سرزمین کشور ترکیه، در متون جغرافیایی و تاریخی، با عنوان آناتولی (فلات یا منطقه آناطولی) نیز شناخته میشود. نام «آناتولی»، در زبان یونانی، به معنای «جای برآمدن خورشید» است؛ این، همان برداشتی است که از نام «خراسان»، در جغرافیای ایرانزمین، میگردد؛ خراسان نیز «جای برآمدن خورشید» است. باید خاطرنشان نمود که این همخوانی و همنوایی معناشناسانه میان خراسان و آناتولی، نمودهای ارتباطی و فرهنگی فراوانی نیز در تاریخ و دنیای واقعی دارد؛ شخصیتهایی همچون مولانا جلالالدین محمد بلخی، حاجی بکتاش ولی نیشابوری، حسن اوغلو اسفراینی، خواجه دخانی خراسانی و … از خراسانیان شناخته شده در آناتولی هستند که هر یک در حوزهای، پیونددار فرهنگی میان خراسان ایران و سرزمین آناتولی میباشند. با نگاه به نقشههای جغرافیایی، «نوشهیر» را در حدود میانه جغرافیای آناتولی (کشور ترکیه)، خواهیم یافت و از دیگر سوی، «نیشابور» را در میانه جغرافیای خراسان بزرگ ایران (استانهای سهگانه خراسان) در پیش چشم داریم؛ پسانگاه، افزون بر این همنوانی نمادین نیشابور و نوشهیر از دیدگاه جایگاهشان در «سرزمین برآمدن خورشید» (خراسان و آناتولی)؛ شخصیت عرفانی، تاریخی و معنوی پیر بکتاشیان جهان را نمودی دیگر از همنوایی و پیوستگی تاریخی و فرهنگی این دو کهنشهر درمییابیم. در این نوشتار کوتاه، پس از معرفی «نوشهیر»، به زندگی و شخصیت پیر بکتاشیان جهان، و سپس به پیشنهاد خواهرخواندگی «نیشابور» و «نوشهیر» خواهیم پرداخت.
نوشهیر؛ جغرافیا، تاریخ و میراث فرهنگی
شهر «نوشهیر» (Nevşehir)، مرکز استان نوشهیر در منطقه آناتولی مرکزی کشور ترکیه است. این شهر در فاصله ۲۹۰ کیلومتری آنکارا، پایتخت ترکیه، واقع شده و بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۹، جمعیت آن، ۸۴۶۳۱ نفر بوده است. نوشهیر، دارای موقعیت ارتباطی خوبی است و قطب حمل و نقل در منطقهی خود میباشد. نام قدیمتر این شهر، موشکارا (Muşkara,)، و به گمان برخی، همان شهر کهن نیسا (Nyssa) در یونان باستان است. ناحیه نوشهیر، بخشی از حوزه تاریخی-فرهنگی آناتولی مرکزی و همچنین سرزمین باستانی کاپادوکیا است. پیشینه این ناحیه، به عنوان زیستگاه انسانی به دوره هیتیها، یعنی هزاره دوم پیش از میلاد، میرسد که در حدود سده هشتم پیش از میلاد، از سرزمینهای تابعه فرمانروایی آشوریها بود و سپس ضمیمه قلمرو امپراتوری ماد، پارس (هخامنشیان) و اسکندر مقدونی گردید.
در دورهای، پادشاهی کاپادوکیه تحت فرمانروایی امپراتوری روم بر کاپادوکیا، حکمرانی مینمود. در دوره حکومت رومیها و بیزانسیها، غارهای منطقه نوشهیر، پناهگاه فراریان از تعقیب و شکنجه ماموران حکومتی بود. نوشهیر، در سال ۱۰۷۴ م، بخشی از قلمرو سلطنت سلجوقیان روم و در سال ۱۴۸۷م، زیر نگین فرمانروایی عثمانیها قرار گرفت و نام «موشکارا» بر آن نهاده شد و تا اوایل قرن هجدهم میلادی، به همین نام، شناخته میشد. بنیان شهر امروز نوشهیر را Nevşehirli Damat İbrahim Pasha، برادرخوانده سلطان احمد سوم عثمانی نهاد؛ روستای کوچکی که ۱۸ خانه داشت با روندی شتابناک، تبدیل به یک شهر گردید و نام آن از «موشکارا» به «نوشهیر» تغییر یافت. نوشهیر در زبان ترکی عثمانی، همان «نوشهر» در زبان فارسی و به معنی شهر جدید یا شهر نو میباشد.
