نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

اللهم صل علی محمد و آل محمد
نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

اللهم صل علی محمد و آل محمد

نیشابور و ظرفیت‌های آن در طرح «اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی»

نیشابور

(مرکز فرهنگی و گرانیگاه خراسان غربی)

و 

ظرفیت‌های آن در طرح «اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی»


 

«اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی» طرحی است با رویکرد همگرایی منطقه‌ای، برای ایجاد نوعی همگرایی فرهنگی، هویتی و اقتصادی بین ملت‏هایی که در تاریخ پر فراز و نشیب فلات ایران، در کنار هم زیسته‌‏اند و از عناصر فرهنگی و تمدنی مشترکی (مانند نوروز، زبان پارسی و شخصیت‏های تاریخی) بهره می‌‏برند. کشورهای مورد نظر، یازده کشور ایران، افغانستان، تاجیکستان، پاکستان، ازبکستان، ترکمنستان، آذربایجان، گرجستان، ارمنستان، قزاقستان و قرقیزستان هستند که مردمان‏شان هزاران سال در کنار هم زیسته و در سده‌های گذشته، در کشاکش رقابت‏های استعماری از هم جدا شده‌اند. چنانکه پیداست بخشی از کشورهای این اتحادیه پیشنهادی، حوزه تاریخی و فرهنگی خراسان بزرگ گستره تمدنی ایران را تشکیل می‌دهند: افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان. این کشورهای حوزه فرهنگی خراسان ایران بزرگ فرهنگی، از طریق خراسان امروزین ایران؛ پیوندها، همبستگی و پیوستگی‌های ژرف و گسترده‌ای با دیگر پاره‌ها و سرزمین‌های حوزه فرهنگی و تمدنی ایران‌زمین دارند. و خراسان بزرگ تاریخی و فرهنگی، در دوران شکوفایی ایران بزرگ فرهنگی، به چهار بخش اصلی یا «ربع» تقسیم می‌شده؛ شهرهای بلخ، مرو، نیشابور و هرات، چهار شهر اصلی، مرکز ربع‌ها و کانون تحولات خراسان بوده‌اند. نیشابور، شهر عمده «خراسان غربی» یا «بخش غربی خراسان بزرگ» است که در جغرافیای خراسان امروز قرار دارد؛ و ولایت‌های بُشت (ترشیز یا کاشمر)، بیهق (سبزوار)، جوین، جاجرم، اسفراین، خبوشان (قوچان و پیرامون آن در استان خراسان شمالی)، اسفند، جام، باخرز، خواف، زاوه (تربت حیدریه)، رخ، زوزن، بوزجان، نسا (جنوب کشور ترکمنستان)، ابیورد (درگز)، طوس (مشهد)، طبسین و قهستان (استان خراسان جنوبی) از ولایت‌های خراسان غربی (یا ربع نیشابور) هستند. این خراسان غربی، در جغرافیای امروز، استان‌های سه گانه خراسان شمالی، خراسان جنوبی و خراسان رضوی کشور عزیزمان ایران را در بر می‌گیرد. در واقع، با نگاهی به جغرافیای فرهنگی خراسان بزرگ ایران‌زمین؛ نیشابور، مرکز خراسان غربی تاریخی - فرهنگی، تنها شهر عمده خراسانی است که در جغرافیای امروز کشور ایران، باقی مانده است. و این نیشابور شهری است که با اشاره به جایگاه و شأن فرهنگی و تمدنی‌اش، آن را با عنوان «ام‌البلاد خراسان» یا «مادرشهر خراسان» توصیف می‌نمایند‌ و بخاطر نقشی که در عرصه فرهنگ ایران از خود برجای گذاشته است این شهر را در کنار شهرهایی همچون بخارا و مرو و بلخ و سمرقند، استوانه‌های دیار خراسان دانسته‌اند. نیشابور در تقویت بنیه فرهنگی و علمی سرزمین پهناور ایران، نقشی اساسی داشته و سرحلقه بسیاری از مکتب‌ها و جریان‌های فکری جهان اسلام را به سرنوشت تاریخی خود، پیوند زده است.


