نیشابور و اسفراین؛ دو تن از شهرگان نامدار خراسانی؛ که ریشه در تاریخ کهن این خطه، دارند. نشان نشابور و اسفراین را با نامهای اپرنگشهر (اپرشهر) و استوئن (آستوئن)، در قلمرو سرزمین پارت و امپراتوری اشکانی توان یافت و در دوران اسلامی، این دو فرهنگشهر خراسانی، مهد دانش و فرهنگ و زادگاه دانشوران و اندیشمندان بزرگ جهان اسلام بوده و در دوران معاصر با در بر داشتن پیشینه تاریخی و فرهنگی پربار، و همچنین به عنوان سکونتگاه اقوام و تیرههای گونهگون مردم خراسان، بخشی ارجمند از گنجینه مرمشناسی و میراث تاریخی و فرهنگی مردم خراسان را میراثداری و پاسداری مینمایند. این نوشتار، همراه با اشارهای به پیشینه تاریخی این دو کهنشهر خراسانی، به معرفی یکی از دانشمندان بزرگ قرن چهارم و پنجم هجری به عنوان نماد علمی پیوندهای فرهنگی اسفراین و نیشابور، و معرفی «کشتی باچوخه» به عنوان نماد پیوند آیینی اسفراینیان و نیشابوریان پرداخته و در پایان، پیشنهادهایی برای همگرایی و همکاری این دو کهندیار ارائه خواهد شد.
اسفراین؛ پایگاه تاریخ و فرهنگ خراسان شمالی
نام اسفراین، گونه تغییر یافته «اسپرایین» (سپَرآئین، سپهرآئین)، و در روایات اساطیری، «اسفندیار» بنیانگذار اسفراین است. پیشینه کهن اسفراین را همراه با نام «آستوئن» یا «استوئن» در قلمرو امپراتوری پارت و یکی از ساتراپهای دروه اشکانیان مییابیم. اسفراین در دوران ساسانی، «مهرگان» نامیده میشد؛ نوشتهاند که قباد ساسانى، اسفراین را به سبب آب و هوای خوش آن، «مهرگان» نامید. ابن فداء در تقویمالبدان در این باره چنین نوشته است: «قباد، اسفراین را به مهرگان ملقب ساخت به سبب گوارایی آب و خوشی هوا و سبزی صحرایش، چه مهرگان، بهترین فصلاست و اسفراین نیز چنان است.» تبار انوشیروان عادل (فرزند قباد)، اسفراینی است و مادر او از اهالی این دیار بوده. مهرگان یا «مهرجان» (در زبان عربی)، در دوره ساسانی یکی از شهرهای مهم ایالت ابرشهر است و در دوره اسلامی، یکی از ولایات بزرگ ربع غربی خراسان بزرگ، که دارای چهره فرهنگی ممتاز میباشد و شماری فراوان از دانشمندان بزرگ جهان اسلام و ادیبان ایرانی از این دیار برخاستهاند؛ از این جمله، میتوان به «ابواسحاق اسفراینی» (فقیه و محدث بزرگ قرن چهارم و پنجم هجری)، «شیخ آذری اسفراینی» (از شاعران و عارفان قرن نهم هجری)، «ابوالمظفر اسفراینی» (مفسر قرآن و مولف تاجالتراجم)، «ابوالعباس اسفراینی» (وزیر فرهنگپرور دوره غزنوی) و ... اشاره نمود.