نوشهیر، به عنوان بخشی از سرزمین باستانی کاپادوکیا، دارای میراث فرهنگی و تاریخی پرباری است. گستره سرزمین باستانی کاپادوکیا را باید منطقهای میان نوشهیر، نیغده، آکسرای، کرشهیر و قیصریه در ترکیه امروزی دانست. در سنگنبشتههای خشایارشا و داریوش هخامنشی، نام این سرزمین در قلمرو ایران باستان آمده است. کاپادوکیا، کاپادوکیه یا کاپادوسیه (Cappadocia) به معنی «سرزمین اسبهای زیبا»، به خاطر پیوندی که با تاریخ و فرهنگ ایران باستان دارد از دیدگاه مطالعات تاریخ دینها و آیینهای ایرانی، دارای ارزش ویژهای میباشد. یونسکو به کاپادوکیا، به عنوان بخشی از میراث جهانی، توجه خاصی دارد و همچنین، کاپادوکیا توریستیترین بخش استان نوشهیر را در بر میگیرد.
این منطقه دربرگیرنده میراث طبیعی، تاریخی و فولکلور پُرباری است؛ به عنوان نمونه میتوان به شواهد فرهنگی ماقبل تاریخ سکونتگاهی غار سیولک، قلعه اوچ حیصار در ۷ کیلومتری نوشهیر، کلیساها و آثار تاریخی مربوط به مسیحیت در گورمه در ده کیلومتری نوشهیر، نقاشیهای دیواری کهن کلیسای چاووشین، آثار هنر مذهبی در کلیساهای سن تئودورا و پانجارلیک در اورگوپ در ۲۰ کیلومتری نوشهیر، آثار معماری بومی کاپادوکیا در قلعه اورتاحیصار، بقایای آچیکسارای، سنت سفالگری هیتی و مراکز سفالگری آوانوس در ۱۸ کیلومتری نوشهیر، عروسکسازی دستساز سنتی کاپادوکیا در منطقه اورگوپ، فرشبافی سنتی و …اشاره نمود.
نوشهیر، نیشابور و همنوایی:
چنانکه در نقشه ترکیه امروز بنگریم، نوشهیر را در حدود مرکز جغرافیای ترکیه مییابیم. سرزمین کشور ترکیه را در متون جغرافیایی و تاریخی، میتوان به عنوان فلات و یا منطقه آناتولی (آناطولی) بازیابی نمود. نام «آناتولی»، در زبان یونانی به معنای «جای برآمدن خورشید» یا «محل طلوع آفتاب» میباشد که این، همان برداشتی است که از «خراسان»، در جغرافیای ایرانزمین میگردد؛ خراسان، محل آسیدن یا برآمدن خور یا خورشید است. با این پیشینه، چنانکه از یک سوی، «نوشهیر» را در میانه جغرافیای «آناتولی» در نظر آوریم، و از دیگر سوی، «نیشابور» را در میانه جغرافیای «خراسان» بزرگ ایران (استانهای سهگانه خراسان) در پیش چشم داشته باشیم؛ آنگاه این دو دیار را از دیدگاه جایگاهشان در قلمرو خورآیان یا سرزمین برآمدن خورشید، به گونهای نمادین، همخوان و همنوا خواهیم یافت.
افزون بر این «پدیداری نمادین، در قلمرو خورشید»، همبستگی و همنوایی نیشابور و نوشهیر را باید در تاریخ این دو کهندیارگان بازیافت. پیشینه این دو شهر، سرشار از فراز و فرودهایی است که در بستر و درازنای تاریخی کهن، رخ نمودهاند که مطالعه تطبیقی پیشینه تاریخی و فرهنگی دو شهر، پیوستگیها و پیوندها را نمایان میسازد. اما به گمان نگارنده، یک شخصیت فرهنگی- تاریخی که در دنیای معاصر ما، نامی شایان در گستره جهان و پیروان فراوان در آناتولی و بالکان دارد، میتواند پیونددار دو کهندیار نیشابور و نوشهیر باشد. او، کسی است که باورها، اندیشهها و پایگاه فلسفیاش را مظهر روح و جسم اعلامیه جهانی حقوق بشر سال ۱۹۴۸ دانستهاند. همچنین نام او، کاندیدای نامگذاری سال ۲۰۰۹ میلادی از سوی سازمان آموزشی و فرهنگی جامعه ملل بود.
حاجی بکتاش ولی، از نیشابور تا نوشهیر:
حاجی بکتاش ولی نیشابوری، صوفی و عارف قرن هفتم هجری/سیزدهم میلادی و بنیانگذار طریقت شیعی بکتاشیه در سال ۱۲۰۹ میلادی در نیشابور به دنیا آمد. نام و نسب او را محمدبن ابراهیم بن موسی خراسانی و از احفاد امام موسی کاظم (ع) ثبت کردهاند. بنابر گزارش کتاب «مناقب» یا «ولایتنامه»، وی اهل نیشابور، از نسل موسی کاظم، و مرید لقمان خراسانی یکی از خلیفههای خواجه احمد یسوی بوده است. ابتدا پدرش او را برای تعلیم، نزد لقمان خراسانی برد. پس از آن، حاجی بکتاش، مدتها در نجف و مکه، گوشهنشینی اختیار کرد و به هدایت لقمان یا بر اثر مکاشفهای به آناتولی رفت. در آماسیه به بابااسحاق پیوست و نقش مهمی در تحولات سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیک آناتولی ایفا نمود. وی، سرانجام به قیرشهر و از آنجا به قَرَه اُویوک («سلوجا کارایوک» یا «صولجهقرایوق») رفته و تا پایان عمر (۶۶۹هـ/۱۲۷۰م) در آنجا ماند. قره ایوک، امروزه با نام «شهرک حاجی بکتاش» در نزدیکی و از توابع نوشهیر است و مزار حاجی بکتاش نیز در این شهرک میباشد.
برای حاجی بکتاش، کراماتی را ذکر کردهاند و وی را با لقب «هونکار» یا «خونکار» (مخفف خداوندگار) نامیدهاند. در منابعی که به شرح زندگی و احول وی پرداختهاند؛ «قطب الاقطاب»، «سلطانالاولیا»، «برهانالاصفیاء»، «انوارالیقین»، «باب حکمت»، «سرچشمه نور دین»، «قطب ربانی»، «سلطان عارفین»، «اختر فج» القاب دیگری است که برای حاجی بکتاش، ذکر گردیده است. آثار حاجی بکتاش عبارتند از: «الفوائد»، «مقالات»، «شرح بسمالله»، «شطحیه»، «مقالات غیبیه و کلمات عینیه». همچنین کتابهای «شرح حدیث اربعین»، «نصایح و وصایا» و «عقاید طریقت» را نیز منسوب به وی دانستهاند.
حاجی بکتاش ولی، در دنیای امرز:
حاجی بکتاش ولی نیشابوری، پیشوای شیعیان بکتاشی جهان است. گستره پراکندگی بکتاشیان، در آناتولی و شبه جزیره بالکان، به وِیژه کشورهای آلبانی، کوزوو و مقدونیه میباشد. «تیرانا» (پایتخت کشور آلبانی)، مرکز بکتاشیان جهان است. اغلب شیعیان کشور آلبانی، پیرو طریقت بکتاشیه هستند. حاجی بکتاش ولی، در دوران معاصر به عنوان فیلسوفی انسانگرا شناخته میشود؛ اندیشهها و تعالیم وی، به خاطر ستایش و تاکید بر دانشورزی، خودشناسی، احترام به زنان، نوعدوستی و برابری انسانها مورد توجه بوده و هواخواهان بسیاری دارد و جهانبینی او را با اعلامیه حقوق بشر ۱۹۴۹میلادی، همسو دانستهاند. حاجی بکتاش ولی نیشابوری، یکی از نامزدهای یونسکو برای نامگذاری سال ۲۰۰۹ بوده است.
حاجی بکتاش ولی، امروزه به عنوان رهبر مذهبی، عارف قدیس، اصلاحگر اجتماعی و فیلسوف انسانگرا در جهان شناخته شده است؛ عارفی کهتفکر وی که بر پایه حسن نیت و عشق به انسانها بود، در مدتی کوتاه، در بین تودههایعظیم مردم آناتولی و بالکان، طرفداران بسیاری یافت. از سخنان بکتاش نیشابوری است: «پایان راه بدونعلم، تاریکی است»، «به دنبال هر چه هستی در خود جستجو کن» و «فراموش نکنید که دشمنشما هم یک انسان است.» آرامگاه حاجی بکتاش ولی، پیشوا و پیر بکتاشیان جهان، در شهرک حاجی بکتاش، از توابع و در ۴۵ کیلومتری شهر نوشهیر ترکیه واقع شده است.
«مجتمع درگاه حاجی بکتاش» یا «خانهپیر»، جایی که آرامگاه، بقعه و موزه حاجی بکتاش ولی نیشابوری در آن قرار گرفته، در سال ۱۹۶۴گشایش یافت. این مجتمع که بنام موزه از سه حیاط تشکیل یافته است که در هر حیاط، سازهها یا اشیائی مرتبط با آیین و تاریخ بکتاشی قرار دارد. مزار حاجی بکتاش ولی نیشابوری، مزار دده بابا و بالیمسلطان در حیاط سوم قرار دارد. درگاه حاجی بکتاش ولی، یکی از جاذبههای اصلی و مهم گردشگری تاریخی، فرهنگی و مذهبی منطقه نوشهیر است. شخصیت حاجی بکتاش، در نوشهیر دارای ارزش و احترام ویژهای است و دانشگاه این شهر، به نام این شخصیت، نامگذاری شده و «دانشگاه حاجی بکتاش ولی» نامیده میشود، همچنین موزه نوشهیر (تاسیس ۱۹۸۸) نیز به نام حاجی بکتاش، «موزه باستانشناسی و مردمشناسی حاجی بکتاش ولی» نامگذاری شده است. همچنین یک مرکز پژوهشی به نام «مرکز تحقیقات حاجی بکتاش ولی» وابسته به دانشگاه غازی ترکیه فعالیت مینماید.
حاجی بکتاش ولی، لبخند نیشابور به تاریخ:
در بازگشت به زیستدوارن حاجی بکتاش ولی، که مقارن با قرن هفتم هجری است؛ نیشابور، زادگاه وی را در یکی از جانفرساترین دورانهای تاریخ بشریت در مییابیم. نیشابور که در اوایل قرن هفتم هجری، یکی از درخشانترین دورانهای تاریخ را میگذراند؛ در سالهای ۶۱۷-۶۱۸ هجری، گرفتار محاصره، کشتار جمعی و تمدنسوزیای میگردد که خالق آن قومی بدوی مغول است. در تاریخ جهان، مغولها به عنوان نماد بربریت و توحش شناخته میشوند. یورش توحش مغول به جهان اسلام قرن هفتم هجری، نه تنها ویرانی غمبار نیشابور و مرو -مراکز تمدن شرق قلمرو اسلامی- و بسیاری از بالاد خراسان را در پی داشت، بلکه افول و ضعفی بنیادین و چندصدساله در بلاد سرتاسر جهان اسلام را با خود به ارمغان آورد. تاریخنگاران و پژوهشگران حوزه فرهنگ و تمدن از حمله مغول به نیشابور، با عناوین و تعابیری همچون «عید مرگ»، «افول ستاره درخشان خراسان»، «فاجعه بزرگ» و … یاد میکنند.
اما، در قرن هفتم هجری؛ قرن بیداد توحش و جولان بربریت مغولان؛ قرن خونگساری، ویرانگری و مرگآفرینی تاتاریان؛ این نیشابور، فرزندی همچونان حاجی بکتاش ولی را در دامان خود میپرورد. بزرگمردی اندیشمند که پایهگذار طریقتی بزرگ در سرزمین آناتولی گردیده و اندیشه و تعالیم و آیین او، امروزه در آناتولی و بالکان، پایدار و جاری است. پس بیراه نیست که حاجی بکتاش ولی را در تعبیری زیبا، «لبخند نیشابور به تاریخ» دانستهاند؛ حاجی بکتاش، فرزندی مهرورز که در دامان مهرپرور ققنوس تاریخ ایران، نیشابور، پا به وجود گذاشت، بالید و خود، پدیدآورنده تحولی و بنیانگذار مکتب فکری در گوشهای دیگر از جهان شد. حاجی بکتاش ولی، شخصیتی تاریخی، معنوی و بینالمللی است که میتواند یکی از رشتههای پیوند میان ملتهای تاریخساز ایران، ترکیه و آلبانی باشد.
همکاری و خواهرخواندگی نیشابور و نوشهیر:
نیشابور در ایران، زادگاه وپروردگاه حاجی بکتاش ولی است و نوشهیر (شهر حاجی بکتاش) در ترکیه، محل اقامت و ترویج تعالیم و همچنین آرامجای این عارف بزرگ و رهبر معنوی بکتاشیان جهان است. حاجی بکتاش ولی، به عنوان اندیشمند و رهبری مذهبی که شأن و جایگاهی بینالمللی دارد، میتواند به عنوان بنیان و نمادی برای همگرایی بیشتر دو کشور دوست و مسلمان ایران و ترکیه، در زمینههای فرهنگی و گردشگری به شمار آید. بیگمان دو شهر نیشابور و نوشهیر، که هر دو، نشانی از حاجی بکتاش ولی نیز دارند، پیوندگاه بایسته و شایسته این همگرایی و همکاریاند. همچنین باید یادآور شد که هر دو شهر نیشابور و نوشهیر، از جمله شهرهای شبکه همکاری بینشهری ICCN اند، بنابراین همگرایی و پیمان خواهرخواندگی نیشابور و نوشهیر، در راستای فعالیتهای این دو شهر در قالب ICCN نیز میباشد. از این روی و با نگاه به مشترکات و توانمندیهای دو شهر، پیشنهادهای اولیه زیر را برای همکاری بینشهری میتوان ارائه نمود:
- پیمان خواهرخواندگی میان دو شهر؛ نامگذاری خیابان به نام شهر خواهرخوانده؛ نصب المان یا نشان فرهنگی هر شهر در مرکز عمومی پرتردد شهر دیگر؛
- اشتراک مساعی در امور عمرانی و بهرهگیری دوجانبه از دانشفنی، تجربیات و تسهیلات مربوط با امور شهری هر یک از شهرهای نیشابور و نوشهیر.
- راهاندازی «مرکز فرهنگی حاجی بکتاش ولی» که تحت نظارت شهرداریهای نیشابور و نوشهیر، فعالیت مینماید؛ این مرکز، دو دفتر (دفتر نیشابور و دفتر نوشهیر) خواهد داشت. گفتنی است که دفتر مرکز فرهنگی حاجی بکتاش ولی در نیشابور، در واقع، پایه اولیه گسترش ارتباطات نیشابور با دیگر شهرها و مناطق کشور ترکیه و همچنین دیگر مناطق مرتبط با حاجی بکتاش ولی و بکتاشیان در سرتاسر جهان (از جمله کشورهای آلبانی و مقدونیه) نیز خواهد بود که در صورت فعالیت سودمند و هدفمند، نقش بسزایی در جذب سرمایههای خارجی در زمینههای مرتبط با توسعه همهجانبه زادگاه حاجی بکتاش ولی خواهد داشت. وظیفه و کارکرد مرکز فرهنگی حاجی بکتاش ولی، را میتوان در دو زمینه عمده تعریف نمود: الف) مطالعات مربوط به شناخت احوال و آثار حاجی بکتاش ولی، و شناساندن بیشتر حاجی بکتاش، در سطح کشورهای مطبوع ایران، ترکیه و همچنین سایر کشورها. این گونه فعالیتهای پژوهشی و اطلاعرسانی، میتواند با همکاری دانشگاههای و مراکز فرهنگی و پژوهشی دو شهر نیز همراه باشد حتی یک اتاق در دو دانشگاه نیشابور و دانشگاه نوشهیر، به این بخش از فعالیتهای مرکز فرهنگی حاجی بکتاش ولی، اختصاص یابد که در این صورت، نهایت بهرهمندی را از پتانسیل بالای دانشجویی نیز خواهیم داشت. ب) ایجاد تسهیلات مشترک برای معرفی پیشینه تاریخی، توانمندیهای فرهنگی و جاذبههای گردشگری هر یک از شهرها در شهر دیگر؛ این تسهیلات، به صورت خاص میتواند راهاندازی پایگاه اطلاع رسانی فرهنگی و گردشگری مشترک در هر یک از دو شهر و تحت نظارت مرکز فرهنگی حاجی بکتاش ولی باشد.
- همکاریهای آموزشی و پژوهشی بین دانشگاه نیشابور و دانشگاه حاجی بکتاش ولی نوشهیر.
- نیازسنجی بخش کشاورزی و صنعت هر یک از دو شهرستان نیشابور و نوشهیر و تعریف پروژههای مشترک برای تامین نیازمندیها و یا جذب سرمایهگذار.
طرحی از آیینه و خورشید دارم پیش رو
آفتــاب صبـــح نیشابور میخـــواند مــرا
«یار خراسانی»