شهر تاریخ و فرهنگ؛ کهنشهری همواره حاضر در بستر تاریخ؛ گرانیگاه هویت خراسان که سرزمین خاوران، فراز شکوه و بزرگی را با او به منصه ظهور رسانده و میرساند؛ سخن گفتن از نشابور، صرفا سخن گفتن از آیینه و تندیس تاریخ و فرهنگ مشرق ایران نیست؛ بلکه سخن گفتن از توانمندیای است؛ بخشی نهفته و بخشی پیدا، که بازآفرینی شکوه فرهنگی پُردرخشناک سرزمین خورشید را در سپهر تمدنی ایرانزمین، در پیشِ چَشم و در خزانه توان دارد و به گواه بارهای بسیار و تکرارهای مکرر حیات تاریخیاش، این دیار را توان تمدنآفرینی شکوهنده هست. توانی که باید آن را بازشناخت، بازیافت و بازپروَرد ... آنگاه است که نشابور، ققنوس تاریخ ایران، سیر و سلوک سیمرغی خراسان را باز میآغازد ... یکی از بنیادهای توانافزایی نشابور-زمین، بازیابی توانمندیهای مواصلاتی و ارتباطی آن است.
1. دهلیز مشرق و کانون مواصلاتی خراسان:
«دهلیز مشرق» یکی از عنوانهایی است که در اشاره به «نیشابور»، در کتابهای تاریخ ثبت شده؛ از آن روی، که این شهر، با موقعیت ممتاز جغرافیایی ممتاز (پای گرفته در پناهدامان مهربان کوهستان بینالود؛ واقع شده در جغرافیای مرکز سرزمینی از ایران معاصر، که امروزه «خراسان»ش میشناسیم) همواره کانون مواصلاتی ایران به مشرقزمین، و سرزمینهای شرقی فراسوی ایران به مغرب بوده است. این راههای شریانی که از روزگاران کهن به کانون مواصلاتی شهر نیشابور میرسیدهاند و خراسان را به سرتاسر سرزمینهای شرق تا غرب و شمال تا جنوب متصل مینمودهاند. عمدهراههای این شبکه مواصلاتی، که در کتابهای کهن تاریخ و جغرافیای قدیم، از آنها یاد شده عبارتند از:
- راه نیشابور به توس، هرات و شرق خراسان بزرگ
- راه نیشابور به خبوشان (قوچان)، مرو و آسیای مرکزی
- راه نیشابور به اسفراین و شمال (دریای مازندران)
- راه نیشابور به جوین (شاخهای به بیهق)، قومس، ری، همدان و آذربایجان و بغداد (جاده ابریشم)
- راه نیشابور به ترشیز (کاشمر) و تون (فردوس) و یزد و شیراز و اهواز
- راه نیشابور به قهستان (خراسان جنوبی) و سیستان و کرمان
با کاوش در جغرافیای تاریخی ایران، این شبکه مواصلاتی گسترده در جهات مختلف را در دو شهر باز مییابیم: نیشابور در شرق، و قزوین در غرب. و صاحبنظران تاریخ و تمدن ایران، از این دو کانون مواصلاتی، با عنوان «نقطه اتصال جهانی» یاد نمودهاند. هر چند تحولات بسیاری در شبکههای راهها و موقعیت سیاسی، اداری و تجاری خراسان و ایران، در طول تاریخ تا امروز پدید آمده است اما شبکه مواصلاتی کهن نیشابور؛ همچنان و با اندکی تغییرات، همچنان پابرجاست؛ این شبکه را در امروز، چنین میتوان ترسیم نمود:
1- جاده نیشابور به مشهد (دسترسی به شرق خراسان و افغانستان)
2- جاده نیشابور به قوچان (دسترسی به شمال خراسان، ترکمنستان و آسیای مرکزی)
3- جاده نیشابور به فیروزه، جوین و اسفراین (دسترسی به شمال غربی خراسان، گلستان و کرانه خزر)
4- جاده نیشابور به فیروزه، جوین و جغتای (دسترسی به غرب خراسان: گلستان ( و کرانه خزر)؛ سمنان، تهران و شمال غرب کشور)
5- جاده نیشابور به سبزوار (دسترسی به استان سمنان، تهران و غرب کشور)
6- جاده نیشابور به کاشمر (دسترسی به جنوب غربی خراسان، یزد، ناحیه مرکزی و جنوب غربی کشور)
7- جاده نیشابور به کدکن (دسترسی به جنوب خراسان، سیستان و دریای عمان)
2. نیشابور، محکوم به احیای موقعیت مواصلاتی:
افزون بر هفت جاده یادشده در بخش پیشین؛ توسعه دو جاده دیگر نیز در برنامههای توسعه منطقه، مطرح شده که از میان رشتهکوههای بینالود میگذرند. این دو جاده عبارتند از: «جاده خرو نیشابور به شاندیز مشهد» و «جاده درّود نیشابور به طرقبه مشهد». در میان جادههای یادشده در بخش 1، تنها بخشی که از استانداردهای کیفی نسبتا مناسب برخوردار است بزرگراه شماره 44 است که جادههای ردیف 1 و 5 را پوشش میدهد. و نیشابور برای احیای جایگاه واقعی خود، به عنوان دومین منطقه جمعیتی شمال شرق کشور (استانهای سهگانه خراسان) و همچنین فرهنگشهر و گرانیگاه تاریخ و فرهنگ خراسان، ناگزیر است با شکل دادن همکاریهای منسجم و هدفمند با شهرستانهای مشترکالمنافع در هر محور جادهای، نسبت به ارتقاء این جادهها به سطح استانداردهای مناسب اقدام نماید. جاده، زیرساخت همه انواع توسعه است و پیگیری این برنامه راهبردی، یکی از مهمترین رسالتها و بنیادیترین اقدامات و کوششهای مدیران شهری و شهرستانی، نمایندگان مجلس و نخبگان نیشابوری ارزیابی میگردد. مساله ما در اینجا، انتخاب برنامه نیست؛ بلکه موضوع، محکوم بودن نیشابور به احیای موقعیت سنتی و واقعی مواصلاتی و ارتباطی خود است ... البته، اگر میخواهیم نیشابور، در جایگاه واقعیای که از آن انتظار میرود قرار گیرد.
3. پراکندگی نقاط مواصلاتی جادههای ورودی به شهر نیشابور:
بازبینی شبکه جادههای مواصلاتی نیشابور، چنین روشن میسازد که این راهها در چهار نقطه مواصلاتی در غرب، شرق و جنوب شرقی و جنوب شهر نیشابور قرار گرفتهاند:
1.3. منطقه دولتآباد (نقطه مواصلاتی غرب شهر) که محل اتصال جادههای قوچان، اسفراین، جغتای و سبزوار (جادههای شماره 2، 3، 4 و 5 یادشده در بخش 1) است.
2.3. منطقه میدان باغرود یا به تعبیر دیگر: تقاطع بولوار آزادگان و بزرگراه امامرضا (نقطه مواصلاتی شرق شهر) که ورودگاه جاده مشهد (جاده شماره 1) است.
3.3. منطقه گردشگری خیام (نقطه مواصلاتی جنوب شرقی شهر) که ورودگاه جاده کدکن و تربت حیدریه (جاده شماره 7) است.
4.3. منطقه کفکدک (نقطه مواصلاتی جنوب شهر) که ورودگاه جاده کاشمر (جاده شماره 6) است.
ورودگاههای چهارگانه بالا، همگی بطور مستقیم وارد بدنه اصلی شهر نیشابور شده و ارتباط مستقیمی با هم ندارند. و نیشابور، علیرغم اینکه در موقعیت میانی مهمترین شهرستانهای استان (مشهد، تربت حیدریه، کاشمر، سبزوار و قوچان) قرار گرفته و بهترین موقعیت و توانمندی مواصلاتی را دارد، اما به دلیل پراکندگی و عدم تمرکز نقاط مواصلاتی، از منافع کانون مواصلاتی بودن خود محروم است.
4. فقدان نقطه کانونی در شبکه مواصلاتی نیشابور
در نگاهی راهبردی به مسائل توسعه نیشابور، این شهر برای بازبابی موقعیت سنتی و جایگاه واقعی خود در همه حوزههای فرهنگی، گردشگری، تجاری، دانشگاهی، صنعتی و ... ناگزیر به بازیابی و تقویت شبکه جادههای مواصلاتی خود است. و این هدف، افزون بر ارتقای کیفی جادهها، مستلزم ایجاد نقطه یا گره (Nude) مواصلاتی است که جمعکننده، تمرکزدهنده و نقطه اتصال همه جادههای هفتگانه (یادشده در بخش 1) باشد. این نقطه مواصلاتی، کانون اتصال کلیه جادههای ورودی به شهر نیشابور، و همچنین تقسیمکننده خروجیها از نیشابور به سایر نقاط را بر عهده خواهد داشت. این نقطه مواصلاتی، شاهکلید توسعه، و تقویتکننده موقعیت ارتباطی نیشابور، تسهیلگر ارتباطات جادهای در خراسان مرکزی خواهد بود.
در بازبینی تصویر ماهوارهای دشت نیشابور، و با عنایت به محدودیتهای توسعه جادهای در شمال شهر نیشابور (بخاطر رشته کوههای بینالود)، بهترین منطقه برای ایجاد این نقطه مواصلاتی، جنوب شهر است که دشتی باز و گسترده را در بر میگیرد. البته باید گفت که در برنامههای آتی توسعه، طرح احداث کنارگذر شهر نیشابور نیز در همین منطقه، پیشبینی شده است. نقطه مواصلاتی جادههای بینشهری نیشابور، میتواند به صورت میدانی باشد که ترافیک جادههای هفتگانه را جمعآوری، هدایت و تقسیم مینماید. این نقطه یا میدان مواصلاتی، میتواند در حدود میانی کنارگذر جنوب نیشابور و احتمالا در حدود بناهای تاریخی گنبدهای آجری مهرآباد (که خود نمادی پابرجا از چهره تاریخی نیشابور، به شمار میآیند) مستقر گردد.
5. مزایا و منافع کنارگذر جنوبی نیشابور:
چنانکه گفته شد کمربندی یا کنارگذر جنوب شهر نیشابور، زیرساخت اصلی ایجاد کانون مواصلاتی، محسوب میشود و مزایای متصور برای پروژه احداث کنارگذر جنوبی نیشابور را بدین شرح میتوان برشمرد:
1.5. ترافیک درونشهری و برونشهری را در نیشابور، دومین شهر پرجمعیت خراسان، جداسازی نموده و شرایط ایمنی بیشتر و کنترل منسجمتر آمد و شدها را فراهم مینماید.
2.5. زمینهها و شرایط توسعه منطقه کمترتوسعهیافته جنوب شهر نیشابور را فراهم مینماید.
3.5. زیرساخت اصلی ایجاد کانون یا گرانیگاه مواصلاتی شبکه راههای منطقه خراسان مرکزی است. این نقطه مواصلاتی، مزایای قابلتوجهی دارد که در زیر به عمده آنها اشاره میکنیم:
1.3.5. این نقطه مواصلاتی، در سطح محلی و منطقهای، زیرساخت ارتباطات جادهای و خدمات حمل و نقل برای جمعیتی در حدود یک و نیم میلیون نفر و در برگیرنده شهر نیشابور، و بخشها و شهرستانهای درونی و پیرامونی منطقه شامل زبرخان، احمدآباد، میانجلگه، کدکن، تربت حیدریه، کوهسرخ، کاشمر، ششتمد، سبزوار، جوین، اسفراین، خوشاب، فیروزه، سرولایت، قوچان و فاروج میباشد که عملا در جایگاه «کانون مواصلاتی خراسان مرکزی» نقشآفرینی خواهد نمود.
2.3.5. از دیدگاه آمایش سرزمینی و مدیریت بحران میتواند به عنوان جایگزین و معین نقطه مواصلاتی مشهد با آسیای میانه و کشورهای شهرق ایران ایفای نقش نماید.
3.3.5. به عنوان کریدور اصلی ورودی و هدایتکننده منسجم آمد و شدهای گردشگری، یکی از الزامات و زیرساختهای ضروری منطقه نمونه بینالمللی گردشگری نیشابور به شمار میآید.
4.3.5. با تجمیع ترافیک حمل و نقل منطقه، بسترهای لازم برای ایجاد زیرساختهای مربوط به خدمات مسافربری، باربری، اقامتی، پذیرایی و ... توسط بخش خصوصی، فراهم میشود و اشتغالزایی بسیار قابل توجه را در منطقه به همراه خواهد داشت.
5.3.5. این محور مواصلاتی، گامی در راه احیای جایگاه و هویت تاریخی و فرهنگی نیشابور است. زیرا نیشابور، «دهلیز شرق» بوده است و این نقطه مواصلاتی مهم و دارای تاثیرات فرامنطقهای، دهلیز ارتباطی کهنشهر شرق است.
6. کنارگذر جنوبی، بخشی از آزادراه حرم تا حرم:
آزادراه حرم تا حرم، پروژهای ملی است که دو شهر عمده زیارتگاهی کشور، مشهد و قم را به هم متصل مینماید. آزادراه حرم تا حرم، از ابتدای مطرح شدن خود، همواره در کانون توجه مسولان، مردم و رسانههای شهر و شهرستان نیشابور قرار داشته است و این توجه ویژه با مبانی استدلالی همراه است که برخی از آنها را میتوان بدین شرح، برشمرد:
1.6. نیشابور، به عنوان دومین شهر و شهرستان پرجمعیت خراسان و شمال شرق کشور، و سومین شهر پرجمعیت در میان شهرهای مسیر آزادراه حرم تا حرم (با گستره پوشش در چهار استان قم، تهران، سمنان و خراسان رضوی)، پس از شهرهای مشهد و قم میباشد؛ بنابراین، بدیهی است این زیرساخت جادهای که با بهرهگیری از حوزه سرزمینی شهرستان و دشت نیشابور، به مقصد خود میرسد باید همچون شهرستانهای دیگر واقع شده در مسیر آن، در بهترین و سهلترین موقعیت بهرهبرداری مردم این منطقه نیز قرار گیرد.
2.6. نیشابور، از دیدگاه تاریخی و نمادین، شاخصترین منطقه در جریان هجرت حضرت امام رضا (ع) از مدینه به مرو، در سال 200 هجری میباشد و یادمانهای رضوی همچون محل بیان حدیث معروف و بنیادین «سلسلةالذهب»، بقعه قدمگاه رضوی، بقعه پسنده نیشابوری (میزبان امام رضا) و زیارتگاه امامزاده محروق و نکات و اشارات تاریخی فراوان، نیشابور را با عنوان و لقب افتخاری «مدینةالرضا» مطرح نموده است و آزادراه حرم تا حرم که دو حرم شاخص خاندان رضوی در مشهد و قم را به یکدیگر متصل مینماید، زیرساخت بنیادینی برای بکارگیری توانمندیهای زیارتگاهی، تاریخی و معنوی نیشابور در راستای توسعه زیارت و گردشگری مذهبی به شمار میآید.
3.6. بر اساس تصویبنامه دولت جمهوری اسلامی ایران، شهرستان نیشابور منطقه نمونهبینالمللی گردشگری میباشد. و بطور خاص؛ شهر نیشابور، آرامگاه دو تن از نامدارترین چهرههای ادبی و فرهنگی ایران، خیام و عطار، که دارای آوازه جهانی و نفوذ فرهنگی بینالمللی میباشند، را در خود جای داده است. بنابراین و یقیناً بهرهبرداری موثر و حداکثری از آزادراه حرم تا حرم به عنوان یک جاده ملی دارای تسهیلات و استاندارهای کیفی بالا، امکان و زیرساختی بسیار مناسب و بیهمتا برای منطقه نمونه بینالمللی گردشگری نیشابور (به عنوان یکی از شهرهای شاخص دارای پتانسیلهای تاریخی و فرهنگی بینالمللی کشور)، به شمار میآید.
با وجود توانمندیهای ممتاز یاد شده در بالا، اما مسیر پروژه آزادراه حرم تا حرم در شهرستان نیشابور، همواره محل بحث بوده است چرا که گزارشها، از فاصله بسیار زیاد این آزادراه از شهر نیشابور خبر میدهند که این امر، عملا باعث دور زده شدن و نادیده گرفتهشدن شهر نیشابور (به عنوان: 1. نقطه جمعیتی شاخص در مسیر آزادراه؛ 2. سرزمین یادمانهای فراوان و مستند رضوی؛ 3. منطقه نمونه بینالمللی گردشگری) و محروم شدن نسبی مردم این شهر، در راستای بهرهبردارای مناسب از مزایای آزادراه حرم تا حرم میشود.
به هر روی، یکی از ایدههای مطرح برای مساله فاصله آزادراه حرم تا حرم با شهر نیشابور، ادامه مسیر آزادراه در بستر کنارگذر جنوبی نیشابور میباشد. این ایده، از این دیدگاه قابل توجه است که با آورده مالی و اختصاص اعتبار برای یک پروژه (با قابلیت کاربردی توامان «آزادراه – کنارگذر»)، هر دو زیرساخت مورد نیاز منطقه، احداث گردیده و در خدمت زیرساختهای حمل و نقل کشور قرار گرفته و به مطالبات مردم منطقه در این زمینه، پاسخی خدمتگزارانه، دلسوزانه، شایسته و درخور داده میشود.
فرزند نیشابورم و درسینهام
مهر خراسان، نهفتــه است