ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
این روزها وقوع تنش بین یکی از نمایندگان نیشابور و معاون سیاسی استاندار آنچنان خبرساز شدهاست که حتی در سطح ملی نیز صحبت از آن میشود. ماجرا از آنجا آغاز شد که معاون استاندار (که اصالتی سبزواری دارد) چندی قبل و در مراسمی که در محل معاونت استانداری و فرمانداری نیشابور در حال برگزاری بود از عبارت «خراسان غربی» استفاده کرد!!! و سفر خود را به سبزوار و داورزن به آن نام جغرافیایی نسبت داد!!! بیان این عنوان (که تداعیکننده اقداماتی تحریکآمیز جهت تشکیل استانی در غرب خراسان به مرکزیت سبزوار و بدون توجه به جایگاه و وزن نیشابور در استان خراسان رضوی و خراسان کنونی؛ و همچنین مرکزیت و قطبیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی این شهر، در طول تاریخ این منطقه بود) باعث شد تا موج وسیع و دامنهداری از اعتراضات مردمی و رسانهای نسبت به این اظهارات، ایجاد شود. خواستها و نگرانیهای مردمی نسبت به ادامه این روند نامطلوب و تفرقهانگیر، واکنشهای نمایندگان و شخصیتهای سیاسی و فرهنگی نیشابور را در پی داشت تا جایی که حتی یکی از نمایندگان، با هدف پیشگیری از این روند خطرناک که آرامش استان را تهدید میکند، خواستار برکناری ایشان شد.
در دههٔ ۸۰؛ در جریان طرح تقسیم خراسان؛ برای شهرهای دیگر منطقه خراسان (مانند بیرجند، بجنورد، سبزوار، تربت حیدریه) که همتراز یا بعضاً دارای توان نسبتاً ضعیفتری بودند، صرفا به دلیل دورتر بودن از مشهد، حق مرکزیت استان قائل شدند! و اما نیشابور که در ردیف دو یا سه شهر بزرگ خراسان بود را (با وجود ۱۲۰ کیلومتر فاصله و داشتن مرکزیت برتر جغرافیایی و …) صرفا به بهانه نزدیک بودن به مشهد! از حق مرکزیت استان محروم کردند که موجب اعتراضات متعدد مردمی و واکنش نمایندگان وقت مجلس گردید و متاسفانه نهایتاً در محاسبات اولیه، حقی برای نیشابوریان قائل نشدند! درهمان زمان (سال ۸۳) بود که پس از بسته شدن پروندهٔ تقسیم خراسان؛ اینبار، ماجرای اعطای یکجانبه امتیاز معاونت استانداری (فرمانداری ویژه) به سبزوار پیش آمد که بازهم منجر به بروز اعتراضات گسترده مردمی در نیشابور و زیر سؤال رفتن عملکرد استاندار وقت و خروج وی از این شهر گردید که البته با فشار و خواست مردم و رایزنیهای طاقتفرسای نخبگان فرهنگی و سیاسی شهرستان نیشابور، نهایتاً حق نیشابور، همتراز شهرستان همجوار، ادا گردید (مراجعه کنید به : بازخوانی یک رویداد)
محدودهٔ زمانی اواخر دههٔ ۸۰ و اوایل دههٔ ۹۰؛ آبستن طیف دیگری از تبعیضها و دوگانگی برخوردها نسبت به شهرستان نیشابور و مردم آن گردید. با روی کارآمدن دولت مردمی و «عدالتمحورِ» وقت! که دارای درآمدهای سرشار نفتی بود، شاهد نگاهی متفاوت به توسعه منطقه بودیم. از یک سو، مساعدتهای بی حد و مرز دولت وقت، نسبت به شهرستان سبزوار، در زمینه «ارتقای ۴ بخش به شهرستان» و «ایجاد ۴ بخش جدید»، «احداث خط راهآهن اختصاصی»، «توسعه فیزیکی و ارتقای درجه فرودگاه»، «مجوز دانشگاه فنآوری نوین و سایر دانشکدههای جدید»، «ارتقای راههای مواصلاتی به درجه ۱»، «قرارگیری با موقعیت ویژه و بیشترین منفعت، در مسیر آزادراه حرم»، «توسعهٔ چشمگیر زیرساختهای بهداشتی و درمانی، حتی فراتر از سرانه کشوری»، «احداث ورزشگاه بزرگ» و چندین پروژهٔ دیگر...؛
