بورخس، دانای آرژانتینی و نویسنده سرشناس آمریکای لاتین:
«اگر میخواستم فقط به یک شهر در جهان سفر کنم، شک ندارم که آن شهر، نیشابور است.
فکر میکنم رازهای همه عالَم، در همین شهر باشد.
نیشابور، از قدیمالایام تاکنون، بزرگترین شهر خراسان بزرگ، بوده و هست».
شهر باغهای رویایی و کوچهباغهای اهورایی
نیشابور، شهر کوچهباغهاست و باغ، از دیرزمان، یکی از عناصر اصلی شناسایی شهر نیشابور بوده. در کتابهای تاریخی و سفرنامههایی که به ساخت و معماری شهر نیشابور پرداختهاند نشانهای فراوان از باغهای نامور نیشابور میتوان یافت. به عنوان نمونه؛ در تاریخ الحاکم، در یادکرد محلههای شهر نیشابور، از «باغک»، «باغ بُهله»، «باغین»، «باغ تلاجرد»، «باغ رازیان» نام برده و در تاریخ بیهقی از «باغ شادیاخ»، «باغ خزانی»، «باغ برغشی»، «باغ بونصر مشکان»، «باغ عمرولیث» و «باغ خرّمک» سخن به میان آمده است. نشان باغها، کوچهباغها و سبزینگی و خرّمی بوستان نیشابور را در متون ادبی و شعر پارسی و تازی نیز میتوان باز یافت. دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، به گونهای ویژه، باغهای نیشابور را جامه شعر، پوشانده و اثر معروفش را «در کوچهباغهای نشابور» نام نهاده است. آوازه باغهای نیشابور، در فراسوی مرزهای ایران نیز پیچیده است چنانکه نویسنده بزرگ فرانسوی، آندره ژید، رویای ناب و آرزوی شیفتگانه خود را چنین میسراید: «و کوچهباغهای نیشابور ... افسوس که من آنها را نخواهم دید.»
شهر باغهای رویایی و کوچهباغهای اهورایی
نیشابور، شهر کوچهباغهاست و باغ، از دیرزمان، یکی از عناصر اصلی شناسایی شهر نیشابور بوده. در کتابهای تاریخی و سفرنامههایی که به ساخت و معماری شهر نیشابور پرداختهاند نشانهای فراوان از باغهای نامور نیشابور میتوان یافت. به عنوان نمونه؛ در تاریخ الحاکم، در یادکرد محلههای شهر نیشابور، از «باغک»، «باغ بُهله»، «باغین»، «باغ تلاجرد»، «باغ رازیان» نام برده و در تاریخ بیهقی از «باغ شادیاخ»، «باغ خزانی»، «باغ برغشی»، «باغ بونصر مشکان»، «باغ عمرولیث» و «باغ خرّمک» سخن به میان آمده است. نشان باغها، کوچهباغها و سبزینگی و خرّمی بوستان نیشابور را در متون ادبی و شعر پارسی و تازی نیز میتوان باز یافت. دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، به گونهای ویژه، باغهای نیشابور را جامه شعر، پوشانده و اثر معروفش را «در کوچهباغهای نشابور» نام نهاده است. آوازه باغهای نیشابور، در فراسوی مرزهای ایران نیز پیچیده است چنانکه نویسنده بزرگ فرانسوی، آندره ژید، رویای ناب و آرزوی شیفتگانه خود را چنین میسراید: «و کوچهباغهای نیشابور ... افسوس که من آنها را نخواهم دید.»
سرزمین نیشابور، در دوران معاصر نیز جایگاه و میراثدار باغهای مصفا و ناموری همچون باغ امامزاده محروق و خیام، باغ قدمگاه، باغ شیخ فریدالدین عطار و کمالالملک، باغ امینالاسلامی، باغ شادیاخی، باغ ملی، باغ نشاط تقیآباد و ... است که هر کدام افزون بر ارزش معماری، دارای پیشینه و کارکرد تاریخی، فرهنگی، و یا مذهبی ویژهای میباشند. بر این جمله سبز باغهای سرزمین کوچهباغها، باید فضاهای ارزشمندی همچون بوستان امامزاده محمد و عبدالله (پارک هاشمینژاد)، بوستان سیمرغ، مجموعه فضل بن شاذان، محوطه آرامجای سعد بن سلام مغربی و ... را در اندرونی شهر، و در بیرون شهر؛ باغرود، دربهشت، بوژان، درود، خرو، قدمگاه، دیزباد، بار و ... را افزود که هر کدام از این رودکدههای سرسبز، بهشتهای زمینی آکنده از کوچهباغهای رنگارنگ سرزمین نیشابورند، پس بیراه نیست که نیشابور را سرزمین باغهای بهشتآسا و کوچهباغهای رویایی دانسته و از همین روی، به نیشابور، لقب «عروس خراسان» دادهاند.