اسفراین، در جغرافیای امروز، یکی از پایگاههای اصلی و مهم تاریخی و فرهنگی استان خراسان شمالی است که دارای توانمندیهای شایانی در بخشهای کشاورزی، دامپروری و صنعت میباشد. شهرستان اسفراین با در برداشتن مراتع و جنگلهای گسترده، از دیدگاه منابع طبیعی، پوشش گیاهی و حیات وحش، نیز دارای غنای بالایی میباشد و مناطق حفاظت شده پارک ملی ساریگل (28000 هکتار) و پارک ملی سالوک (17000) در حوزه این شهرستان واقع شدهاند. شهر تاریخی بلقیس، بزرگترین اثر و نماد تاریخی اسفراین است که بیش از هزار سال تاریخ این دیار را در خود جای داده است و یکی از بزرگترین بناهای خشتی و گلی ایران، به شمار میآید. از دیگر آثار تاریخی و فرهنگی اسفراین میتوان آرامگاه احمد بن علی (ع) کوران، بقعه شاهزاده زید توی، بقعه باباقدرت، بقعه حمزة بن موسی دهنهشیرین، شاهزاده محمد باغشجرد، آرامگاه رشیدالدین محمد بیدوازی، آرامگاه شیخ احمد ذاکر گورپانی، غار انوشیروان و ... را نام برد.
نیشابور؛ گرانیگاه تاریخ و فرهنگ خراسان
نام نیشابور در اوستا به گونه «رئونت» آمده است که در دورانهای بعد، به گونه تغییر یافته «ریوند» در جغرافیای تاریخی نیشابور رخنمایی میکند. بر پایه روایات اساطیری، بنیان این شهر، به دوره پیشدادیان (تهمورث و منوچهر) میرسد و شاهنامه فردوسی، نشان نیشابور را در دوره کیکاوس (کیانیان) مینمایاند. این شهر، در دوران پیش از اسلام، «ابرشهر» یا «اپرشهر» نامیده میشد و قدیمترین مدرک مربوط به آن، سکه فرهاد دوم اشکانی است. همچنین نام این دیار، به گونه تماماپارخشتر (=ابرشهر) در کتیبه پهلوی کعبه زرتشت تخت جمشید نیز ثبت گردیده است. بر پایه متن پهلوی نامکی شتریهائی اِیران، تجدید بنای نیشابور، در دوره شاپور اردشیران، بوده و به همین خاطر، «نیوشاپوهر» (=نیشابور، به معنی شهر خوب یا زیبای شاپور) نامیده شده است. آتشکده آذر برزین مهر، از مولفههای فرهنگی مرتبط با نیشابور است که نشان از ارج مینوی و چهره آیینی این دیار در در دوران پیش از اسلام و به ویژه در دوره ساسانی دارد. نیشابور در دوره اوج تمدن اسلامی، قرون چهارم تا هفتم هجری، دورهای از رونق و شکوه افسانهای را پیمود و به عنوان یکی از مراکز علمی، فرهنگی و اقتصادی جهان اسلام؛ «امالبلاد مسلمین»، «دارالعلم» و «خزانه خاور و باختر» نامیده میشد.
در ابتدای قرن هفتم هجری، هجوم بنیانکن بربریت مغول، سرنوشتی غمانگیز را برای شهرهای خراسان و به ویژه نیشابور رقم زد؛ کینهتوزارن تاتار، پس از یک سال مقاومت و دفاع جانانه مردم نیشابور، هنگامی که در سال 618 هجری بر شهر دست یافتند، چنان کشتار و ویرانیای به راه انداختند که نه تنها هیچ اثری از مراکز فرهنگی و آثار معماری شکوهمند شهر، برجای نماند بلکه قرنها طول کشید تا نیشابور خراسان، بتواند اندکی از این زخم بیارامد و خود را بازیابد. نیشابور امروز، سومین شهر پرجمعیت شرق کشور پس از مشهد و زاهدان و دومین مرکز فرهنگی، گردشگری، صنعتی و جمعیتی استان خراسان رضوی است که با در بر داشتن پیشداشتههای فرهنگی پُربار و پیشینه تاریخی کهن، یکی از گرانیگاههای تاریخ و فرهنگ خراسان بزرگ به شمار میآید، چنانکه گفتهاند: «ریشههای ژرفناک خراسان را بایست در دل تاریخ پُردرازنای بلخ و نیشابور و ماوراءالنهر و هرات پیدا کرد.» نیشابور در دوران شکوه و پویایی فرهنگی خراسان، مرکز ربع غربی خراسان بزرگ بوده و دارای ارتباطات و پیوندهای تاریخی و فرهنگی ژرفی با دیگر شهرهای خراسانی میباشد.
پیوندهای فرهنگی نیشابور و اسفراین:
بازکاوی در تاریخ فرهنگی خراسان بزرگ، ارتباطات و پیوندهای فرهنگی گستردهای را میان اسفراین و نیشابور نمایان میسازد؛ هر چند دریافت چهرهای تمامنما از ارتباطات فرهنگی نیشابور و اسفراین، کاوشی گسترده در متون مربوط به تاریخ و فرهنگ این دو شهر را میطلبد، اما به عنوان نمونه اشاره به این نکته که فقط در کتاب تاریخ الحاکم که تاریخ نیشابور را تا قرن پنجم هجری، بازگو مینماید، نام 35 تن از دانشمندان، عالمان و محدثان مقیم نیشابور که «منسوب به اسفراین» و «اسفراینی»اند، خود، نشانگر ژرفای ارتباطات فرهنگی این دو شهر در طول تاریخ، میباشد. اما از میان دانشمندان و اندیشمندان بزرگی که پیوندداران فرهنگی این دو شهرگان خرسانیاند یک تن، دارای جایگاه ویژهای میباشد و او «ابواسحاق اسفراینی» است. ابواسحاق، زاده اسفراین، از فقیهان و علمای بزرگ قرن پنجم هجری و از پیشکسوتان پایگاه علمی نیشابور است. از این روی، در بخشی دیگر از این نوشتار، به بازخوانی زندگی «رکنالدین ابواسحاق اسفراینی»، به عنوان نماد علمی و فرهنگی پیوند و همگرایی اسفراین و نیشابور خواهیم پرداخت.
اما، در نگاهی دیگر، و با بازنگری پیشینه تاریخی کهن، پیشداشتههای فرهنگی پربار و موقعیت سرزمینی و اقلیمی ممتاز نیشابور و اسفراین، این دو دیار را از کانونهای پویا و فعال اجتماعی مردم خراسان مییابیم که میراثدار و پاسدار بسیاری از آیینها، سنتها و ویژگیهای فرهنگی این خطّه میباشند؛ همبستگیها و همنواییهای مردم شهرستانهای نیشابور و اسفراین، که جامعهای از همه اقوام و زبانهای خراسانی را در بر میگیرند، اشتراکات گسترده و ژرف از گویش و لهجه گرفته تا باورها، آیینها و مولفههای دیگر فرهنگ عامه را پوشش میدهد. «کُشتی باچوخه»، یکی از ورزشهای آیینی خراسان است که در میان مردمان آیینورز اسفراین و نیشابور، هواخواهان فراوانی دارد. این دو دیار تاریخی، همراه با قوچان، شیروان، چناران، بجنورد، درگز و ... کانون جغرافیای کشتی باچوخه خراسان میباشند. از این روی و در بخشی دیگر از این نوشتار، به «کُشتی باچوخه»، به عنوان «نماد فرهنگی پیوند مردمی نیشابوریان و اسفراینیان» خواهیم پرداخت.
رکنالدین ابواسحاق اسفراینی؛ پیوندگاه فرهنگی اسفراین و نیشابور
رکنالدین ابراهیم بن محمد بن ابراهیم بن مهران اسفراینی، معروف به «ابواسحاق اسفراینی»، از فقیهان و متکلمان بزرگ اشعری قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری است ابواسحاق، در اسفراین از «ابوجعفر محمد بن علی جوشقانی اسفراینی» سماع و روایت حدیث کرد. سپس در طلب علم، راهی عراق شد و در بغداد، اقامت گزید و در آنجا از محضر بسیاری از محدثان، فقیهان و متکلّمان زمان بهره گرفت. پیشرفت او در علمآموزی سبب شد تا به زودی در کسوت یکی از علمای متبحّر و جامعالشرایط امامت و پیشوایی در زبان عربی، فقه، کلام، معرفت قرآن و سنت نبوی درآید و به درجه «اجتهاد» برسد. او پس از بازگشت از عراق، در نیشابور، اقامت گزدید. در نیشابور، قاضی ابوطیّب طبری، برای او مدرسهای ساخت که در آن به تدریس و روایت حدیث مشغول شد. مدرسه ابواسحاق اسفراینی، از نخستین مدراس نیشابور در دوره اسلامی است که پیش از نظامیه نیشابور، تاسیس شدهاند. بدین ترتیب، باید ابواسحاق اسفراینی را یکی از استادان پیشکسوت، حوزه علمی نیشابور که یکی از پایگاههای علمی بزرگ و نامدار جهان اسلام است به شمار آورد.