و از سوی دیگر، کم توجهی دولت نسبت به توسعه شهرستان نیشابور در زمینه «ارتقای ۳ بخش به شهرستان»، «مسکوت ماندن ارتقای روستاهای پرجمعیت (که حتی بعضی از چند شهر استان، پرجمعیتتر بودند) به شهر»، «عدم ارتقای دهستانهای بزرگ به بخش»، «عدم توجه به گسترش شبکهٔ ریلی و توسعه راهآهن»، «عدم مساعدت در اعطای مجوز فرودگاه نیشابور»، «منصوب کردن برخی مدیران ناکارآمد و غیربومی»، «عدم ارتقای دانشکده علوم پزشکی نیشابور به دانشگاه»، «کمتوجهی به توسعهٔ زیرساختهای بهداشتی-درمانی، تا حد ایجاد بحران»، «بیتوجهی به توسعهٔ کمی و کیفی دانشگاه دولتی نیشابور»، «راکد نگاه داشتن پروژهٔ ورزشگاه بزرگ انقلاب و تنزل آن در حد یکسوم شهر همجوار!»، «حذف شهر نیشابور از مسیر آزادراه حرم تا حرم»، «عدم اجرای کنارگذر جنوبی مرکز شهرستان»، «عدم ارتقای راههای مواصلاتی بینشهری نیشابور به شهرستانهای همجوار» و …
اینک اما …
- با همه موارد، مسائل و مشکلات مطرح شده که بخش عمدهای از آن، ناشی از رویکردها و نگاههای تبعیضآمیز است. آیا شان و جایگاه واقعی نیشابور میزبان امام رضا (ع) و شهر خدمتگزار به ایران اسلامی (که سالهاست منابع طبیعی، نیروی انسانی و شیره جان زیستبوم خود را با فروتنی و احساس مسولیت جانانه، در راه عزتمند سرافرازی کشور عزیزمان، صرف تولید و خدمت به نیازهای مردم خراسان و خودکفایی کشور، تقدیم نموده)، آنچه امروز مشاهده میشود باید باشد؟ - آیا علیرغم مطالبات مردم نیشابور و پیگیریهای متعدد نمایندگان نیشابور در مجلس، جهت حل این مشکلات؛ دولت محترم، وظیفهای در برابر حل مشکلات و پاسخ به نیازهای این منطقه مولد، صبور و خدمتگزار ندارد؟ - چه زمانی باید یک فکر جدی و نتیجهبخش و بموقع برای نجات و احیای دشت حاصل خیز نیشابور، که بر اثر اوج فعالیتهای کشاورزی و صنعتی در سالها و دهههای گذشته، تمام توان خود را صرف نمودهاست، کرد؟ این دشت مهربان و خسته از سالها تلاش و کار مداوم، چه زمانی رخصت خواهد یافت تا کمی بیاساید و توانهای از دست رفته را جبران نماید؟
مردم زحمتکش و بزرگوار زبرخان و سرولایت و میانجلگه تا کی قرار است چشمانتظار احقاق حق خود و رفع تبعیض باشند؟ - مردم شریف و هویتمند چهار روستای جداشده از شهرستان فیروزه تا کی باید چشمانتظار بازگشت به هویت اصیل و سرزمین مادری خود باشند؟ - بحران کمبودهای باقیمانده در زیرساختهای بهداشتی و درمانی نیشابور تا کی باید قربانی بگیرد؟ - راههای بینشهری شهرستان نیشابور تا کی باید شاهد سوانح متعدد و بازی با جان انسانها در اثر ضعف زیرساختها باشد؟ - مردم نیشابور تا کی باید منتظر ارتقای دانشکده علوم پزشکی به دانشگاه باشند؟ - طرح آزادراه حرم تا حرم، کی قرار است اصلاح مسیر شود و به گونهای منصفانه و عادلانه تغییر یابد که در مسیر خود، خدمتی مؤثر و مفید به دومین شهر پرجمعیت خراسان و سومین شهر و شهرستان پرجمعیت شرق کشور ارائه نماید؟ مگر نیشابور، در حد حرف هم که شده «تصویبنامه منطقه نمونه بینالمللی گردشگری» دولت محترم را ندارد؟ این چطور منطقه گردشگری است که مهمترین جاده گردشگری کشور، همه جاذبههای گردشگری این شهر و منطقه را نادیده میگیرد و دور میزند؟!- مردم نیشابور، تا کی باید در حسرت برخورداری از یک فرودگاه مستقل مسافربری باشند؟ مصوبه احداث کنارگذر جنوبی نیشابور چه زمانی قرار است به فرجام اجرایی برسد؟ پروژه های بزرگ ناتمام (مانند ورزشگاه انقلاب - افلاک نمای خیام- پارک بزرگ ریاضیات و...) کی به اتمام خواهد رسید؟ و...
