلوک سیمرغی خراسان را باز میآغازد ... یکی از بنیادهای توانافزایی نشابور-زمین، بازیابی توانمندیهای مواصلاتی و ارتباطی آن است.
1. دهلیز مشرق و کانون مواصلاتی خراسان:
«دهلیز مشرق» یکی از عنوانهایی است که در اشاره به «نیشابور»، در کتابهای تاریخ ثبت شده؛ از آن روی، که این شهر، با موقعیت ممتاز جغرافیایی ممتاز (پای گرفته در پناهدامان مهربان کوهستان بینالود؛ واقع شده در جغرافیای مرکز سرزمینی از ایران معاصر، که امروزه «خراسان»ش میشناسیم) همواره کانون مواصلاتی ایران به مشرقزمین، و سرزمینهای شرقی فراسوی ایران به مغرب بوده است. این راههای شریانی که از روزگاران کهن به کانون مواصلاتی شهر نیشابور میرسیدهاند و خراسان را به سرتاسر سرزمینهای شرق تا غرب و شمال تا جنوب متصل مینمودهاند. عمدهراههای این شبکه مواصلاتی، که در کتابهای کهن تاریخ و جغرافیای قدیم، از آنها یاد شده عبارتند از:
- راه نیشابور به توس، هرات و شرق خراسان بزرگ
- راه نیشابور به خبوشان (قوچان)، مرو و آسیای مرکزی
- راه نیشابور به اسفراین و شمال (دریای مازندران)
- راه نیشابور به جوین (شاخهای به بیهق)، قومس، ری، همدان و آذربایجان و بغداد (جاده ابریشم)
- راه نیشابور به ترشیز (کاشمر) و تون (فردوس) و یزد و شیراز و اهواز
- راه نیشابور به قهستان (خراسان جنوبی) و سیستان و کرمان
نیشابور، گرانیگاه هویت تاریخی و فرهنگی خراسان بزرگ، دومین شهر بزرگ استان خراسان رضوی، دومین شهر پرجمعیت استانهای سهگانه خراسان، سومین نقطه جمعیتی شرق کشور، و از نظر ارتباطات جغرافیایی، پیوند دهنده پنج شهر عمده استان یعنی قوچان، مشهد، تربت حیدریه، کاشمر و سبزوار است و همچنین ارتباط دهنده مرکز و غرب کشور با دومین کلانشهر ایران یعنی مشهد مقدس میباشد. این موقعیتی ویژه است که مانند آن را در هیچ جای دیگر جغرافیای خراسان، با چنین کیفیتی نمیتوان یافت و حتی موقعیت جغرافیای ارتباطی خود کلانشهر مشهد نیز که مرکزیت اداری و سیاسی خراسان است دارای این کیفیت ویژه نیست.
«شهرهایی مانند هنگکنگ در چین، نقطه اتصال آن سرزمین، به تمامی دنیا هستند. نیویورک در آمریکا و هامبورگ در آلمان نیز چنین نقشی را ایفا میکنند. نیشابور در ایران نیز به رغم فاصلهای که از دریا دارد، دارای چنین جایگاهی است»
دکتر سیدمحمد بهشتی رییس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، 1384
– نیشابور، نقطه اتصال جهانی
فلات ایران، پلی است که شرق و غرب جهان را به یکدیگر پیوند میدهد، چنانکه در نگاهی تاریخی، گستردهترین دامنه رفت و آمدها و ارتباطات انسانی و فرهنگی، تجارت بینالمللی و کشورگشاییها در این بستر روی داده است. اما در این میان، دشتهای جبهه جنوبی البرز، اهمیتی ویژه دارند؛ حوزهای هموار که از قزوین در غرب پای گرفته و در شرق به نیشابور میرسد. در این کردیدور ارتباطی، مانع جدی طبیعی سر راه وجود ندارد و در درازنای تاریخ، بستری مساعد و امن را برای عبور و مرور فراهم آورده است. در قسمت شمالی این منطقه، دیواره بلند البرز و در قسمت جنوبی این منطقه، کویر وجود دارد و عبور و مرور از منطقه کویری هم کار راحت و آسانی نیست. این امکان ارتباطی منحصر به فرد، بستری بینظیر را برای یکجانشینی و تمدنسازی انسان در این گستره، فراهم آورده است چنانکه در نقاط مختلف این کریدور، نشانههایی از حیات بشر و تاریخ بسیار قدیم وجود دارد؛ چشمهعلی تهران دارای قدمتی حدود 8 هزار سال است و بعد از آن نیز تا منطقه دامغان چنین آثاری وجود دارد همچنین در بسطام شاهرود آثار متعلق به پیش از این دورهها یافت میشود. بر همین اساس میتوان دریافت که قدمت حیات بشر در این کریدور بسیار زیاد و تقریبا همطراز با آغاز یکجانشینی بشر است.
