ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
این نوشتار، اشارهای است به هنر و صنعت سفالگری ایران با آوازهای جهانی که در شهری کهن در شرق کشورمان، تبلور یافته است. این دیار دیرینه، از جایگاه درخشانی در تاریخ و فرهنگ خراسان، تمدن ایرانی و جهان اسلام، برخوردار است. این شهر، در دوران پیش از اسلام، «ابرشهر» یا «اپرشهر» نامیده میشده که پیوندی ویژه با اپرنها که تیرهای از پارتیان بودند، دارد. در متن پهلوی «نامه شهرستانهای ایران»، شرح بنیان نیشابور، به دست شاپور اردشیران، از خاندان ساسانیان آمده است. در این دورانها، آذر برزین مهر، که یکی از سه آتشکده اصلی ایران بود، در ناحیه ریوند نیشابور (ابرشهر)، قرار داشته است. ایرانشهر خراسان، در پی کارنامه فرهنگی شایان گذشته، با طلوع اسلام در سرزمین ایران، توانی فزاینده یافت و یکی از پایگاههای اصلی فرهنگ و تمدن اسلامی گردید؛ چونانکه در کتابهای تاریخ تمدن اسلامی، نام و جایگاه فرهنگی نشابور را در کنار شهرهایی همچون بغداد و قاهره و دمشق و خوارزم و بخارا و سمرقند و ری و همدان و اصفهان، درمییابیم.
یکی از هنرها و صنعتهایی که در فرهنگشهر خراسان، رونقی فراوان و شکوفایی دوچندان یافت، هنر و صنعت «سفالگری» است؛ نیشابور، یکی از مراکز بزرگ و صاحبسبک هنر و صنعت سفالسازی دوره اسلامی به شمار میآید. پژوهشگران تاریخ هنر و باستانشناسان، هنر برجای مانده در سفالینههای نیشابور، را دنباله روند هنر فلزکاری دوره ساسانی دانستهاند که با تلفیقی از آموزهها و دستاوردهای دوره اسلامی و بکارگیری فن و ظرافت چین و خاور دور، جلوههایی بدیع و شگرف از زیبایی و خلاقیت را پدید آورده است و امروزه، شمار انبوهی از این آثار، که جزئی از شناسنامه تاریخی و فرهنگی این دیار، به شمار میآیند، زینتبخش بسیاری از موزههای ایران و جهان است. پیش از این، در نوشتاری دیگر، به معرفی سفالینههای نیشابور در موزه هنر آسیایی سانفرانسیسکو پرداختیم و در این نوبت، به معرفی یکی دیگر از سفالینههای نیشابور که در موزه آثار باستانی دانشگاه ساسکاچوان کشور کانادا نگهداری میشود، میپردازیم.دانشگاه ساسکاچُوان (University of Saskatchewan) در شهر ساسکاتون (سَسکَتون= Saskatoon)، بزرگترین شهر ایالت ساسکاچوان (سَسکَچوان= Saskatchewan) کشور کانادا، قرار دارد. این دانشگاه، به عنوان دانشگاهی ممتاز در سطح جهان شناخته شده و همواره یکی از 10 دانشگاه برتر کانادا بوده است. پایه «موزه آثار باستانی» این دانشگاه، در سال 1974، توسط دو تن از استادان دانشگاه به نامهای مایکل سوان (Michael Swan) و نیکلاس گیِینه (Nicholas Gyenes) گذاشته شد. موزه آثار باستانی (Museum of Antiquities)، بخشهای مختلفی از جمله «مجموعه آبگینه مایندن»، «مجموعه دستساختههای دوران اولیه اسلامی هانسن»، « آثار خاور نزدیک»، « آثار مصر»، «آثار یونان»، «آثار اتروسک»، «آثار روم»، «آثار متاخر»، «آثار قرون وسطی»، «مجموعه سکهها» را در بر میگیرد. سفالینه کاسه طاوس و ماهی نیشابور، که قدمت آن به حدود 900-800 سال پیش (قرن 11 تا 12 میلادی) میرسد، در مجموعه دستساختههای دوران اولیه اسلامی هانسن این موزه، نگهداری میشود. این سفالینه زیبا در زیر، معرفی میگردد:
کاسه سفالی نیشابور با نگارههای طاووس و ماهی
(Nishapur Pottery Bowl with Peacocks and Fish)
قدمت: قرن 11-12 میلادی (قرن ششم هجری)
مربوط به: حوزه جغرافیایی ایران- نیشابور
هدیه شده به موزه، توسط: پروفسور گَری هانسن
این کاسه، در نیشابور –در شمال شرقی ایران امروز- منطقهای که دورههای تاریخی گوناگونی را پشت سر گذاشته، کشف شده است. از ویژگیهای این کاسه سفالی؛ لعاب سفید با ریزهکاری، نقوش تزئینی با دست، و روکش لعاب شفاف آن است. نقوش طاووس و ماهی و کاربرد خالها، در سفالهایی که در خاور نزدیک، کشف شدهاند، بسیار رایج میباشد. طاووس را در داستانهای فرهنگ عامه ایران میتوان یافت و در اسلام؛ بالهای گسترده شده طاوس، نمادی از دنیا و همچنین دو نور رو در روی ماه و خورشید است. ماهی در حوزه فرهنگی اسلام، نماینده حکمت است.
این کاسه زیبا، با وجود تزئینات و نقش و نگارهای فراوان، در زندگی روزمره، کاربرد داشته و در میان مردم آن روزگار، داشتن و بهره بردن از اشیاء زیبا، نوعی تفاخر محسوب میشده است؛ که این، خود، نشانگر رفاه و برخورداری نسبی مردم منطقه، در آن دوران، میباشد. از این روی که در احکام اسلامی، بکارگیری نقش انسانها و حیونات، ناپسند دانسته شده، این کاسه، در خانهها و فضاهای خصوصی، کاربرد داشته و در اماکن عمومی و مسجد، مورد استفاده قرار نمیگرفته است. پیدا شدن این کاسه در نیشابور، چالشی را در پی داشت و آن هم اینکه آیا این کاسه در نیشابور، ساخته شده است و یا اینکه به این منطقه، وارد شده است؟ سفالگرها، گشت و گزار میکردند و میتوانستند رنگها را از بازارهای نقاط مختلف، تهیه کنند و راهاندازی کوره آجرپزی بسیار آسان بود.
گفتنی است که نیشابور، منشاء این سفالینه، در قرن ششم هجری (میانه 11-12 میلادی)، از اهمیت و موقعیت ارتباطی و تجاری ممتازی، برخوردار بود و آن را «دهلیز مشرق» (= دروازه خاوران) و «خزانه مشرقین» و «تجارتخانه خاور و باختر» مینامیدهاند. این منطقه، در نقش یکی از کانونهای عمده تعامل و تطور فرهنگی دوره اوج تمدن اسلامی، در کتابهای تاریخ و تمدن، به ثبت رسیده است.دکتر سیدمحمد بهشتی –رییس پیشین پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور- درباره موقعیت فرهنگی و ارتباطی نیشابور چنین نوشته است: «نیشابور شهری بود که چهار نظامیه داشت و بسیار آباد بود. بنا به یافتههای باستانشناسی در گذشته، فرهنگهای مختلفی در این شهر و در کنار هم زندگی میکردند. چنانکه اگر در گذشته، در یک صف نانوایی، افرادی از جاهای مختلف چون چین، هند و یکی اهل خود نیشابور بود، اصلا تعجبآور نبود چرا که این امر در نیشابور عادی بود. چنانکه امروز در نیشابور قبر سعید ابن سلام مغربی که از بزرگان عرفان و از اهالی سیسیل بود، قرار دارد ... در همین شهر ما شواهد بودیسم و هندویسم پیدا کردیم که نشان از رفت و آمد هندیها، چینیها و عربها به این شهر دارد. یعنی نیشابور، هنگ کنک ایران بود، نیویورک ایران بود و نقطه اتصال ایران به جهان، اما در نقاط دیگر برای اتصال با دیگر مکانها باید سفر کرد و به دیدار جهان رفت اما اینجا کریدوری هست که جهان به دیدار ما میآید. یعنی فرهنگ های مختلف چهار گوشه جهان، برای آنکه رفت و آمد و تعامل داشته باشند ناگزیر از گذر از این کریدور هستند.» آثار تاریخی و هنری نیشابور، -که سفالینه یاد شده در این نوشتار، تنها نمونهای از آنهاست-، دستاورد این جایگاه فرهنگی دانست که محل تعامل و تبادل و تطور اندیشهها و ایدهها و فنون و فناوریهای جهان آن روزگار بوده است.
تا نوبتی دیگر ... «یار خراسانی»