ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
در زمستان 1399 دو نماینده از نمایندگان اسبق حوزه انتخابیه نیشابور بزرگ (نیشابور - فیروزه - زبرخان - میانجلگه - سرولایت) در گذشتند. عبدالحسین جلالی (نماینده دوره اول) و محمدرضا دولت آبادی (نماینده دوره ششم) از جمله نمایندگان قبلی نیشابور در ساختمان قدیم مجلس شورای اسلامی (سنای سابق) بودند که در این پست نگاهی کوتاه خواهیم داشت به سوابق و فعالیت های آنها :
ادامه مطلب ...ویکتور هوگو: «الماس» را جز در قعر زمین، و «حقیقت» را جز در ژرفای «اندیشه» نتوان یافت.
گویان و حاکمنشینان آن
«گویان» نام قدیم و اصیل جوین است. یاقوت حموی در کتاب «معجم البلدان» نوشته است: «جوین: تسمیها اهل خراسان گویان، فعربت فقیل جوین»: اهالی خراسان، جوین را گویان میگویند و کلمه گویان، معرب گردیده و به صورت جوین درآمده است. گویان در تطبیق با جغرافیای امروز، منطقهای است که از غرب به شرق، شهرستانهای جغتای، جوین و بخش بزرگی از خوشاب را شامل میشود و مطالعات تاریخی نشان میدهد که قلمرو گویان در جهت شمال شرقی به سوی جاجرم و در غرب، فرومد را نیز در بر میگرفته و چنانکه حمدالله مستوفی (قرن هشتم) در «نزهة القلوب» نوشته است در این زمان، فرومد حاکمنشین گویان بوده است. بر اساس پژوهش منصور جغتایی، حاکمنشینان یا مراکز اداری منطقه گویان به ترتیب زمانی عبارتند: «آزادوار» تا اواخر قرن هفتم هجری؛ «فریومد» تا اواخر قرن یازدهم؛ «آققلعه» تا نیمه قرن سیزدهم؛ «جغتای» تا دوران تقسیمات جدید کشوری (تجزیه گویان بزرگ به دو بخش جوین و جغتای)؛ در دوران معاصر، دو شهر تاریخی نقاب و جغتای، مراکز اداری این منطقهاند.
گویان و دو گذرگاه گسترده باستانی آن
به هر روی؛ «ولایت گویان» یا «منطقه جوین بزرگ تاریخی و فرهنگی» مشخصات جغرافیایی متمایز دارد و از نگاه جغرافیای طبیعی؛ در شمال به واسطه رشتهکوه هزارده جوین از دشت اسفرین، در جنوب به واسطه رشتهکوههای جغتای از دشت سبزوار یا ناحیه بیهق قدیم جداست. در شرق، از طریق گذرگاهی وسیع که روستای «رباط جز» (از توابع شهرستان خوشاب کنونی) در دهانه آن واقع شده با دشت نیشابور، ارتباطی پایدار مییابد و در غرب نیز به واسطه گذرگاه گسترده دیگری که روستای «دوبرجه» (در 5 کیلمتری غرب امیرآباد) جاجرم در دهانه آن جای گرفته با حوزه جنوبی دشت جاجرم و سپس دشت بسطام در غرب ارتباط مییابد. شایان توجه اینکه در نام هر دو نقطه (رباط جز و دو برجه) پیوند معنایی با دنیای تجارت و امنیت قدیم (رباط: کاروانسرا / دوبرجه : قلعه دارای دو برج) برقرار است که اینجا شاخه کاروانی و تجاری شاهراه خراسان و جاده ابریشم بوده است.
ادامه مطلب ...- گویان، کویان یا جوین بزرگ تاریخی و فرهنگی
ابوعبدالله حاکم نیشابوری (405-321 هجری) در کتاب «تاریخ نیشابور»، جوین بزرگ را چنین توصیف کرده است: «منشاء اولیاء و علماء، قری و قنوات در عمارات به حدّ غایات یه یکدیگر قریب، چنانچ همه را به مثابه یک ربع مسکون مملکت توان گفت ...» بله، سرزمینی که خاستگاه عارفان و دانشمندان است و روستاها و کاریزهای آن چنان به هم نزدیکند که این سرزمین را به شایستگی باید منطقه مسکونی یک کشور (در مقابل مناطق غیر سکونتگاهی آن از قبیل کویرها و بیابانها و ...) خواند. چنین سرزمینی آباد و پرجمعیت، باید بستر امن جادهها و توقفگاهی دائمی برای مسافران و بازرگانان باشد. تاریخ نیز به جز این، گواهی نمیدهد.
یاقوت حموی (قرن 6 هجری) در کتاب «معجمالبدان» نوشته است: «کورهای (= منطقهای) بزرگ و زیباست که بر سر کاروانها از بسطام تا نیشابور قرار دارد؛ اهالی خراسان آن را کویان گویند که معرب آن جوین باشد.» شمسالدین محمد مقدسی (قرن 4 هجری) در کتاب «احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم»، ضمن توصیف جوین بزرگ، به راه مهم دیگری در این سرزمین اشاره میکند: «گویان (جوین) سرزمینی پهناور و پرحاصل است، میوه و غلّه بسیار و پوشاک از آن صادر میکنند. راهی به گرگان دارد. مردمش اهل حدیث و ادبدوستند. نام شهر ایشان آزادوار است؛ آباد و پرجمعیت و حاصلخیز است.» پس جوین بزرگ، با سه شهر مهم شمال شرق ایران قدیم ارتباط جادهای پایدار داشته است: «نیشابور» در شرق، «گرگان» در شمال غرب و «بسطام: در غرب. بسطام در 5 کیلومتری شمال شهر شاهرود امروزی قرار دارد.
«اگر میخواهید پیشرفت کنید ابتدا راه بسازید!»
- جوین بزرگ؛ نبض تپنده شاهراه خراسان و جاده جهانی ابریشم
عبارت بالا یک ظربالمثل چینی است. همانا کهنترین متاعی که «چین» را در عرصه جهانی زبانزد نموده، «ابریشم» است. کالایی شهره اقطار جهان متمدن که برای فرا چنگ آوردن آن، بازرگانانی از یونان و روم و مدیترانه و بینالنهرین و پارس و مصر، سر و جان به جاده میسپرده و کاروانهای کوچک و بزرگ را به خواستاری متاع شهره جهانیان، در مسیر شرق دور رهسپار میکردند. بدین روی؛ در آن سوی سدهها و هزارهها، کهنترین مسیر «تجارت جهانی» پای گرفت که ابریشم، فقط یکی از کالاها و مبادلات آن بود. این جاده جهانی از لویانگ و سیآن (شیآن) در شرق چین آغاز میشد تا به سواحل مدیترانه میرسید و آنگاه، تجارت، در دل دریاها جریان مییافت.
در این گذرگاه جهانی؛ خراسان و ایران، پلی است که شرق و غرب جهان را به هم پیوند میدهد و ماجرای ما از اینجا آغاز میشود. اینجا جایی است که در آن، جاده، اقتصاد، فرهنگ، تجارت، گردشگری و ... دست در دست هم داده و موهبتی به نام «رفاه اجتماعی»، «شکوفایی فرهنگ و اقتصاد» و «تعالی جامعه» را به ارمغان میآورند. آنانکه تاریخ میشناسند؛ میدانند که شکوفایی اجتماعی و فرهنگی بدون پشتوانه اقتصادی، چیزی بس محال و چهبسا ناشدنی است. پس براستی «اگر میخواهید پیشرفت کنید ابتدا راه بسازید.»
بله ماجرای ما سرگذشت و سرنوشت یک راه است؛ جادهای تجاری (یا به تعبیر قدیم: کاروانی) که روزگاری نه چندان دور، خراسان را به یکی از کانونهای تکاپوی اقتصاد، فرهنگ و تجارت جهانی تبدیل نموده بود و آن جاده را «شاهراه خراسان» نامیدهاند که خود بخشی است از «جاده جهانی ابریشم».