باغ، همراه سبز تاریخ دیرسال نیشابور
باغ، همراه سبز تاریخ دیرسال نیشابور است. باغ، در زمان بنیانگذاری نخستین حکومت ایرانی و نخستین گامهای ایرانیان در رهایی از چیرگی تازیان، آغازگر آبادانی و شکوهی بزرگ میشود؛ یاقوت حموی درباره پیشینه بوستان و باغستان شادیاخ نیشابور، چنین مینویسد: «شادیاخ نیز شهر نیشابور، مادرِ شهرهای خراسان در زمان ماست. و در قدیم بوستانی بود از آنِ عبدالله بن طاهر بن حسین، پیوسته به شهر نیشابور. سران لشکر را گفت در لشکر او منادی کنند که هر کس شب در نیشابور بماند، مال و خون او حلال است و به شادیاخ رفت و در آنجا سرایی ساخت و به لشکریان خود فرمان داد که گرداگرد آن، ساختمان کنند و آنجا آبادان گشت و محلهای بزرگ شد و به شهر پیوست و یکی از محلات شهر شد. و سپس مردم در آنجا خانهها و کاخها ساختند.» آری! بوستان و باغستان شادیاخ نیشابور، در سپیدهدمان سده سوم هجری، جایگاه برپایی نخستین حکومت ایرانی میشود و تا قرنها نقش مرکزیت سیاسی، اداری، فرهنگی و دارالاماره و دارالمُلک خراسان را ایفا مینماید.
پن، باغ، همراه سبز تاریخ دیرینهسال نیشابور است و نیشابور، مادرشهر خراسانی و تنها شهر عمده خراسان بزرگ است که در قلمرو سرزمینی ایران امروز، برجای و پایدار است. براستی، ریشههای ژرفناک خراسان را بایست در دل تاریخ پردرازنای چهار شهر عمده آن، یعنی نیشابور و بلخ و مرو و هرات بازجُست و خراسان، در جغرافیای کهن، منطقهای است که به طور سنتی به سرزمینهای شرق کویر نمک تا ترکستان و هندوستان در شرق و ماوراءالنهر در شمال و به سرزمینهای فراسوی هرات در جنوب، محدود بوده است. خُراسان کهن در جغرافیای امروز دربرگیرنده نواحی شرقی ایران و بخشی عمده از کشورهای افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و بخشهایی از قرقیزستان است. در دوران اسلامی، این خراسان بزرگ، به چهار بخش اصلی یا «ربع» تقسیم میشده و شهرهای بلخ، مرو، نیشابور و هرات، چهار شهر اصلی، مرکز ربعها و کانون تحولات خراسان بودهاند. نیشابور، شهر عمده ربع یا بخش غربی خراسان بزرگ است و بُشت (کاشمر)، بیهق (سبزوار)، جوین، جاجرم، اسفراین، خبوشان (قوچان)، اسفند، جام، باخرز، خواف، زاوه (تربت حیدریه)، رخ (کدکن)، زوزن، بوزجان، طوس (مشهد)، نسا (بخشی از جنوب کشور ترکمنستان)، ابیورد (بخشی از شمال خراسان)، طبسین و قهستان (بخشی از استان خراسان جنوبی) از ولایتهای نیشابورند.
نیشابور، پرچمدار همگرایی خویشان خراسانی
در نوشتار «خویشان خراسانی و همگرایی منطقهای ...»، که پیش از این، منتشر گردید به خدمات فرهنگی خراسان به سرزمین مادر –ایران بزرگ- و جهان اسلام اشاره گردید و از شانزده شهر عمده خراسانی در خارج از مرزهای ایران امروز، دربرگیرنده؛ اوش، بامیان، بخارا، بلخ، تاشکند، ترمذ، خجند، دوشنبه، سمرقند، عشقآباد، غزنی، قندهار، کابل، مزار شریف، مرو و هرات، یاد شد و به جایگاه تاریخی و فرهنگی نیشابور در خراسان و همچنین، پیوندهای ژرف و گسترده تاریخی و فرهنگی نیشابور با شهرهای خراسانی، نیز اشاره شد. دستاورد سخن این بود که این پیشینه تاریخی گرانسنگ و پیوندهای فرهنگی ژرف و دیرین، میتواند بهترین و توانافزاترین بستر و زمینه برای همگرایی و همکاری در راستای برنامههای توسعه منطقهای باشد و نیشابور، این کهنشهر نامدار خراسانی، میتواند پرچمدار استوار و پیشتاز توانمند و نماد بیهمتای توسعه روابط فرهنگی میان ایران عزیزمان و کشورهای دوست و همسایه؛ ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و افغانستان باشد.
این نقش نمادین، فرصت و رهاوردی است که تاریخ دیرین و جایگاه برجسته تاریخی و فرهنگی نیشابور در خراسان کهن، در اختیار ما، گذاشته است به گونهای که هیچ شهر و نقطهای دیگر در جغرافیای ایران امروز را یارای چنین نقشآفرینیای نخواهد بود؛ چرا که صلابت پایدار و وجاهت درخشان تاریخی و فرهنگی نیشابور در خراسان بزرگ، پیشداشتهای ارزشمند است که در صورت طرحریزی سنجیده و دوراندیشانه، میتوان به عنوان دستیاری توانمند برای گسترش نزدیکیها و دوستیها و افزونتر کردن سرعت و روند توسعه منطقه، مورد بهرهبرداری قرار گیرد. در همین راستا و با پیشینهای که پیش از این، نگاشته شد، تاسیس باغ فرهنگ خراسان، به عنوان نماد همگرایی خویشان خراسانی، پیشنهاد میگردد.
باغ فرهنگ خراسان؛ باغ ایرانی، بازنمای شهرهای خراسانی
باغ فرهنگی خراسان، یک باغ ایرانی است. یک بهشت زمینی که تبلور جریان روح زندگی و چشماندازهای آن؛ آب روان و سبزه و درخت و نماهایی از فرهنگشهرهای خراسانی است. باغ فرهنگی خراسان، بوستانی است که در میان آن آبی روان است تا نشانگر پاکمنشی، زیباورزی، راستیاندیشی و پیوستگی همواره خویشان خراسانی در گذر سدهها باشد. در باغ فرهنگی خراسان، جوی آب و گذرگاه پوشیده از درختان پیرامون آن، رشته پیوند گذرگاهها و سراهای فرهنگ هر یک از شهرهای خراسانی خواهد بود. در نوشتار «خویشان خراسانی و همگرایی منطقهای ...» شانزده شهر خراسانی، معرفی گردیدند. بر سردر گذرگاه فرهنگی هر شهر خراسانی، نام شهر و پرچم کشور مربوطه نقش بسته است و دو سنگنوشته بر دو ستون ورودی گذرگاه، به زبان فارسی و زبان رسمی کشور میهمان، مختصری از ارزشمندیهای تاریخی و فرهنگی آن شهر را بازگو مینماید. گذرگاه فرهنگی هر شهر، ما را به سرای فرهنگی آن شهر میرساند. سرای فرهنگی، محوطه یا فضایی است که در آن، زیباترین و مشهورترین بنای تاریخی-فرهنگی آن شهر خراسانی، در ابعادی کوچکتر، ساخته و برپای گردیده است و در بخش پیشین بنا، تندیس نامورترین شخصیت فرهنگی-تاریخی آن شهر، نصب گردیده و در درون بنا نمونههایی از چیزها یا عناصری که آن شهر خراسانی، بدانها مشهور و نامور است به نمایش گذاشته میشود.
باغ فرهنگ خراسان، نماد همگرایی شهرهای خراسانی و گسترش روابط همهجانبه کشورهای دوست و همسایه در شمال شرق ایران و آسیای میانه است. تاسیس باغ فرهنگ خراسان، رهاوردهایی را برای کشور عزیزمان و نیشابور فرهنگآفرین خواهد داشت که برخی از شاخصترین آنها عبارتند از: الف) باغ فرهنگی خراسان، نماد پیوستگی فرهنگی و تاریخی ایران عزیز و کشورهای همسایه در شمال شرق کشورمان است. ب) این باغ، جایگاهی که به صورتی ملموس و نمادین، نقش تاریخی و فرهنگی نیشابور را در خراسان بزرگ، بازنمایی میکند. پ) باغ بینالمللی فرهنگی خراسان، با نگاه به ماهیت مفهومی بینالمللی و معماری ایرانی خود، یکی از زیرساختهای منطقه نمونه بینالمللی گردشگری نیشابور است. ت) مراسم افتتاحیه باغ فرهنگ خراسان، میتواند گام آغازین و مقدمهای برای دعوت از شهرداران، مقامها، اندیشمندان و نخبگان شهرهای خراسانی و عقد تفاهمنامهها و پیمانهایی برای بهرهگیری از توانمندیهای متقابل و همافزایی در توسعه روابط همهجانبه شهرسازی، فرهنگی، گردشگری، دانشگاهی، تجاری، صنعتی، کشاورزی و ... بین نیشابور و خویشان خراسانی باشد. ت) باغ فرهنگی خراسان، در نگاهی معناگرا، نشانگر اراده دوباره و خیزش نیشابور و نیشابوری، برای احیای نقشآفرینی فرهنگی نیشابور و خدمت به ایران عزیز و جهان اسلام در سطح بینالمللی است.
مطالعه تاریخ و تمدن نیشابور، با ما میگوید: نیشابور، همواره، نقشهایی فراتر از یک شهرستان و استان، را در صحنه روزگار، رقم زده است. دست به دست هم دهیم به مهر و همدل و یکصدا فریاد برآوریم که دوران جانکاه ضعف زخم دیرینه بربریت کینهتوزان تارتار، گذشته است. نیشابور، ققنوس تاریخ ایران، شهر پایدار ایرانی، مادرشهر خراسان، شهر نظامیهها و دارالعلم فرهنگ و تمدن اسلامی، در آستانه خیزشی دوباره، برای درانداختن طرح و نقشی تازه و بدیع، بر تارک آسمان فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی است.
فرزند نیشابورم و در سینهام،
هزاران خراسان، نهفته است.
«یار خراسانی»