البته خدمات تمام دولتها در برخی از زمینههای مفید انجامشده کاملا محترم و قابل تقدیر است و قصد نادیده گرفتن آنها را نداریم اما کمتوجهیها و تبعیضها به دیگر نیازهای اساسی نیشابور خدمتگزار، نیشابور تولیدکننده، نیشابور مفید برای استان و کشور پذیرفتنی نیست، آیا حتماً باید فردی بیاید و بر سر سفرهٔ این مردم صبور و زحمتکش و کمتوقع حاضر شود و با ابراز دو کلمه معاصرساخت، بیپیشینه و مخدوشگر هویت جغرافیای تاریخی و فرهنگی نیشابور، با آن ادب سیاسانه و زیرکانه خود، بر زخم احساسات فروخوردهٔ جمعی، و خاطرات تبعیضآمیز سالهای گذشته، نیشتر بزند و در نتیجه؛ صدا و فریاد دادخواهی از این سرزمین بلند شود تا دولتمردان محترم، فکری به حال نیازها و مطالبات دیار سلسلهالذهب نمایند؟
رویدادهای شهریورماه و مهرماه امسال؛ جدا از پوسته و ظاهر حواشی و نمایشی آن که رسانهها به آن پرداختند؛ از جانب مردم شهرستان نیشابور، برای مسولان دلسوز و محترم کشورمان و برای هموطنان پارهٔ تنمان؛ یک پیام اصیل، عمیق و غمانگیز دارد: این بغض پر از صبر و درد سالیان نیشابور است که با نیشتر ناروای یک مرد، سر باز کرد. نمیخواهیم جنبههای ظاهری رفتار نمایندهمان را توجیه کنیم و شاید توجیه هم نداشته باشد. اما میخواهیم بدانید که نیشابور خراسان، نیشابور ایران، سالهاست بار سنگین برخی بیتفاوتیها و بیمهریهای آمیخته با شعارها و وعده ها را تحمل کرده است و اینک انتظار به حق مردم صبور این سرزمین، تسریع در پاسخگویی به نیازهای این کهن شهر خراسان است. امید آنکه در سایه وحدت و همدلی در کشور عزیزمان ایران، شاهد توجه بیشتر مسئولان محترم به نیشابور بزرگ و رفع محرومیت از این دیار باشیم. منبع : نیشابور سرزمین بینالود http://binalud.blogsky.com/
مطالب مرتبط :
مظلوم نمایی فایده نداره .این خانم با خودخواهی خودش ضربه بزرگی به ما زد.
این مظلوم نمایی نیست و ما قصد دفاع از حواشی ایجاد شده را نداریم. باید نگاه کرد و دید علت این تنش ها چیست و برای جلوگیری از تکرار آنها فکری کرد
سر بر روی شانههای ایرانم میگذارم
و با وطن بر درد نیشابور میگریم.
واقعا ممنون. ممنون که مظلومیت نیشابور را نوشتید