ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
در کارگـــه کـوزهگــــری رفتــــم دوش
دیدم
دو
هزار کوزه گویا و خموش ناگاه
هـر
یک بـه زبــان حـــال، با من گفتند
کــو کوزهگــر و کوزهخــر و کوزهفـروش
این رباعی از «خیام»، دستمایه آفرینش یکی از نمادهای شهری نیشابور شده است. پیکرههای بزرگ دوگانه کوزه که در دل آنها پیکرههایی از کوزهگر و کوزهخر و کوزهفروش جای گرفته، در بافت تاریخی شهر، در میدانگاه پیشین باغ عمارت امینالاسلامی، خودنمایی میکند و حضور همواره چکامههای چهارگانی خیام را در بطن زندگی مردمان زادگاهش، یادآور میشود. خیام، شاعر فلسفه هستی است و کیمیای خاک و دستساختههای برآمده از آن؛ همچون کوزه و سبو و خشت، دستیار اندیشه حکیم نشابور میشوند تا این اندیشمند شرقی از پایگاه فرهنگ ایران، اینچنین؛ عمر کوتاه انسان و گذر لحظه به لحظه زمان را به جهانیان گوشزد میکند. بیگمان هر نویسنده و شاعر و هنرمند و اندیشمندی، هر آفرینندهای، بخشی از مصالح اثرش را از محیط زندگیاش وام میگیرد. اگر شعر خیام، واژگانی سفالین دارد؛ از اینست که زادگاه و پایگاه زندگی خیام، نسبتی ژرف با خشتگان پدیدارساز سخن جاندار و موزون این رباعیسرای پُرآوازه ایرانی دارد. نیشابور، سرزمین سفالینههای بدیع و خیالانگیز است.
چنانکه تاریخ هنر و صنعت سفالگری بشر را بنگریم؛ نیشابور، دیار خیام، یکی از مراکز بزرگ و نامدار فن سفالگری است. هنرمندان سفالگر نیشابوری، با آمیزش نگارههای فلزکاری دوره ساسانی ایران با هنر خوشنویسی اسلامی دوره عباسی و الهامگیری از فن و نگارگری چینی، هنر و صنعت سفالگری را به مرتبهای از زیبایی و کمال و الهامبخشی رسانیدند که در تاریخ، بینظیر است. سفالینههای نیشابور، افزون بر ارزشهای هنری، تاریخی و تکنیکی، آثار کمنظیری برای مطالعه خط کوفی تحریری و تزئینی به شمار میآیند. اهمیت سفال نیشاپور به گونهای است که کمتر موزهای را در سرتاسر جهان، توان یافت که نمونهای از سفالینههای نشابور را در گنجینه و نمایشگاه خود، فراگرد نیاورده باشد. موزه هنر آسیایی (Asian Art Museum) یکی از مجموعهداران سفالینههای نیشابور است.