در نیشابور، کتابخانهای نیز به نام اسفراینی، وجود داشته که به دست او احداث شده و دارای شهرت فراوان بوده است. ابواسحاق اسفراینی، نخستین دانشمندی است که لقب «رکنالدین» یافته است و ارج و آوازه این عالم، فقیه و متکلم بزرگ به اندازهای است که رجالشناسان از او بسیار تجلیل کرده و او را «ثقه و ثبت» نامیدهاند. آرای فقهی و اصولی ابواسحاق در منابع مختلف شافعی مورد توجه قرار گرفته است. در متون، برای ابواسحاق اسفراینی جایگاهی والا در کلام اشعری قائل شده و نام او را در ردیف بزرگانی همچون «باقلانی» و «ابن فورک»آوردهاند. از مهمترین آثار این اندیشمند میتوان «جامع الجلی و الخفی»، «المختصر فی الرد علیأهل الاعتزال و القدر»، «الوصف والصفه»، «تحقیق الدّعاوی»، «شرح الاعتقاد»، «ترتیب المذهب»، «المختلف فی الاصول»، «کتاب المناقضات»، «شرحی بر المولدات ابن حدّاد»، «المناظره» و «منازل الأئمه» را نام برد.
درباره این عالم بزرگ قرن پنجن هجری نوشتهاند که وی فقیهی مجتهد و متبحر در علوم، کوشا در عبادت، پرهیزگار و خویشتندار بود. همچنین نفوذ کلام ابواسحاق چنان بود که «ابوالقاسم ابراهیم بن محمد نصرآبادی»، پیر زمان، اذعان داشته است که تحت تأثیر «ابواسحاق اسفراینی»، مسلمان شدم. مناظره وی با قاضی عبدالجبار معتزلی درباره مشیت الهی و معصیت بندگان هم، که قاضی معتزلی را به سکوت واداشت، حاکی از توان ابواسحاق در بحثهای کلامی است. ابواسحاق، شاگردان نامآوری تربیت کرد که از آن جمله میتوان به ابومنصور بغدادی، ابوطیّب طبری، ابوعبدالله حاکم نیشابوری، ابوبکر احمد بن حسین بیهقی و ابوالقاسم قشیری اشاره نمود. این دانشمند بزرگ، پس از عمری تحقیق و تدبر در علوم دینی، سرانجام در پنجم ذیالحجه 418 هـ ق در نیشابور درگذشت.
کشتی باچوخه؛ نماد پیوند مردمی نیشابوریان و اسفراینیان
پیشینه تاریخی دور و دراز، پیشداشتههای فرهنگی پربار و موقعیت سرزمینی و اقلیمی ممتاز، نیشابور و اسفراین را به پرجاذبهترین سکونتگاههای خراسان تبدیل نموده و این دو دیار از دوران کهن، پویاترین همبودگاههای خراسانی به شمار میآمده و امروز، از دیدگاه ویژگیها و گستره فولکلور و فرهنگ عامه، با در بر داشتن تیرهها و قومیتهای مختلف خراسان، از فارس خراسانی گرفته تا کرمانج و ترک خراسانی، از غنیترین مناطق خراسان و به تعبیری، نیشابور و اسفراین، «گنجینه مردمشناسی خراسان» به شمار میآیند و همچنین، از همسانیها و همنواییهای فراوانی (از اشتراکات عمیق زبانی و گویشی گرفته تا همگونگی و همریشگی در آیینها و آداب و رسوم و باورها) برخوردار میباشند. این همگونگی و همبستگی، سرمایهای ارجمند برای همگرایی بیشتر و همافزایی در راستای برنامههای توسعه این دو شهرستان میباشد. یکی از مولفههایی که میتواند به عنوان نماد فرهنگی و مردمی همگرایی اسفراین و نیشابور مطرح باشد «کشتی باچوخه» است.
درباره کشتی باچوخه باید گفت، همانطور که در زمینه موسیقی، «دوتار» یادآور و نماد موسیقی خراسان است، کشتی باچوخه نیز، در زمینه ورزش، چنین جایگاهی دارد و نماد و یادآور خراسان میباشد. در خطّه خراسان، کُشتی باچوخه نه تنها به عنوان یک ورزش، بلکه به مثابه آئین فرهنگ پهلوانی در شئون و زندگی مردم جریان دارد. خراسانیها، در جشنها، اعیاد و مناسبتهای شادیانه خود، برنامههایی آیینی را برگزار مینمایند که یکی از شکوهمندترین و پرهواخواهترین آنها، «کشتی باچوخه» است. کشتی باچوخه، آیین باستانی است که پدیدارساز و پایدارگر روحیه مردانگی و پهلوانی و سلحشوری است. کشتی باچوخه، ورزشی است که اخلاق و جوانمردی را با آیین و باور خراسانی، درآمیخته و شکوهی ناب و کهن و مردمی را پدید آورده است. در خطه خراسان، مناطقی همچون اسفراین، قوچان، نیشابور، چناران، شیروان، بجنورد و ... از آیینورزان نامدار این ورزش اصیل و بومی، به شمار میآیند و پهلوانان بزرگی همچون یعقوبعلی شورورزی، احمد وفادار، بابا پهلوان زیارتی، اکبر خراسانی، ابوالقاسم سخدری، علی کاظمی، حمزه وحدت، حاج قربان محمد بهادری، محمدعلی محمدزاده، محمد حسین زارعی و ... از نامداران این خطه میباشند.
زمینههای همکاری و پیشنهادهایی برای همگرایی اسفراین و نیشابور:
- همکاریهای پژوهشی تاریخی-فرهنگی: چنانکه پیش از این نیز گفته شد؛ اسفراین و نیشابور، با حضور کهن، در بستر تاریخ، به عنوان پایگاهها و ریشههای تاریخ و فرهنگ خراسان به شمار میآیند و هر یک، به نوبه خود، نقشی موثر در تحولات تاریخی و فرهنگی سرزمین خورشید داشتهاند. از این روی، شایسته است؛ بازکاوی در تاریخ خراسان و بازنمایی اشتراکات تاریخی و فرهنگی و همچنین بازشناسی دانشمندان و اندیشمندانی که در طول تاریخ، حلقه اتصال این دو دیار میباشند، به عنوان یکی از پروژههای مشترک مراکز دانشگاهی، پژوهشی و فرهنگی نیشابور و اسفراین مورد توجه قرار گیرد.
- همکاریهای هویتی و فرهنگی: مشاهیر و مفاخر یک سرزمین، ضمن اینکه الگوهایی بومی برای نسلهای امروز و آیندهاند، موجب تقویت و قوام هویت فرهنگی و خودباوری مردمان آن سرزمین نیز میگردد. احیای شخصیتهای علمی و فرهنگی همچون ابواسحاق اسفراینی و دیگر بزرگانی که پیونددار نمادین تاریخی و فرهنگی این دو شهر میباشند، از جمله برنامههای است که از طریق نامگذاری بر روی خیابانها و اماکن عمومی، و همچنین ساخت تندیسها، المان و آثار هنری مرتبط با آن بزرگان، در دستور کار شهرداریها قرار گیرد. برگزاری همایشها و بزرگداشتهای مشترک، برای شناخت بیشتر عموم مردم از این بزرگان، عملکردی مثبت و تاثیرگذار، ارزیابی میگردد.