دکتر محمد بهشتی درباره این کریدور میگوید: «این کریدور، چون یک کریدور جهانی است در زمان اشکانی که جاده ابریشم شرق و غرب را به هم وصل میکرد از شرق نیشابور، شاخه شاخه میشود و از غرب قزوین نیز شاخه شاخه میشود اما در فاصله بین قزوین و نیشابور، فقط یک خط وجود دارد. بر همین اساس می بینیم که این کریدور در نقطهای وحدت مییابد. این کریدوری است که عملا باعث میشود تمامی تماسهای جهانی که در تاریخ و فرهنگ ما وجود دارد از طریق آن به وقوع بپیوندد و برای تماس با جهان باید از طریق این کریدور وارد شویم … شهرهایی مانند هنگکنگ در چین، نقطه اتصال آن سرزمین، به تمامی دنیا هستند. نیویورک در آمریکا و هامبورگ در آلمان نیز چنین نقشی را ایفا میکنند. نیشابور در ایران نیز به رغم فاصلهای که از دریا دارد دارای چنین جایگاهی است … نیشابور، شهری بود که چهار نظامیه داشت و بسیار آباد بود. بنا به یافتههای باستانشناسی، در گذشته، فرهنگهای مختلفی در این شهر و در کنار هم زندگی میکردند. چنانکه اگر در گذشته در یک صف نانوایی افرادی از جاهای مختلف چون چین، هند و یکی اهل خود نیشابور بود اصلاً تعجب آور نبود چرا که این امر در نیشابور عادی بود. چنانکه امروز در نیشابور قبر سعیدبن سلام مغربی که از بزرگان عرفان و از اهالی سیسیل بود، قرار دارد … در همین شهر، ما شواهد بودیسم و هندویسم پیدا کردیم که نشان از رفت آمد هندیها، چینیها و عربها به این شهر دارد. یعنی نیشابور، هنگ کنگ ایران بود، نیویورک ایران بود و نقطه اتصال ایران به جهان. در نقاط دیگر، برای اتصال با دیگر مکانها باید سفر کرد و به دیدار جهان رفت اما اینجا، کریدوری هست که جهان به دیدار ما میآید. یعنی فرهنگهای مختلف چهار گوشه جهان برای آنکه رفت و آمد و تعامل داشته باشند ناگزیر از گذر از این کریدور هستند.»
– نیشابور، دهلیز شرق
با نگاهی به جغرافیای تاریخی ایران، نیشابور را همواره کانون ارتباطی و تجاری شرق ایران مییابیم. این شهر، یکی از کانونهای پر رونق تجاری در جاده تاریخی ابریشم است که نقش تمرکز فعالیتهای تجاری و تبادل کالا و توزیع تجاری از شرق ایران به مناطق غربی –و بالعکس- را برعهده داشته و بزرگترین بازار مصرف عراق و بغداد را به آسیای میانه و ماورای آن متصل میکرد.
این شهر، مرکز تجمع و توزیع ذخایر دشتهای سیبری و ولگا تا بلغار، و تولیدات چین و خاور دور از یک سو، و بازارها و تولیدات کرمان و سواحل خلیج فارس و هند از سوی دیگر بود. پس بیسبب نیست که این شهر را در آثار جغرافیدانان و تاریخنگارانی چون مقدسی و بارتولد، مشهور به عناوینی چون «تجارتخانه خاور و باختر» و «خزانه مشرق» مییابیم. اهمیت کانونی نیشابور را افزون بر موقعیت تجاری آن باید در جایگاه علمی، فرهنگی و اجتماعی آن نیز بازیابی نمود به گونهای که زیرساختهای اساسی اجتماعی همچون کاروانسراها، نظامیه و مدارس علمی و کتابخانهها، مساجد و خانقاهها و دویرهها و کلیساها، موقعیت افسانهای را برای فعالیتهای علمی و اجتماعی گروهها، مذهبها، اندیشهها فرهنگهای گوناگون فراهم نموده بود و چنین است که نیشابور را همتا و رقیب ایرانی بغداد و قاهره و دمشق دانسته و به وی القابی چون «امالبلاد» و «دارالعلم» دادهاند. افزون بر آنچه تاکنون و به اختصار گفته شد، موقعیت سوقالجیشی نیشابور از دیدگاه فعالیتهای سیاسی، امنیتی و کشورداری، همواره در کانون توجه امیران و حاکمان و پادشاهان ایرانزمین بوده است و در دوران پیش از اسلام کنارنگ ایالت شرقی ایران، در نیشابور مستقر بوده و در دورانهای پس از آن نیز همواره جایگاه مرکز حکومتی ایالتی و حتی در دورانهایی (به ویژه طاهرایان و سلجوقیان) پایتخت کشور بوده است و او را «دارالاماره»، «دارالملک» خراسان نامیده و کلید دستیابی و حکمروایی به سرزمینهای شرقی و آن سوی خراسان میدانستند.
بنابراین در برداشتی کلّی، نیشابور، همچون حلقه اتصال بین سرزمینهای شرق و غرب آن زمان بود و به همین علت بدان «دهلیز مشرق» میگفتند و این موقعیت بیهمتا، مرهون راههای ارتباطی است که شرق و غرب را به نیشابور پیوند میداد، و آنان عبارتند از:
1. «جاده ابریشم» که نیشابور را از سوی شرقی به بخارا، سمرقند، کاشغر، ختن، یارکند، سوجو، کنجانفو، خمدان و سرانجام به خانبالیغ (بجین ، پکن) پیوند میداد. از سوی غرب، به ری، همدان، اسدآباد، حلوان، نهروان، بغداد، قسطنطنیه و سرزمینهای غربی متصل میکرد.
2. «راه نیشابور به ری» که نیشابور را از طریق بیشکند، دستجرد، خسروگرد، اسدآباد، هفدر، مورجان، حداده، دامغان، دایه، سمنان، راس الکلب، قصرالملح، خوار، افریذون، به ری میرسانید و پس از طی مسیر به سوی قم، همدان، نهاوند، ماذران و نهاوند، با راههای فرعیتری به قصرشیرین، خسروان و نهاوند و سرانجام به بغداد میرسید.
3. «راه نیشابور به هرات»، نیشابور را از طریق فغیس (فغیسن)، حمراء، بردع، توس، قصرالریح، فرهادجرد و فوشنج به هرات متصل میکرد.
4. «راه نیشابور به اشک آباد» که نیشابور را از سوی شمال به قوچان (خبوشان) و سپس به اشکآباد (عشقآباد، پایتخت امروز ترکمنستان) متصل میکرد.
5. «راه نیشابور به دریای خزر»، نیشابور را از طریق اسفراین و بجنورد به جرجان (گرگان) متصل نموده و از جرجان به سوی دریایخزر میرفته است.
6. «راه نیشابور به جنوب»، که از طریق ترشیز (کاشمر امروز) یا تربت حیدریه به جویمند میرفته. در جویمند راه دو شعبه میشده یکی از طریق تون (فردوس امروز) و طبس (گلشن امروز) به یزد و نائین میرفته دیگری به قائن میرسیده است و در بیرجند راه دو شعبه میشده. یکی به سوی جنوب غرب از راههای بند به کرمان و دیگری به سوی جنوب به سیستان میرفته است. برخی راهها و مسیرهای دیگر (فرعی) نیز در متون تاریخی ذکر شده، که در اینجا نیامده است.
– نیشابور، کانون مواصلاتی راههای خراسان
شهرستان نیشابور که در متون تاریخی به «دهلیز مشرق» و «امالبلاد خراسان» نامور است در میان مدار ۳۵ درجه و 40 دقیقه تا ۳۶ درجه و ۵۰ دقیقه عرض جغرافیایی و ۵۸ درجه و ۱۵ دقیقه تا ۵۹ درجه و ۱۵ دقیقه طول جغرافیایی قرار گرفته است. این شهرستان که با نگاهی به نقشه جغرافیایی، در حدود مرکز شبکه ارتباطی نیمه شمالی خراسان بزرگ قرار گرفته، از شهرستانهای استان خراسان رضوی بوده و از شمال با شهرستان قوچان، از شرق با چناران و مشهد، از جنوب با تربت حیدریه، کدکن و کاشمر، از شمال غرب با فاروج (استان خراسان شمالی) و از غرب با سبزوار همسایه است.
نیشابور در مسیر جاده تاریخی ابریشم و همچنین در مسیر ترانزیتی تهران – مشهد – افغانستان واقع گردیده، که این موضوع اهمیت ژئوپلیتیکی ویژهای را برای این شهر به ارمغان آورده است.
راههای مواصلاتی بینشهری نیشابور در محورهای مختلف به شرح زیر میباشند:
– محور شمال شرق (جاده نیشابور- قوچان): از طریق شهر فیروزه (مرکز شهرستان فیروزه)، قالیباف، کلاته محمدخان، عبدالله گیو به چکنه (در بخش سرولایت نیشابور) رسیده و سپس از سوی شمال شرق به چناران و از شمالغرب به قوچان میرسد.
– محور سرولایت – قوچان: این محور با ادامه در سوی شما از طریق باجگیران، نیشابور را به عشقآباد (پایتخت ترکمنستان) متصل مینماید. و از سمت شرق، پس از طی مسیر در شهرستانهای فاروج، شیروان، بجنورد (مرکز استان خراسان شمالی)، سرانجام به گرگان (مرکز استان گلستان) و استانهای ساحلی دریای خزر میرسد.
– محور سرولایت – چناران: این محور، نیشابور را پس از طی مسیر در چناران، مشهد و سرخس، به خواهرخوانده خود در کشور ترکمنستان –مرو- میرساند.
– محور شمال غرب (جاده نیشابور-اسفراین): از طریق فیروزه، همتآباد به شهرستان خوشاب (سلطانآباد) رسیده و در ادامه پس از طی مسیر به حکم آباد، از سوی غرب به جغتای و از سوی شمال غرب، نیشابور را به اسفراین (استان خراسان شمالی) متصل مینماید. پس از اسفراین، بجنورد در دسترس قرار گرفته که در غرب به استان گلستان و استانهای ساحلی دریای خزر میرسد.
– محور غرب (جاده نیشابور – تهران) : با ادامه مسیر در شهرستان همجوار، نیشابور را به شهرستان شرقی استان سمنان (شاهرود) متصل نموده و پس از طی مسیر در شهرستانهای دامغان، سمنان، گرمسار و ورامین، تهران را در دسترس نیشابور قرار میدهد.
– محور جنوب غرب (جاده نیشابور – کاشمر): این جاده که از جنوب شهر نیشابور آغاز شده با تمایل اندک به سمت غرب، پس از گذشتن از نقاطی مانند شادمهرک، عشق آباد (مرکز بخش میانجلگه)، ریوش به شهر کاشمر میرسد.
– محور کاشمر – بردسکن – طبس: پس از کاشمر، با ادامه مسیر در سوی غربی خلیل آباد، بردسکن و سپس با گرایش به جنوب، طبس، و سرانجام استانهای یزد و کرمان و نواحی جنوب کشور در دسترس نیشابور قرار میگیرد. – ادامه مسیر از کاشمر به سمت شرق، تربت حیدریه و فیضآباد را در دسترس قرار میدهد.
– محور جنوب شرق (جاده نیشابور – کدکن): این جاده از جنوب شرق شهر نیشابور و با گذر از مناطقی چون خوجان، گلبوی سفلی، نیشابور را به کدکن (زادگاه عطار نیشابوری و استاد محمدرضا شفیعی کدکنی) متصل مینماید. با ادامه مسیر، تربت حیدریه در دسترس قرار میگیرد. که از این مسیر، شبکه راهها، در دو جبهه «شمالی و شرقی» و «جنوبی» ادامه مییابد.
– جبهه شمالی و شرقی: در این مسیر، پس از تربت حیدریه، شهرستانهای فریمان، تربت جام، تایباد و خواف در دسترس نیشابور قرار میگیرد.
– جبهه جنوبی: با طی مسیر از فیضآباد و گناباد، از سوی جنوب شرقی به بیرجند (مرکز استان خراسان جنوبی) و سپس نهبندان و در ادامه به شهرهای زابل، زاهدان (مرکز استان سیستان و بلوچستان)، ایرانشهر و چابهار (در کرانه دریای عمان) متصل میگردد. ادامه مسیر از گناباد به سوی جنوب غرب، شهرستان فردوس و طبس و استان یزد، و همچنین، در مسیر جنوبیتر، استان کرمان را در دسترس قرار میدهد. (دسترسی به استانهای یزد و کرمان، از طریق محور غربی بیرجند- خوسف نیز میسر است.)
– محور شرق (جاده نیشابور- مشهد): این جاده با گذر از قدمگاه (بخش زبرخان)، به ملکآباد رسیده و از حدود ملک آباد در شمال، مشهد (مرکز استان خراسان رضوی)، در جنوب، تربت حیدریه و در شرق، فریمان را در دسترس نیشابور قرار میدهد. این محور ارتباط جادهای را (پس از ملک آباد) در سه جبهه میتوان معرفی نمود:
– جبهه شمالی: که نیشابور را به مشهد و سپس از مشهد، با راههایی در جهت شمال غرب به چناران، در جهت شمال به کلات نادری و در جهت شمال شرق به سرخس و سپی به کشور ترکمنستان و مرو (خواهرخوانده نیشابور) متصل مینماید.
– جبهه شرقی: که نیشابور را به فریمان و سپس به تربت جام، تایباد و در ادامه به شهر خواهرخوانده نیشابور در افغانستان –هرات- متصل مینماید.
– جبهه جنوبی: نیشابور را به تربت حیدریه و هچنانکه پیش از این (در توضیحات مربوط به محور جنوب شرقی: جاده نیشابور-کدکن) گفته شد، به استانهای خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، کرمان و یزد، میرساند. با پیشینه مروری مختصری که بر شبکه راههای نیشابور در بندهای پیشین ارایه گردید، نشانگر شمهای از ژرفای نقشآفرینی ارتباطات جادهای نیشابور در منطقه شمال شرق کشور و ویژگی ممتاز ژئوپلیتیکی این شهرستان در خراسان بزرگ است.
در این میان فقط اشاره به سه محور بینالمللی ارتباطی نیشابور، رهیافتی راهبردی را در دسترس ما قرا خواهد داد:
1. محور ارتباطی تهران- نیشابور-مشهد- هرات: سامانهای فعال که ارتباط زمینی ایران و کشورهای آن سوی غرب ایران را با افغانستان و فراسوی افغانستان، فراهم میآورد.
2. محور ارتباطی تهران – نیشابور – مشهد – سرخس – مرو: سامانهای فعال که ارتباط زمینی ایران و کشورهای آن سوی غرب ایران را با ترکمنستان و آسیای میانه، فراهم میآورد.
3. محور ارتباطی بیرجند – تربت حیدریه – کدکن – نیشابور – قوچان – عشقآباد: سامانهای که با برنامهریزی و راهبردگزینی توسعهمحور، نزدیکترین مسیر برای ارتباط زمینی مناطق حوزه شمال شرقی و جنوبی شرقی کشور (ارتباط زمینی نزدیکتر، راحتتر و ایمنتر کشور ترکمنستان و استانهای گلستان و خراسان شمالی با استانهای خراسان جنوبی، یزد، کرمان، سیستان و بلوچستان، کشور پاکستان و همچنین استانهای مرکزی ایران و حاشیه خلیج فارس) به شمار میآید.
البته نباید از نظر دور داشت که در حال حاضر، بخش بزرگی از این ارتباط را محور مشهد-بیرجند بر عهده گرفته است. اما بدون تردید محور قوچان- نیشابور- کدکن-تربت حیدریه با دربرداشتن مزایایی آنچه در زیر میآید، گزینهای خردمندانه و دارای پتانسیل بهرهوری بالا برای پشتیبانی از محور مشهد-بیرجند است.
1. این محور در مرکزیت جغرافیایی خراسان واقع شده است بنابراین، با نزدیکتر نمودن مسافتها، صرفهجویی در هزینههای حمل و نقل را در پی خواهد داشت.
2. این محور، متصل کننده نقاطی همچون نیشابور، قوچان، کدکن و تربت حیدریه است که همگی از توانمندیهای بیهمتایی در زمینه جاذبههای تاریخی، فرهنگی و بخصوص طبیعی، در سطح استانی، منطقهای و کشوری، برخورداند. بنابراین این محور، میتواند به عنوان شاهراه گردشگری شمالی-جنوبی خراسان، نقشآفرینی نماید. همانطور که همگی میدانیم، توسعه گردشگری، از اولویتهای راهبردی استان میباشد.
3. نیشابور، دومین شهر صنعتی شرق کشور و همچنین قطب بزرگ کشاورزی استان، در مسیر این محور واقع شده است، و بسیاری از تولیدات صنایع و فرآوردههای کشاورزی نیشابور به استانهای شمالی و کشورهای آسیای میانه و همچنین به استانهای مرکزی و جنوبی و کشورهای حوزه خلیج فارس صادر میشوند. بنابراین وجود این راه ترانزیتی که دسترسی به بازهای هدف را برای این صنایع آسانتر و کمهزینهتر مینماید، در راستای راهبرد حمایت از تولید ملی، کار و سرمایه ایرانی است.
4. بخشهای سرولایت و کدکن که در این محور قرار گرفتهاند، از بخشهای کمترتوسعهیافته هستند که در بسیاری از زمینهها شایان توجه بیشتر مسولان استانی و دولت خدمتگذار میباشند، بدون تردید پایهگذاری زیرساخت راه ترانزیتی در این محور، سهم بسزایی در توسعه منطقه خواهد داشت. همانطور که میدانیم هر دو منطقه کدکن و سرولایت (به امید خدا، شهرستان آینده «بُرزینمهر»-نام، پیشنهادی است-) از نداشتن این زیرساخت اساسی (به نحوی که شایسته جمعیت، تاریخ و سبقه فرهنگی منطقه است و نه راه روستایی) رنج میبرند. ایجاد زیرساخت بزرگراه ترانزیتی، مزایای فراوانی را برای منطقه به همراه خواهد آورد که یکی از جنبههای ملموس آن، اشتغالزایی است.
5. اقلیم پربار و رنگارنگ و سرسبز این حوزه، نسبت به سایر محورهای کویری استان، شرایطی مناسب را از دیدگاه افزایش کیفیت رانندگی و حمل و نقل زمینی با مسافت بالا، به همراه داشته و به عنوان یک گزینه شایانتوجه برای اکثریت قریب به اتفاق دستاندرکاران حمل و نقل داخلی و خارجی که کار در اقلیمهای سبز و متنوع را به کویر ترجیح میدهند، مطرح است.
برخی ملاحظات اساسی در شبکه راههای نیشابور
– کنارگذر شهر نیشابور و قطب مواصلاتی میدان مهر وطن کنارگذر (کمربندی) شهر نیشابور، همواره یکی از مسائل بحثانگیز در سطح شهرستان و استان بوده است. در حال حاضر، محور عبوری بینشهری نیشابور، از میانه شهر میگذرد که شهر را به دونیمه تقسیم نموده است و میدان باغرود به عنوان کانون مواصلاتی این محور به شمار میآید. وجود این محور در میانه شهر، معضلات زیادی را از دیدگاه ایمنی، محیط زیست، بهداشت روانی شهروندان، ترافیک درونشهری و امنیت در پی داشته است. از این روی انتقال این محور عبوری به جنوب شهر یکی از اولویتهای برنامههای شهری نیشابور به شمار میآید. نگارنده از طرحهای موردنظر برای این پروژه، اطلاعای در دست ندارد اما در نگاهی به موقعیت راههای بینشهری نیشابور و … ، احداث کنارگذر شهر نیشابور را در حدفاصل بین دو نقطه جوری (در شرق نیشابور، محل پیشنهادی تلاقی جاده مشهد و کدکن) و نقطه فرضی پس از پل هوایی راهآهن (در غرب نیشابور و بعد از محل تلاقی جاده فیروزه و تهران) پیشنهاد مینماید. از مزایای خاص طراحی محور کنارگذر شهر نیشابور در بین دو نقطه جوری و پل هوایی را میتوان به شرح زیر برشمرد: 1. فاصله حداقل حدود سه کیلومتری آن با بدنه اصلی شهر، فضای ذخیره مناسبی را برای رشد شهر و فعالیتهای شهری در آینده نزدیک فراهم مینماید.
2. کانون مواصلاتی نیشابور را به طرحهای ارتباطی زمینی و ریلی که احتمالا در آینده و در حدود دشتهای جنوب نیشابور و با فاصله از شهر، طرحریزی و اجرا گردند (مانند پروژه آزادراه حرم تا حرم)، نزدیکتر نموده و دسترسی و بهرهبرداری شهروندان و اهالی تجارت و صنعت مستقر در شهر نیز، بدان راحتتر و کمهزینهتر خواهد بود.
3. با فاصله قابل توجه، حریم منطقه حفاظت شده میراث فرهنگی حدود شادیاخ و آرامگاه خیام و عطار را دور زده و نگرانیهای مربوط به حفظ میراث تاریخی و فرهنگی، تا حد زیادی بر طرف میگردد.
4. با گرایش یافتن محورهای مواصلاتی به سمت جنوب شهر، نسبت به شرایط پیشین، حتی در اندازهای بسیار اندک، صرفهجویی در زمان و هزینههای حمل و نقل بینشهری را در پی خواهد داشت. این موضع بخصوص در خود حوزه جغرافیایی نیشابور، مثلا در زیرساختهای اساسی مانند شهرک صنعتی عطار (بزرگترین شهرک صنعتی شرق کشور، در حال احداث در 17 کیلومتری غرب شهر کنونی نیشابور) و همچنین پروژه فرودگاه نیشابور (که با نگاه به موقعیت سرزمینی و ناهمواریهای منطقه، پیشبینی میشود که در حوزه جغرافیایی جنوب یه جنوب غرب شهرستان، جانمایی گردد) بسیار قابل توجه است.
5. گسترش زیرساختهای اساسی ارتباطی در سمت جنوبی و (بخصوص) غربی شهر، باعث فعالتر شدن مولفهها و عملگرهای حاکمیتی در این جبهه شده و اقتدار جغرافیایی بیشتر و نفوذ حاکمیتی شایستهتر را برای حوزه حاکمیتی نیشابور، در پی خواهد داشت که میتواند به عنوان عاملی موثر در پیشگیری از رویدادهایی مانند مسأله خوشاب، قابل توجه باشد.
6. دسترسی به نیشابور را برای مناطق جنوبی (بخصوص بخش بزرگ میان جلگه)، راحتتر مینماید. اما در ادامه بحث باید گفت که ابتدای جاده کاشمر در جنوب نیشابور، حد میانه (تقریبی) این دو نقطه (جوری – بعد از پل هوایی) است. با این پیشینه، به نظر میرسد که حدود روستای شادمهرک (در 3 کیلومتری جنوب شهر) محل مناسبی برای ایجاد نقطه تلاقی و هدایت ترافیک برون شهری نیشابور باشد. در همسایگی روستای شادمهرک، دو بنای تاریخی به نام گنبدهای آجری مهراوا (Mehrāvā) واقع شدهاند که با ایجاد میدان مواصلاتی در این ناحیه، در معرض توجه بیشتر گردشگران قرار خواهند گرفت. این میدان مواصلاتی فرضی – که نگارنده، نام پیشنهادی «میدان مهر وطن» (Mehr-e Vatan) را برای آن برگزیده است- محل اتصال و هدایت ترافیک محورهای مواصلاتی «قوچان- نیشابور»، «شیروان-نیشابور»، «تهران-نیشابور»، «کاشمر-نیشابور»، «کدکن-نیشابور» و «مشهد-نیشابور» خواهد بود.
«میدان مهر وطن» با اتصال دو محور اصلی شرقی-غربی و شمالی-جنوبی خراسان بزرگ، کانون ارتباطات جادهای منطقه است و باید به گونهای طراحی و نمادسازی گردد که پاسخگوی نقش محوری ترافیکی مرکزی خراسان و همچنین نماینده رسالت تاریخی-فرهنگی ابرشهر فرهنگی (نیشابور) باشد.
– محورهایی که باید ارتقاء یابند
همانطور که در بخش پیشین گفته شد «محور قوچان – نیشابور –تربت حیدریه»، توانمندی بالایی در هدایت ارتباطات جادهی شمال شرقی کشور به جنوب و جنوب شرقی کشور دارد. که این امر مستلزم ارتقای جادههای اصلی سرولایت و کدکن به حداقل، جاده بینشهری و در شایستهترین حالت به بزرگراه یا آزادراه با هدف محوریت شمالی-جنوبی مرکزیت خراسان است. اثربخشی مزایایی که پیش از این برای این طرح، ذکر شد چنان روشن و قابل لمس است که در همین حالت طرح بحث نیز آثار آن بر وضعیت اقتصادی، ژئوپلیتیکی و اجتماعی منطقه، قابل تجسم و عینیسازی ذهنی است.
– در ارتقای محور «فیروزه – خوشاب» که اسفراین، جغتای و جاجرم را نزدیکتر و راحتتر در دسترس نیشابور و فیروزه قرار میدهد نیز جای بحث و تردیدی وجود ندارد.
– رسیدگی و ارتقای جاده کاشمر (که همسایه جنوبی نیشابور در بخش میانجلگه و به امید خدا، شهرستان آینده «ریوند» است، «ریوند» نام پیشنهادی بنده برای شهرستان میانجلگه میباشد)، کار بسیار ارزشمند و خدمتگزارانهای به مردم سختکوش و کمتربهرمند این بخش میباشد افزون بر اینکه، کاشمر در جنوب، خلیلآباد و بردسکن و فیضآباد را در دسترس نیشابور قرار میدهد.
– جادهای از عمق تاریخ، که فاصله نیشابور تا مشهد را نصف میکند بخش زبرخان شهرستان نیشابور، یکی از بخشهای بسیار مستعد و توانمند شهرستان است که در واقع قطب کشاورزی منطقه و یکی از صنعتیترین نقاط شرق کشور به شمار میآید.
زبرخان دارای سه منطقه شهری درّود، قدمگاه و خرو بوده و کلیت این بخش از استعداد انسانی و فرهنگی بسیار بالایی برخوردار میباشد.امید است با ارتقای این بخش به شهرستان، بسترهای توسعه هر چه بیشتر این منطقه فراهم آید. این منطقه علاوه بر در بر داشتن محور اصلی تهران-نیشابور-مشهد، و شبکه ارتباطی نسبتاً مناسب، دارای پتانسیلهای وِیژه ارتباط زمینی است که در زیر به آن اشاره میکنیم:
جاده گردشگری طبیعی خرو – زُشک (شاندیز): این جاده کهن، شهر بزرگ خرو در بخش زبرخان شهرستان نیشابور را از دل کوهستان بینالود به شهر شاندیز مشهد متصل مینماید. این جاده، افزون بر داشتن جاذبههای طبیعی همچون درّههای زیبا، باغها، رودها و چشماندازهای دلنواز کوهستانی، فاصله نیشابور تا مشهد را از 120 کیلومتر کنونی (در مسیری که کوههای بینالود را دور میزند)، به 60 کیلومتر (از دل کوهستان زیبای بینالود) کاهش میدهد. و در صورت اجرای کامل طرح و تکمیل اقدامات انجام شده، به بهترین مسیر برای مسافرت خودرو-سواری و مسافربری تبدیل میگردد. یعنی نزدیکتر شدن مسیر دسترسی برای زائران میلیونی بارگاه حضرت ثامنالحجج در مشهد … و مشهد، یکی از بزرگترین اهداف گردشگری مذهبی نه فقط در ایران بزرگ، که در سطح بینالمللی است.
جاده گردشگری تاریخی درّود – طرقبه: مهمترین شاخصه این جاده تاریخی، قرار گرفتن آن در بخشی از مسیر سفر تاریخی حضرت امام رضا (ع) از مدینه به مرو است که با عنوان «جاده ولایت» شناخته میشود و پایگاه ارزشی تاریخی-معنوی شایانی دارد. جاذبههای طبیعی اقیلم کوهستانی منطقه را نیز باید بر ارزشمندیهای آن افزود. این جاده، شهر قدیمی درّود نیشابور را به شهر طرقبه مشهد متصل مینماید.
– اولویتها و سخن پایانی:
با نگاهی کلی آنچه تاکنون در این گزارش مختصر، از پیش دیدگانتان گذشت، اولویتهای برنامههای اجرایی شبکه ارتباطات جادهای بینشهری شهرستان نیشابور از نظر نگارنده، به شرح زیر پیشنهاد میگردد.
1. اجرای پروژه کنارگذر (کمربندی) نیشابور در جنوب شهر و احداث میدان مواصلاتی «مهر وطن».
2. ارتقای محور قوچان-نیشابور-کدکن که زیرساخت ارتباط جادهای بخشهای سرولایت و کدکن را متحول مینماید.
3. ارتقای محور نیشابور- فیروزه- خوشاب
4. احداث و تکمیل محور خرو- شاندیز
5. ارتقای محور نیشابور-کاشمر
6. احداث و تکمیل محور درود-طرقبه اولویت نخست، راهبردیترین و تاثیرگذارترین مولفه در تحول و پویایی شبکه ارتباطی بینشهری نیشابور است؛ کنارگذر نیشابور و میدان مواصلاتی «مهر وطن»، تعیینکننده و تقسیم کننده –چه از دیدگاه کمّی و چه کیفی- ترافیک ارتباطات بینجادهای نیشابور خواهد بود یعنی به عبارتی میتوان گفت که این زیرساخت، بنمایه و پایه و اساس شکلگیری، شکلدهی، مدیریت، راهبردگزینی و برنامهریزی راههای نیشابور بوده و در صورتی که به گونهای دقیق و سنجیده و دوراندیشانه طرحریزی و اجرایی گردد، با حمایت زیرساختهای پنجگانه دیگر (ذکر شده در اولویت 2 تا 6) میتواند به عنوان قلب شبکه راههای خراسان عمل نماید. نیشابور، در مرکز جغرافیای نیمه شمالی (و درواقع بدنه اصلی) خراسان بزرگ است و ویژگیهای بیهمتای تاریخی، فرهنگی، انسانی، اقلیمی، صنعتی و کشاورزی این سرزمین، موقعیتی بینظیر برای امالبلاد تاریخی خراسان فراهم آورده است که اگر از این موقعیت بهرهبرداری درست و سنجیده گردد، تا بازیابی شکوه افسانهای ابرشهر فرهنگی ایرانزمین، فاصله چندانی نمانده است.
باید خوب دید، خوب بازیابی کرد، خوب شناخت، خوب طراحی کرد و خوب به تحقق رساند. تمدن ساختن، تعالی ساختن و انسانی ساختن را، نیشابور، بارها و بارها آزموده و سربلند از آزمایش، برون آمده است. نیشابور، ققنوس تاریخ ایران است؛ و این بار آمده است تا جلوهای سیمرغی از فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی بیافریند.
ابرشهریان! خیزش و آفرینشی دیگر …
سپاس/یار خراسانی