نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

اللهم صل علی محمد و آل محمد
نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

اللهم صل علی محمد و آل محمد

نیشابور، فرهنگ‌شهر ایرانی؛ شهر کلیدی جاده ابریشم

 

سفری فلسفی در زمان، همراه با ابیگیل رینولدز


نیشابور

فرهنگ‌شهر ایرانی، شهر کلیدی جاده ابریشم

میراث گذشته، زیربنایی برای برنامه‌های توسعه آینده

 

کتاب «ناصر خسرو و لعل بدخشان» نوشته آلیس سی هانسبرگر (Alice C. Hunsberger)؛ نیشابور را یکی از توقفگاه‌های مهم مسیر جاده ابریشم و در زمره «جهانشهرهایی» توصیف می‌کند که امتزاجی پیروزمندانه از مردم با قومیت‌ها و دین‌های مختلف را پدید آورده است. راه ابریشم؛ این جاده کهن، نه تنها کریدور جهانی تجارت، تبادل کالا، صنعت و فناوری زمان، بلکه محل تعامل فرهنگ‌ها، اندیشه‌ها و باورها مردمان سرتاسر جهان متمدن روزگار نیز بوده است. بنابراین وجود شهری با ابعاد فرهنگی و تمدنی نیشابور در کنار این کریدور جهانی، پدیده‌ای اتفاقی نیست و همواره با تاثیر و تاثرات ژرفی همراه بوده است. این شهر و سرزمین پیوسته به آن که در کهن‌ترین متن ایرانی (کتاب اوستا Avestā)، از آن با نام مزدیسنایی «رَئِوَنت»، یکی از پایگاه‌های برجسته آیین و فرهنگ ایران باستان بود. «آذر برزین مهر»، یکی از سه نیایشگاه بزرگ و آتشگاه کشاورزان ایران‌زمین، در نزدیکی دریاچه «سوور» (Suwar)، بر فراز کوه ریوند (Reyvand) در شمال غربی شهر نیشابور کهن (ابرشهر)، بنا نهاده شده بود. نیشابور که در این دوران، یکی از مراکز ایالتی خاوران ایران است با پای گذشتن به دوره اسلامی، سکان تحولات سیاسی، علمی، فرهنگی و اجتماعی خراسان را در دست می‌گیرد و در ردیف مناطقی همچون بغداد و قاهره و دمشق و ... یکی از بزرگترین مراکز فرهنگی – تمدنی دنیای اسلامی و جهان سده‌های میانه را پدیدار می‌سازد؛ چنانکه نوشته‌اند: «نیشابور ... در تقویت بنیه علمی سرزمین پهناور ایران، نقشی اساسی داشته و سرحلقه بسیاری از مکتب‌ها و جریان‌های فکری جهان اسلام را به سرنوشت تاریخی خود، پیوند زده است.»(رسول جعفریان) 

محمدرضا شفیعی کدکنی در کتاب «چشیدن طعم وقت» درباره گوناگونی و گستردگی حوزه فرهنگی نیشابور دوره اسلامی نوشته است: «اکنون که ما از دور به این شهر می‌نگریم می‌بینیم که نمایشگاهی بوده است برای تمام اندیشه‌ها و آراء فرقه‌ها و مذاهب کلامی و فقهی اسلامی و حتی ارباب مذاهب دیگر، از قبیل زردشتیان و مسیحیان و یهودیان نیز در این شهر، زندگی طبیعی و اماکن مقدس خود را داشته‌اند.» شکل گرفتن پایگاهی چنین تاثیرگذار و الهام‌بخش در مسیر ‌کهن‌راه ابریشم، مرهون ظرفیت‌های اقلیمی- انسانی شهر، و تعاملات و تبادلات گسترده آن با جهان جاده ابریشم است؛ کثرت و تعالی نظامیه‌ها، مدارس علمی، کتابخانه‌ها، مساجد، خانقاه‌ها، حظیره‌ها، دویره‌ها، معابد و دیگر مراکز فرهنگی؛ یکی از ویژگی‌های برجسته ام‌البلاد خراسان (نیشابور) است که در کتاب‌های گوناگون تاریخی و رجالی و نبشته‌های مرتبط با حوزه‌های گوناگون علوم، به آن اشاره شده است. و با این پیشینه که این شهر، از قدیم‌ترین دوران‌ها در جایگاه «دارالعلم خراسان» نقش‌آفرینی ‌نموده؛ نهاد فرهنگی کتابخانه، یکی از نمودهای فرهنگی شایان و پایدار نیشابور به شمار آمده؛ و فراوانی و گستردگی کتابخانه‌ها، برای پوشش دادن به نیازهای اطلاع‌یابی و مطالعاتی اهالی اندیشه، فرهنگ، هنر، عرفان، همواره، زیربنای اساسی قلمداد گردیده است به طوری که در پژوهشی مرتبط با کتابخانه‌های خراسان (انجام شده توسط محمد نیک‌پرور) از مجموع 51 باب کتابخانه‌ای که خراسان بزرگ تا دوره تیموریان شناسایی شده، فقط 26 باب آن در شهر نیشابور، قرار داشته است.