«شاهراه خراسان، مهمترین راه مواصلاتی ایران، از سده دوم تا حمله مغول بوده است که خراسان، ماوراءالنهر و ترکستان را به غرب ایران و بینالنهرین متصل میکرد. این شاهراه، شاخههای فرعی متعددی داشت که یکی از آنها (حدفاصل نیشابور - بسطام) از ولایت جوین میگذشت. این مسیر در مقایسه با مسیر موازی آن (نیشابور – سبزوار - بسطام) بیشتر مورد اقبال کاروانها بود.» و در واقع، نبض تجارت و تبادلات فرهنگی و اجتماعی خراسان در جاده جوین میتپید. برای آگاهی بیشتر، بر روی اینجا کلیک نمایید.
ششتمد و ابوالحسن بیهقی
بهار 1399، بنیان یکی از مهمترین عناصر تحولآفرین در توسعه منطقه غرب خراسان رضوی نهاده شد و در تاریخ 21/02/1399، بر پایه تصویبنامه شماره ۱۷۲۷۹/ت۵۵۰۴۸هـ هیات وزیران؛ جایگاه اداری - سیاسی بخش ششتمد به «شهرستان ششتمد» ارتقا یافت تا زادگاه خالق «تاریخ بیهق»، رقمزننده برگ دیگری از تاریخ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی این بخش از خراسان در سالها و دهههای آینده گردد.
شهرستان ششتمد که از دو بخش مرکزی: شامل دهستانهای «بیهق» و «تکاب کوهمیش»، و شامکان: شامل دهستانهای «شامکان» و «ربع شامات» تشکیل شده؛ با جمعیت 24،261 نفر بر اساس سرشماری 1395 و با مساحت 3786 کیلومتر مربع؛ در جبهه شرق با «میانجلگه» و «کوهسرخ»؛ در جنوب با بخش مرکزی شهرستان «بردسکن»؛ در غرب با بخش «روداب» و در شمال با بخش مرکزی شهرستان «سبزوار» هممرز است.
شهر ششتمد، مرکز شهرستان، یکی از قدیمیترین سکونتگاهها و مرکز تاریخی و فرهنگی شهرستان ششتمد به شمار میآید. نام این ناحیه یعنی شهرستان ششتمد کنونی که بخش جنوبی ولایت بیهق قدیم را در بر میگیرد، در کتاب «تاریخ بیهق» ابوالحسن بیهقی؛ «ربع زمیج» آمده است. «زمیج» به معنای «زمین برَ دهنده» یا « زمین حاصلخیز» است و این نام از ویژگی و توانمندی زراعی این منطقه حکایت میکند. در واقع، شهرستان ششتمد را باید میراثدار تاریخ و فرهنگ «بیهق جنوبی» به شمار آورد. شخصیت بزرگی همچون «ابوالحسن علی بن زید بن محمد بیهقی» بر ستیغ قلههای سرگذشت فرهنگی شهرستان ششتمد و حوزه بیهق جنوبی خودنمایی میکند.
ابوالحسن بیهقی معروف به «ابن فندق البیهقی»، زاده شهر ششتمد است. این فرزند نامدار ششتمد که در تاریخ، با القابی همچون «ظهیرالدین»، «حجةالدین»، «فریدالدین» و «فرید خراسان» از او نام برده میشود، در بسیاری از دانشهای روزگار خود دست داشته و ارزشمندترین کار او تالیف کتاب گرانقدر «تاریخ بیهق» است. این کتاب، نه تنها دایرةالمعارف و دانشنامه این خطه از خراسان بلکه مهمترین سند هویت تاریخی و فرهنگی تمام ولایت بیهق به شمار میآید بلکه جغرافیای تاریخی-فرهنگی بیهق، بنیان هویت خود را چنانکه امروز به آن شناخته میشود، مرهون کوششهای نستوه دردانه این دیار، ابوالحسن علی بن زید بیهقی است. در نگاهی دیگر؛ این فرزند فرزانه ششتمد یکی از سرشناسان دانشورزان مقیم مرکز فرهنگی خراسان روزگار بیهقی، یعنی نیشابور بوده؛ و او به شایستگی، شخصیت نمادین و نیکترین «حلقه پیوند تاریخی و فرهنگی ششتمد و نیشابور» است.