- فعالیتهای مشترک گردشگری: تعریف فعالیتهای مشترک در زمینه تعریف مسیرها و تورهای گردشگری نیشابور-اسفراین و بالعکس، مولفهای موثر در زمینه توسعه گردشگری در این دو دیار تاریخی خراسان خواهد بود که میتواند با تهیه و انتشار بروشور گردشگری مشترک جاذبههای گردشگری محور تاریخی-فرهنگی-طبیعی اسفراین-نیشابور همراه باشد و در راستای فعالیتهای تبلیغی و ترویجی، در مراکز گردشگری هر دو منطقه، توزیع و اطلاعرسانی گردد.
- تقویت زیرساخت ارتباطی: ارتقاء و بهینهسازی جاده نیشابور – اسفراین، نه تنها موجب تقویت و تسهیل ارتباطات این دو شهر مهم تاریخی-فرهنگی شمال شرق کشور میگردد بلکه یک زیرساخت اساسی برای توسعه گردشگری، و ارتباطات در بخش صنعت و کشاورزی این دو منطقه توانمند، خواهد بود. البته باید توجه داشت که تقویت این زیرساخت ارتباطی جادهای، ابعاد و اثرات مثبت فراشهرستانی داشته و تقویت زیرساخت ارتباطی شهرستانهای فیروزه، خوشاب و جوین را نیز در پی خواهد داشت و همین موضوع، ارزش این پروژه را دوچندان مینماید.
- برنامهریزی و همگرایی در زمینه ارتقای کشتی باچوخه: «کشتی باچوخه»، یکی از ورزشهایی است که با مقبولیتی ویژه در میان مردم منطقه برخوردار است و همچنین ریشه در آیین و فرهنگ مردمی خراسان دارد. از این روی، سرمایهگذاری و کار بر روی این ورزش در زمینه ارتقاء و بهینهسازی استانداردها و مقررات آن، و همچنین ارتقاء کیفی و کمی سطح برگزاری مسابقات، امری بایسته به نظر میرسد. بیگمان، همکاری و همگرایی بیشتر هیتهای مرتبط با این رشته در ادارات تربیت بدنی شهرستانهای اسفراین، قوچان، نیشابور، شیروان، بجنورد و ... که مهد این رشته ورزشی در خراسان به شمار میآیند، موجب همافزایی و رسیدن به دستاوردهایی میگردد که مطرح شدن بیشتر «کشتی باچوخه» را در سطح ملی و بینالمللی به همراه خواهد داشت.
بنابراین، طرحریزی و اجرای برنامههایی همچون مستندسازی مکتوب و تصویری کشتی باچوخه با نگاه به تمام مناطق فراگیری این ورزش در خراسان، بهینهسازی و گودهای کشتی باچوخه با ظرفیت بالا و با توجه به مقتضیات بومی برگزاری مسابقات، ایجاد تیمهای منسجم محلی و شهرستانی و ایجاد لیگ منطقهای و کشوری منظم و منسجم مسابقات کشتی باچوخه، و حرکت به سوی تاسیس فدراسیون مستقل کشتی باچوخه و ... میتواند از اهداف این همگرایی و همکاری در سطح منطقه باشد. باید توجه داشت که «کشتی باچوخه» به خاطر ماهیت بومی و آیینی خود، یکی از ظرفیتهای گردشگری ویژه در منطقه خراسان شمالی و مرکزی است. این قابلیت، در صورت هماهنگی و اشتراک مساعی همه شهرستانهای مطرح، و برنامهریزی سنجیده و هدفمند میتواند به عنوان اهرمی برای توسعه اقتصادی و فرهنگی منطقه، مورد بهرهبرداری گیرد.
فرزند نیشابورم در سینهام
مهر خراسان، نهفته است
«یار خراسانی»