به هر روی؛ نیشابور خراسان، پویندگی‌های علمی و سنت‌های فرهنگی خود را در طول تاریخ، همواره پایدار داشته و کوششگری نیشابوریان در همآورد فرهنگی-ملی گزینش «پایتخت کتاب» در دوران معاصر، یکی از نمودهای این پویندگی پیوسته و پایدار است. نیشابور در سال 1395، «پایتخت کتاب ایران» شد. از آنجا که محتوای این نوشتار با پیشینه نیشابور در جاده ابریشم، ابعاد فرهنگی این شهر و از جمله نهاد فرهنگی کتابخانه همراه شده؛ پی‌گیری دنباله نوشتار با اشاره به کوششی فرهنگی که در اواخر سال 2016 میلادی، و در راستای معرفی شهرهای مطرح تاریخی جاده ابریشم سامان یافته و با نهاد فرهنگی کتابخانه نیز ارتباط دارد، سودمند است.

 

 

ابیگیل رینولدز (Abigail Reynolds) هنرمند بریتانیایی، در سال 2016 و در جستجوی کتابخانه‌های کهن مسیر جاده ابریشم، برنامه سفری را ساماندهی و اجرا نمود که از شهر شیان (Xian) در چین آغاز شده، اینچوان (Yinchuan)، دون‌هوانگ (Dunhuang) را پشت سر ‌گذاشته و با گذر از کوکند (Kokand) و تاشکند (Tashkent) ازبکستان؛ به بازدید شهر‌های نیشابور (Nishapur) و تهران (Tehran) در ایران رفته و پس از قاهره (Cairo) و اسکندریه (Alexandria) مصر، نیسا (Nysa)، اِفِسوس (Ephesus) و پرگامون (Pergamun) ترکیه، در شهرهای هراکولانیوم (Herculaneum) و رم (Rome) ایتالیا به سرانجام خود رسید. این برنامه با حمایت بین‌المللی BMW ART Journey و با عنوان «ویرانه‌های زمان: کتابخانه‌های از دست رفته جاده ابریشم» (The Ruins of Time: Lost Libraries of the Silk Road) بر پایه دلبستگی‌ها، باورها و برداشت‌های این هنرمند، سامان یافته است.

رینولدز با این دیدگاه که «یک کتابخانه، گنجینه دانش و هویت جمعی است» سفر پنج‌ماهه فلسفی – هنری‌اش را به ژرفای زمانی حدود 2000 سال و به گستره‌ای در اندازه نیمی از جهان، به پیش برد و بر اساس مطالعات تاریخی‌اش، به دیدار محوطه‌ها و اماکن تاریخی‌ای رفت که جایگاه 16 کتابخانه کهن (در چهارده نقطه جهان) بوده و بسیاری از آن‌ها در اثر کشمکش‌های سیاسی، بلایای طبیعی و جنگ از میان رفته‌اند. او دریافت‌ها و تجربیات سفر خود را در فیلم 16 میلیمتری و با استفاده از دوربین قدیمی Bolex ثبت کرده است. او در گزینش این ابزار و شیوه فیلمبرداری، بجای دوربین‌های دقیق دیجیتالی، دیدگاهی فلسفی و معناگرایانه داشته و با آگاهی بر اینکه این نوع فیلم، شکننده و تحت تاثیر شرایط آب و هوایی محل فیلمبرداری (محوطه‌های تاریخی شانزده‌گانه) است اما بر این باور است که هر فیلم آسیب‌دیده، منعکس‌کننده وضعیت فرسوده و ناپدیدگی محوطه‌هایی است که با آن‌ها روبرو شده و به طور مستقیم با سطح و میزان حفاظت و توسعه مجدد آنها ارتباط می‌یابد. 

سارا لازاروس (Sara Lazarus) در مقاله‌ای که به تشریح سفر «ابیگیل رینولدز» می‌پردازد و در 12 می 2017 در Post Magazine منتشر شده، درباره نیشابور چنین نوشته است: «نیشابور، شهر کلیدی و توانگر (ثروتمند) راه ابریشم بود تا زمانی که در قرن 12 میلادی، به دست غزها، به تاراج رفت و در انتقام و کینه کشته شدن داماد چنگیز (مغول)، تمامی ساکنان شهر، قتل عام شدند.» «لازاروس»، نویسنده پُست‌مگزین، در ادامه و به نقل از «ابیگیل رینولدز»، برجای‌مانده‌های شادیاخ (در حومه جنوب خاوری شهر نیشابور) را با عبارت «برجای‌مانده‌های خشت‌های ناهموار‌ (فرسوده)، تنها دیوارهای نمایان کاخ شادی (شادیاخ) را تشکیل می‌دهد.» یادآور این چامه‌چارانه حکیم نیشابور، خیام بزرگ:

آن قصـــر کـه با چــرخ، همی‌زد پهـلو

بر درگــــه آن، شـــهان نهــادندی رو

دیدیــم کـه بر کنـــگره‌اش، فاختـه‌ای

بنشسته همی‌گفت که: کوکوکوکو؟!