 

 این پایگاه فرهنگی برجسته و درخشان؛ رسالتی فرهنگی برای این شهر به عنوان یکی از مراکز عمده فرهنگی خراسان بزرگ (و مرکز خراسان غربی)، برای نقش‌آفرینی در حوزه روابط فرهنگی با شهرهای کشورهای دربرگیرنده خراسان بزرگ، پدیدار و پایدار می‌سازد. نیشابور، به خاطر همه تعاملات و مراودات فرهنگی و اجتماعی و علمی تنگاتنگ و عمیقی که در طول تاریخ با حوزه خراسان بزرگ و حوزه‌های فرهنگی دیگر ایران‌زمین داشته، حلقه پیوند کشورهای حوزه فرهنگی خراسان کهن و دیگر حوزه‌های فرهنگی حوزه تمدنی ایران بزرگ با ایران امروز است؛ این فرهنگ‌شهر که گرانیگاه تاریخ، پایگاه فرهنگ و ستون هویت خراسان غربی (خراسان ایران امروزین) است، به مثابه‌ یاری بنیادین و نماینده‌ای پیشینه‌مند، پرمایه و نام‌دار، توانمندی‌ها و ظرفیت‌های پنهان و پیدای فراوانی در راستای احیا و گسترش پیوندهای فرهنگی حوزه فرهنگی خراسان غربی (خراسان ایران امروز) با حوزه خراسان بزرگ و همچنین حوزه‌های فرهنگی دیگر حوزه تمدنی ایران بزرگ، همچون آذربایجان و اران و ارمنستان و کردستان و آسورستان و پارس و سپاهان و مکران و سیستان و کرمان و ... دارد و بر دستگاه‌ها و نهادهای حوزه دیپلماسی فرهنگی کشور عزیزمان است که ساز و کارها را به گونه‌ایسامان دهند که در راستای توسعه کشور و منطقه مشترک فرهنگی حوزه تمدنی ایران بزرگ، از ظرفیت‌های مادرشهرهای فرهنگی ریشه‌دار همچون نیشابور، به گونه‌ای‌ شایان و درخور، بهره‌برداری گردد. کاش، این ظرفیت‌ها را هر چه بیشتر دریابیم و دنیای صلح و مودت و همزیستی نیک‌منشانه دنیای ایرانی را بیش از آنچه در جهان آشوبناک امروز، دریافته می‌شود بگستریم.  

 

 

در ادامه و به نقل از خبرگزاری ایلنا؛ سخنان استاد فریدون جنیدی را در جمع اعضای پویش مردمی حمایت از تشکیل اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی (اکوتا)، باز می‌خوانیم.

فریدون جنیدی، مدیر عامل بنیاد نیشابور، در دیدار جمعی از اعضای پویش مردمی حمایت از تشکیل اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی (اکوتا) گفت: تشکیل اتحادیه کشورهای وارث فرهنگ و تمدن ایرانی، طرح مفیدی است؛ ولی قبل از آن، خود ما در درون کشورمان باید دور هم جمع شویم و در ابتدا باید گروه‌ها و افرادی که با این مسأله موافقند؛ مثلا دکتر داریوش فرهود، پدر علم ژنتیک ایران که در این راستا تألیفات و فعالیت‌هایی داشته است، با یکدیگر همگام شده و منسجم برای این کار تلاش کنند. وی درباره جایگاه زبان فارسی در منطقه نیز گفت: دشمنان زبان فارسی برای تضعیف آن کوشش بسیاری کرده‌اند و مثلاً سعی می‌کنند تا جمهوری آذربایجان را که برخی از بزرگ‌ترین شاعران پارسی‌گوی از آن دیارند، با زبان فارسی بیگانه کنند؛ بنابراین، ما باید مواظب این دسیسه باشیم و به زبان فارسی بیشتر اهمیت بدهیم.



جنیدی درباره کوشش‌های برخی فرهیختگان و بزرگمردان در آن سوی مرزها برای پاسداری از میراث زبان فارسی، افزود: ۸ سال پیش به همایشی برای بزرگداشت احمدشاه مسعود در افغانستان دعوت شدم و در بخشی از سخنرانی‌ام، ۸ دقیقه درباره احمد شاه مسعود صحبت کردم و با مقایسه کارهای او با کارهای رستم دستان، نتیجه گرفتم که ما باید بپذیریم که احمد شاه مسعود، فرزند یگانه و به حق جهان پهلوان، رستم دستان و سام نریمان است و نگهبان مرزهای شرقی و فرهنگ ایرانی و زبان فارسی بوده است که این سخنم، با استقبال حاضران در همایش رو به رو شد و مردم در یک تالار چندهزار نفری، ۱۳ دقیقه و نیم در تائید سخنانم درباره احمدشاه مسعود، دست زدند که شاید بزرگترین استقبال از یک سخنرانی در جهان بوده باشد. بار دیگر نیز در مراسم بزرگداشتی که ۶ ماه پیش برایش تشکیل گردید، رفتار احمدشاه مسعود را با گفتاری گزیده از بزرگمهر مقایسه کردم که سخت مورد توجه قرار گرفت و نشان داد که راهکار فرهنگی برای دریافت یگانگی فرهنگی درست‌تر است.

این پژوهشگر فرهنگ و زبان‌های باستانی افزود: به همین شکل، شخصیت‌های فرهنگی زیادی در جمهوری آذربایجان هم هستند که دل در گرو همگرایی دوباره با ایران فرهنگی و بازگشت به زبان فارسی دارند؛ مثلاً «اقرار علی اف»، رئیس آکادمی تاریخ آذربایجان، کتابی به نام «آتورپاتکان» که تلفظ پهلوی آذربایجان است، نوشت و نویسندۀ نامبردار تاجیکستانی، شادمان یوسف، به خواهش من، متن روسی آن را برایم به فارسی ترجمه کرد و من هم با زیرنویس های فراوان آن را به چاپ رساندم. بعدها که از طرف سفارت ایران در آذربایجان کسی به نزدم آمد به او گفتم که اقرار علی اف، تنها آرزویش این است که به ایران بیاید؛ شما کمک کنید تا به آرزویش برسد. اما آنها نه تنها کمک نکردند، بلکه مانع سفرش به ایران شدند و نهایتاً هم به ایران نیامد و مسئولان جمهوری آذربایجان (اَران) شمالی از نوشتن این کتاب توسط اقرار علی اف به هراس افتادند و حتی در مجلسشان نام بنیاد نیشابور را بردند و هشدار دادند که کار بنیاد نیشابور و فریدون جنیدی در ترجمه کتاب آتاتورپاتکان به زیان ماست!

این اسطوره‌شناس ایرانی با تأکید بر این که «منظور من از ایران، همۀ ایران فرهنگی است و به این که برای این ایران و مردم آن چه باید کرد، در طول دهه‌ها، بسیار فکر کرده‌ام»، افزود: از اوان جوانی با الهام از این شعر معروف سعدی شیرازی، «سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل؛ بیرون نمی‌توان کرد، الا به روزگاران»، دریافتم که باید با همت و صبر، کار فرهنگی کرد.

جنیدی افزود: هر چند کار فرهنگی دیر به نتیجه می‌رسد، اما به خوبی به بار می‌نشیند؛ همان‌گونه که ما در بنیاد نیشابور، از سال‌های دور با تمرکز بر کار فرهنگی، کلاس‌هایی تشکیل دادیم و اکنون علاقه مندانی از تاجیکستان، افغانستان، ارمنستان و کردستان‌های شمالی (در ترکیه) و غربی (در عراق) هم با ما در بنیاد نیشابور همکاری دارند.

این استاد ایران‌شناس با تأکید بر این که با تمرکز بر کار فرهنگی، می باید یگانگی فرهنگی‌ای که در منطقه ایران فرهنگی بوده و توسط استعمارگران تضعیف شده است را دوباره تقویت کنیم، افزود: باید بدانیم که همگرایی مردمانی که دو ـ سه سده پیش، از زمان قاجاریه و حتی صفویه از هم جدا کرده شدند، به سرعت، شدنی نیست و امروزه ما باید با الهام از آن شعر سعدی، برای بیرون کردن آن قهری که بر دل‌ها نشانده‌اند، سال‌ها بکوشیم و بگوییم: «سعدی به روزگاران، "قهری" نشسته در دل؛ بیرون نمی‌توان کرد، الا به روزگاران

مدیرعامل بنیاد نیشابور درباره امکان همگرایی در میان مردمان منطقه ایران فرهنگی گفت:  به رغم کوچک ساختن وطن‌مان در سده‌های گذشته، خوشبختانه «ایران» در مقایسه با بسیاری از کشورها، هنوز این موقعیت را دارد که قطب منطقه‌ای یک همگرایی باشد؛ ایران راهش به دریای آزاد باز است و این در ارتباط با سایر کشورها، ظرفیت بسیار مهمی است؛ چرا که افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان و مرو ـ که امروزه ترکمنستان نام دارد ـ راه دریایی‌شان به جهان آزاد از ایران است و حتی آران که اکنون جمهوری آذربایجان نامیده می‌شود و نیز کردستان غربی واقع در عراق باز هم راهشان از ایران است. این کشورها ناچارند که از ایران یاری بگیرند و ایران نیز باید به آنها یاری کند که البته این چنین هم می‌کند.

جنیدی تأکید کرد: با بسترهای فرهنگی و اجتماعی تاریخی و امکانات کنونی، اگر همگرایی بین مردمان منطقه به صورت هدفمند از سوی دولتمردان تقویت شود و تبادلات اقتصادی و گردشگری صورت گیرد، مردمان این کشورها، خودشان به سوی همگرایی بیشتر یا آن چه شما می‌گویید، تشکیل «اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی» گام برخواهند داشت.

وی با تأکید بر این که هیچ کس حق ندارد فرزند را از مادر جدا کند، افزود: علاوه کشورهای مستقل وارث تمدن ایرانی، کشورهای دیگری که می‌توانند خودشان را با ما هم‌پیوند کنند، مانند عراق کنونی که در گذشته تاریخ، آسورستان نام داشت و پایتخت تاریخیِ ایران بود و بویژه کردهای خارج از مرزهای ایران کنونی نیز بخشی از این اتحادیه‌اند.

جنیدی با اشاره به این که به رغم وجود اشتراکات و بسترهای فرهنگی قوی و زیاد میان مردمان ایران و کشورهای حوزه ایران فرهنگی، هر گونه اقدام برای تشکیل این اتحادیه با برخی مقاومت‌های داخلی هر کشور و موانع خارجی رو به رو خواهد شد، مهمترین مانع برای تشکیل این اتحادیه را استعمار جهانی دانست و افزود: چرچیل، استالین و آیزنهاور در کنفرانسی که پس از شکست هیتلر در همین تهران داشتند، تأکید کردند که نگذارند ایران قدرتمند دوباره شکل بگیرد. اینان الان نیز از ایران می‌ترسند و اگر مردم ایران و دیگر کشورهای منطقه بخواهند با تشکیل اتحادیه‌ای منطقه‌ای به سوی شکوه و رونق حرکت کنند چه کارها که نخواهند کرد!

مدیرعامل بنیاد نیشابور با بیان این که یکی از راهکارهای تسریع در تحقق این اتحادیه این است که آن دسته از اندیشمندان این کشورها که علاقه‌مند به همگرایی‌اند هم این آرمان را با کار فرهنگی در کشورهای‌شان بپرورانند و گسترش دهند، افزود: اگر رویکرد دست‌اندرکاران همه این کشورها هم این باشد که در زمینه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی، توریسم و گردشگری و ... همکاری‌های منسجمی داشته باشند، یک امر آرمانی است که فواید بسیاری برای همه مردمان منطقه به دنبال خواهد داشت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد