ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
سیدسکندر حسینی بامداد، شاعر معاصر افغانستانی، متولد 1363 در بلخ است. وی تحصیلات حوزه و همچنین کارشناسی جامعهشناسی دارد. او چند سالی است که ساکن کابل است و فعالیتهای ادبی، فرهنگی و روزنامهنگاری را در این شهر پیگیری میکند. تازهترین سروده حسینی بامداد که در وبنوشت او نیز منتشر شده، «رمضانیه»ای است که به سنت قدیم مطالعه کتابهای عرفانی، اشاره دارد. این مثنوی با نام «هوالعشق» که با ندای ملکوتی «ربّنا» و ذکر «یا صمد» آغاز میشود، شرحی از تجربه ناب شور و حال و راز و نیاز شاعر است که مروری بر «مفاتیحالجنان» و «گلشن راز» داشته و سپس؛ همراه لحظههای معنوی «مولوی» در خانقاه «بلخ» گریسته، «الهینامه» شیخ عارفان (عطار) را به سوی نشابور خوانده و در فرجام سخن؛ با «قلندرنامه»خوانی مویهناک، پا به پای خواجه عبدالله انصاری، که آرامگاهش در «هرات» است، به وَجد آمده.
این مثنوی «رمضانیه»، نه تنها حال و هوای راز و نیاز رمضانی را با یادکرد نمادهای ادبیات عرفانی، به گونهای متفاوت، شورانگیز نموده است بلکه در سه بیت آخر، آدمی را با «مولوی» و «عطار» و «خواجه عبدالله» به «بلخ» و «نیشابور» و «هرات» میبرد و از این راه، پیوندی پرمعنا میان «رمضان» و «خراسان» را یادآور میسازد. و میدانیم که «خراسان»، فخر جهان اسلام است و خاستگاه عارفان. «بلخ» و «نیشابور» و «هرات» از مراکز قدیم تاریخ و فرهنگ خراسان میباشند. اینک غزلمثنوی این شاعر ارجمند افغانستانی را میخوانیم:
ادامه مطلب ...