چونانکه محمدعلی اسلامی ندوشن، در کتاب «صفیر سیمرغ» نوشته است: «کمتر شهری را در سراسر ایران می‌توان یافت که به اندازه نیشابور، عبرت‌انگیز و پرخاطره و بارور باشد. شهر پرشکوه و نازنین که روزگار، مانند پهلوان تراژدی، بزرگترین عزت‌ها و بزرگترین خواری‌ها را بر او آزموده است.» و میرجلال‌الدین کزازی نیز در کتاب «هفت شهر عشق» و از نگاهی دیگر می‌گوید: «نیشابور، بارها آماج تندبادهایی سهمگین بوده است؛ روزگاری با خاک، یکسان شده است؛ اما همواره ققنوس‌وار، از میان خاکسترهای خویش، بشکوه و بلند، سر برآورده و بالا برافروخته است. جان نشابور، جان ایران است. اگر روزگاری، نشابور از میان برود تو گویی ایران‌زمین از میان رفته است؛ چون نشابور، نماد جاودانگی ایرانشهر است.»

 ابیگیل رینولدز در جایی درباره سفر خود و بازدید از محوطه‌های تاریخی شانزده‌گانه گفته است: «یک کتابخانه، گنجینه دانش و هویت جمعی است. من به جا‌هایی رفتم که همه این معنا، اخیرا و یا در گذشته‌‌ای دور، از میان رفته بود. این سفر به خودی خود، چالش‌انگیز و بزرگ بود؛ به گستردگی سه‌چهارم جهان، گذر از فرهنگ‌های گوناگون، ناآشنا برای آدمی. این سفر مرا به مرز‌های آگاهی‌هایم رسانید، چنانکه کتابخانه‌های از دست رفته، مرا به مرزهای بینایی و نگاه.» در پی این نقل قول، آدمی را ژرفا در اندیشه‌ای شگفت‌آشنا فرا می‌گیرد: محوطه‌هایی کهن، همچون شادیاخ، نمودهایی از تاریخ‌اند؛ هر چند قرن‌هاست که در زیر خروارها خاک، با دنیای ناپیدایی و فراموشی پیوندی مزمن یافته‌اند اما از پس گذر زمان‌ها، سال‌ها و سده‌ها همچنان الهام‌بخش برای اندیشورزان از ملت‌های دیگر و هویت‌آفرین برای میراث‌داران ... آیا ساماندهی محوطه‌های تاریخی منطقه شهر کهن نیشابور در سطح و اندازه بازدیدهای بین‌المللی، بهره‌برداری از ظرفیت‌های تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیشابور در راستای باز زنده‌سازی و بر آوری موقعیت فرهنگی و مواصلاتی نیشابور در جاده ابریشم، نباید یکی از رویکردهای بنیادین و ویژه توسعه نیشابور آمروز باشد؟ برنامه‌های ما برای بازآفرینی پویندگی و شکوهندگی گذشته در روزگار امروز، به گونه‌ای که الهام‌بخش نسل‌های آینده و انگیزاننده توسعه پایدار این بر و بوم باشد، چیست؟    

 

طرحی از آیینه و خورشید دارم پیش رو

آفتــاب صبــح نیشابور، می‌خوانـد مرا

«یار خراسانی»


منابع:

- «ناصر خسرو و لعل بدخشان»، آلیس سی هانسبرگر، انتشارات فروزان، 1380.

- «هفت شهر عشق» میرجلال‌الدین کزازی، انتشارات واژگان خرد، 1383.

- «صفیر سیمرغ»، محمدعلی اسلامی ندوشن، انتشارات توس، 1352.

- «پیشگفتار» بر «تاریخ نیشابور» ابوعبدالله حاکم نیشابوری، محمدرضا شفیعی کدکنی، انتشارات آگه، 1375.

- «فرهنگ جغرافیای تاریخی نیشابور»، سیدحسین مجتبوی، جواد محقق نیشابوری، حسن نظریان، 1392.

- «اوستا»، گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه، انتشارات مروارید، 1375.

- «کتابچه نیشابور» به مقدمه رسول جعفریان، انتشارات بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1382.

- Lazarus, Sarah. "British artist visits 16 lost libraries along the Silk Road in epic motorbike trip",  Post Magazine Website, 12 May 2017.

- "BMW Art Journey at Art Basel in Hong Kong 2017", BMW Group Website, 3 Mars 2017.

- Harris, Gareth. "Abigail Reynolds’ Silk Road quest", The Financial Times Ltd Website, 17 March 2017.

- Mun-Delsalle, Y-Jean. "BMW Art Journey x Art Basel: Artist Abigail Reynolds Travels To The Lost Libraries Of The Silk Road", Forbes Website, 13, Jun 2017.

- Yaqoob, Tahira. "How a love of books inspired artist Abigail Reynolds’ journey of visiting lost libraries along the SilkRoad", The National Websire, 3 April 2017.

- "Abigail Reynolds wins third BMW Art Journey", Art Basel Website (MCH Swiss Exhibition (Basel) Ltd).

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد