نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

اللهم صل علی محمد و آل محمد
نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

نیشابور سرزمین بینالود (خراسان مرکزی)

اللهم صل علی محمد و آل محمد

نیشابور، پایتخت فرهنگی جهان اسلام؛ میراث گذشته، طرحی برای آینده

 

نیشابور، پایتخت فرهنگی جهان اسلام 

 

«نیشابور، محل پیوند ایران با اسلام است»

«شأن والا و جایگاه ممتاز نیشابور در تاریخ، ایجاب می‌کند که امروز

با نگاه ویژه‌ای به آن نگریسته شود»

سید محمد خاتمی

 

تمدن اسلامی و مادرشهرهای فرهنگی جهان اسلام:

والاترین نمود انسانی انسان، تعقل و خرورزی اوست. تمدن اسلامی، در حقیقت، همان تمدن عقل است که به پیشوایی قرآن و سنت، سامان و توان معنوی و الهی یافته است. جهان اسلام، از همان سده نخستین هجری، با بهره‌گیری از داشته‌های علمی تمدن‌های ایران، یونان، مصر و هند، به جامعیتی بزرگ از گنجینه دانش بشری دست یافت که با درآمیختن با معنویت و نورانیت برآمده از کلام وحی و سیره نبوی، بشر را وارد محله‌ نوین و به شدت ارتقاءیافته از زیست‌دوران خود، در کره خاکی، نمود. در این تحول و دگرگونی عظیم فکری و فرهنگی، مناطق و شهرهای گوناگون جهان اسلام، نقش‌هایی ایفا نموده و طرح‌هایی درانداخته‌‌اند که از آن جمله می‌توان به بغداد، نیشابور، قاهره، ری، اندلس، سمرقند، بخارا، شام، مغرب، خوارزم، اصفهان و همدان اشاره نمود. اما سُبکی، مورخ بزرگ عرب، درباره جایگاه نیشابور در میان شهرهای اسلامی، می‌نویسد: «نیشابور از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین شهرهای اسلامی و پس از بغداد در بین همه شهرهای اسلامی بی‌مانند بوده است.» ارکیا کرنل نیز می‌نویسد «از زمان‌های پیروزی مسلمین تا قرن دوازدهم میلادی، نیشابور، یکی از مهم‌ترین شهرهای دنیای اسلام به شمار می‌رفت.» هر چند، در پی یورش تمدن‌سوز تاتار، در قرن هفتم هجری، ستاره درخشان تمدن اسلامی رو به افول می‌رود و نیشابور، جراحت‌ها و خرابی‌های بزرگی از توحش بربریت مغولان می‌بیند، اما حتی در پس از این دوران (قرن 8 هـ)، حمدالله مستوفی، نیشابور را به عنوان «ام‌البلاد مسلمین» یاد می‌کند.  

در نگاه کلی به زیرحوزه تمدنی نیشابور می‌توان شعاع نقش‌آفرینی این فرهنگ‌شهر را در حوزه‌های تمدنی «خراسان»، «ایران» و «جهان اسلام» مورد بازکاوری قرار داد. نگارنده، در نوشتارهای پیشین؛ «نیشابور، شهر ملی خراسان» و «نیشابور، فرهنگ‌شهر ملّی»، به بازنمایی نقش‌ و جایگاه نیشابور در خراسان و ایران پرداخته، این نوشتار، به «نقش و جایگاه نیشابور در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی» اختصاص یافته است. البته باید اذعان داشت که پیش‌درآمد شناسایی نیشابور در جهان اسلام، یادکرد جایگاه آن در خراسان و ایران است؛ خراسان و ایران، جایگاه بنیادین و بی‌بدیلی در جهان اسلام دارند و نیشابور، یکی از چهار شهر عمده خراسان و یکی از فرهنگ‌شهرهای برجسته ایران است. 

 نیشابور، خراسان و جهان اسلام:

نیشابور، از شهرهای عمده خراسان و خراسان یکی از سرزمین‌های پُربار ایرانشهر و وزنه‌ای گران‌سنگ و دارای نقشی سرنوشت‌ساز در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی است. خراسان، منشاء بسیاری از تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و علمی ایران و جهان اسلام بوده، چنانکه ایران‌زمین و جهان اسلام را بدون حضور خراسان، دارای چهره و کیفیتی بسیار متفاوت از آنچه که امروز می‌بینیم، خواهیم یافت. خراسان، همواره نقش موثر و مستقیمی در جابجایی قدرت سیاسی در بوم ایرانشهر و قلمرو اسلامی داشته، همچنین شمار کثیری از دانشمندان ایرانی و عُلمای اسلامی از خراسان برخاسته‌اند. و نیشابور، در خراسان و ایران، دارای جایگاه ویژه‌ای است. چنانکه محمد اسلامی ندوشن، می‌نویسد: «نیشابور، در ایران بعد از اسلام، مقام ویژه‌ای دارد. در دهانه مشرق نهاده شده و در دشتی وسیع و حاصلخیز در دامنه باشکوه کوه بینالود، در فاصله اندکی از توس، که از آنجا کشیده می‌شود تا بلخ و بخارا، این مجموع، خراسان بزرگ را کانون یکی از بزرگترین ماجراهای فرهنگی و سیاسی جهان کرده است.» رسول جعفریان می‌نویسد: «نیشابور، یکی از شهرهای کهن ایران است که برجسته‌ترین نقش آن در تاریخ ایران، نقشی است که در عرصه فرهنگ و دانش از خود بر جای گذاشته است. در واقع، این شهر، همراه با بخارا و مرو و بلخ و سمرقند، استوانه‌های دیار خراسان بزرگ را تشکیل داده و در تقویت بنیه علمی سرزمین پهناور ایران نقش اساسی داشته و سرحلقه بسیاری از مکتب‌ها و جریان‌های فکری جهان اسلام را به سرنوشت تاریخی خود، پیوند زده است.»

اما به باور تاریخنگاران، ریشه‌های ژرفناک خراسان را بایست در دل تاریخ پُردرازنای بلخ، نیشابور، مرو و هرات پیداکرد. عبدالرسول خیراندیش، درباره جایگاه نیشابور در خراسان سده‌های نخستین هجری، می‌نویسد: «از بین چهار شهر اصلی خراسان یعنی نیشابور، هرات، بلخ و مرو. این شهر در قرون نخستین اسلامی، بیش از همه، کانون فعالیت‌های علمی، رونق اقتصادی و تحولات سیاسی بوده است.»  عبدالحمید مولوی، در اشاره به خدمات خراسان در ترویج دین اسلام و جایگاه نیشابور در خراسان، می‌گوید: «با مراجعه به تواریخ قرون اولیه‌ اسلام، هیچ شهری مانند نیشابور در بلاد اسلامی از شرق تا غرب، وجود نداشته و به کوتاهی سخن می‌توان گفت که اهمیت علمی نیشابور در ترویج دین اسلام و بسط علوم مختلفه‌ی آن، مانند نداشته است و چون نیشابور جزو خراسان است به عبارت دیگر می‌توان گفت که خراسان در ترویج دین اسلام و تالیف کتب دینی و پیشرفت علوم متداوله وقت، بر تمام ممالک اسلامی، تفوق داشته و علمدار نشر احادیث و احکام قرآن و بسط علوم دینی در روی زمین بوده است.»

 

نیشابور، پایگاه علمی اسلامی و فرهنگ‌شهر جهان اسلام:

استاد مرتضی مطهری در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران»، نیشابور را در کنار حجاز، مصر، بغداد و ماوراء‌النهر، در ردیف حوزه‌های بزرگ و پرچمداران اسلامی یاد می‌نماید و عبدالحمید مولوی درباره جایگاه علمی نیشابور در جهان اسلام، می‌نویسد: «از نظر مرکزیت و اهمیت علمی، پایگاه نخستین علوم اسلامی بوده و با هیچ یک از بلاد کوفه و بغداد و ری و گرگان و اصفهان و شیراز و کرمان و سیستان و هرات و مرو و سمرقند و بخارار و امثال آن، قابل مقایسه نیست.» عبدالرحیم غنیمه، نیز می‌نگارد «زادگاه نخستین مدارس اسلامی و مجمع دانشمندان بزرگ از شعرا، ادبا، مخترعان، فقها، مورخان، ریاضی‌دانان، فلاسفه، پزشکان و ... بود که در تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام به عنوان دارالعلم شهرت یافت.» ابوالعلاء عفیفی، نیشابور را از بزرگترین مراکز تصوف در عالم اسلام به شمار می‌آورد و محمد مقدسی، از بزرگی و شکوه مراکز فرهنگی و مساجد نیشابور می‌نویسد، یاقوت حموی نیز از نیشابور با عنوان «معدن‌ الفضلاء و منبع ‌العلماء» یاد می‌کند.

نیشابور در دوران اوج شکوفایی تمدن اسلامی، جهانشهری است که مغناطیس روحانی و جاذبه حلقات و محافل علمی آن، شمار فراوان و شگرفی از مردمان سرتاسر کره خاکی را بدان سوی می‌کشاند که با مراجعه به متون تاریخی و رجالی، افرادی را از کاشغر و خجند و بخارا گرفته تا مصر و اندلس و سیسیل، از آذربایجان و تفلیس و نخجوان تا مکه و مدینه و عدن، از بلخ و هرات و هند، تا بغداد و دمشق و قاهره می‌یابیم که در این شهر، رحل اقامت افکنده‌اند. این نیشابور، با نظامیه‌ها، مدارس علمی، مساجد، کتابخانه‌ها، خانقاه‌ها و بازارهایی که آوازه آنها در سرتاسر اطراف و اکناف دنیای آن روزگار پیچیده، شناخته می‌شود.

 

نمودهای فرهنگی نیشابور در جهان اسلام:

باری، نیشابور یکی از فرهنگ‌شهرهای اسلامی است که ژرف‌نگری در تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، نمودهای پرشماری از ابعاد فرهنگی این دیار را نمایان می‌سازد. ما در اینجا به یادکرد چند نمونه و شاهد، به عنوان اشارتی بر نقش‌آفرینی نیشابور به عنوان یکی از پایگاه‌‌های علم و فرهنگ جهان اسلام، می‌پردازیم:

در تاریخ علمی جهان اسلام و به وِیژه در دوران اوج شکوفایی علمی تمدن اسلامی، دو شهر نیشابور و بغداد به عنوان دو پایگاه عمده علوم اسلامی شناخته می‌شوند که نقش بسزایی در قوام و شکوفایی علوم اسلامی داشته‌اند. علوم مرتبط با قرآن و حدیث، به عنوان دو منبع اصلی دین اسلام، همواره در کانون توجه حوزه‌های علمی اسلامی قرار داشته و دارد. از سرشناسان دانشمندان نیشابور در زمینه علوم قرآنی می‌توان به ابوعبدالرحمن سلمی، نظام‌الدین اعرج نیشابوری، ابوالقاسم قشیری نیشابوری، ابوالحسن واحدی، ابن ابی طیب نیشابوری، ابواسحق ثعلبی، ابوبکر عتیق سورآبادی، معین‌الدین محمد نیشابوری و فتال نیشابوری اشاره نمود.

نیشابور، از دیدگاه شمار محدّثین و همچنین کیفیت و ژرف‌نگری در این حوزه، مشهور است و به عنوان سرزمین محدّثین بزرگ، شناخته می‌شود. «صحاح سته»، عنوان عمومی شش مجموعه بزرگ از معتبرترین کتب حدیث در نزد اهل سنت است که چهار صحیح از میان این منابع حدیثی ششگانه، توسط نیشابوریان و یا محدثان مرتبط با حوزه فرهنگی یا جغرافیایی نیشابور، تالیف گردیده‌اند؛ «صحیح مسلم» (تالیف ابوالحسن مسلم بن حجاج نیشابوری)، «صحیح بخاری» (تالیف ابوعبدالله محمدبن اسماعیل بخاری، از علمای حوزه حدیثی نیشابور)، «جامع ترمذی» (تالیف ابوعیسی محمد بن عیسی ترمذی، از شاگردان ابوعبدالله بخاری از علمای حوزه حدیثی نیشابور)، «سنن نسائی» (تالیف ابوعبدالرحمن احمد بن علی شعیب نسائی، از اهالی نساء، از ولایت‌های ربع نیشابور). از دیگر سرشناسان حوزه حدیثی نیشابور می‌توان ابن راهویه، ابوالقاسم نصرآبادی، حاکم حسکانی، فضل بن شاذان نیشابوری، ابوعبدالله حاکم نیشابوری، ابواسحاق اسفراینی، ابواسحق ثعلبی و عمرکی بوفکی را نام برد.

نیشابور، در حوزه عرفان اسلامی نیز دارای جایگاهی برجسته و نامدار ‌است. هر چند که هر گاه از نیشابور و عرفان سخن می‌آید شخصیت بزرگ شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، نخستین چیزی است که در ذهن تداعی می‌گردد اما باید گفت حوزه عرفانی نیشابور، زادگاه و پایگاه اصلی مکتب‌های عرفانی ملامتیه و کرامیه و یکی از حوزه‌های نامدار و برجسته عرفان و تصوف اسلامی است و بزرگانی همچون حمدون قصار، ابوحفص حداد، ابوعثمان حیری، ابوحمزه خراسان، ابوعبدالرحمن سلمی، فاطمه نیشابوری، ابوعلی دقاق، ابومحمد مرتعش، ابن منازل، احمد بن حرب و عبدالکریم هوازن قشیری از نامداران این مکتب عرفانی می‌باشند که البته نام و یاد و آثار عطار، شیخ عارف نیشابور، بر تارک این سرای معنوی می‌درخشد. از جریان‌های فکری صوفیه برآمده از نیشابور می‌توان به جوریه (منسوب به شیخ حسن جوری نیشابوری) و بکتاشیه (منسوب به حاجی بکتاش ولی نیشابوری) اشاره نمود.

فقه، یکی از گسترده‌ترین و قدیم‌ترین علوم اسلامی است که منبع اصلی آن قرآن، حدیث و عقل می‌باشد و تمامی شئون زندگی مسلمانان را در بر‌گرفته و تبیین و قاعده‌‌مند می‌نماید. دانشمندان فقه اسلامی، از دیدگاه علمی و معنوی، دارای جایگاه ارزشی ویژه‌ای در جامعه اسلامی بوده و همواره محل ارجاع و احترام جامعه اسلامی می‌باشند. نیشابور، به عنوان یکی از پایگاه‌های علوم اسلامی، خاستگاه فقهای بزرگ جهان اسلام بوده و از فقیهان این حوزه، می‌توان امام محمد غزالی، امام‌الحرمین، ابن منذر، فضل بن شاذان، ابوالعلاء صاعد، رضی‌الدین نیشابوری، ابن شاهویه، ابن خزیمه، ابوسهل صعلوکی، عبدالغافر فارسی، ابوعبدالله حاکم را نام برد.   

نیشابور، زادگاه نخستین مدارس علمی جهان اسلام و بزرگترین مرکز علمی شرق اسلامی و خراسان بوده و دانشمندان بزرگی در رشته‌های مختلف علمی از این دیار برخاسته‌اند. در اینجا، نام چند تن از سرشناسان علمی نیشابور به عنوان نمونه ذکر می‌شود: ابومنصور ثعالبی (لغت‌شناس زبان عربی)، ابوالفتح عمر خیام (هندسه، نجوم و ریاضیات)، احمد میدانی (زبان و ادبیات عرب)، ابوالقاسم انصاری نیشابوری (علم کلام)، ابوالحسن عامری (فلسفه سیاسی)، ابوالوفاء بوزجانی (ریاضیات و نجوم)، ابن ابی صادق (طب)، ابن مهران (علم قرائت)، ابوالعباس ابوالفضل میکالی (ادبیات عرب)، عبداارحمن متولی نیشابوری (علم اصول)، بی‌بی منجمه (نجوم)، عبدالغافر فارسی (علوم لغت و فقه). گفتنی است؛ آنچه از یادکرد دانشمندان و علمای نیشابور در رشته‌های مختلف علمی، در اینجا بیان گردید فقط نمونه و به تعبیری، مشتی، نمونه خروار است.

از دیگر نمودهای فرهنگی دیگر نیشابور در جهان اسلام، باید به دستاوردهای هنری، صنعتی، معماری و شهرسازی نیشابور اشاره نمود. بازخوانی و بازکاوری در این دستاوردها در متون و مستندات قدیم، همواره باعث شگفتی پژوهشگران باستان‌شناسی، تاریخ و تمدن، معماری و هنر بوده، و این ابراز شگفتی و ستایش را در مقالات و نوشته‌های پژوهشگرانی که به حوزه تمدنی نیشابور پرداخته‌اند، به دفعات مکرّر می‌توان دید. همچنین بازمانده‌های آثار نیشابور، زینت‌بخش و مایه اعتبار موزه‌های بزرگ جهان در بخش مربوط به تمدن اسلامی است. کوتاه‌سخن اینکه، بازشناسی و بازنمایی ابعاد مختلف فرهنگی و تمدنی نیشابور در حوزه بزرگ و شکوهمند تمدن اسلامی، زمانی گسترده و کوششی جانانه برای کاوش در متون و منابع تاریخی مربوط به دوره اسلامی و آثار برجای‌مانده در موزه‌ها و محوطه‌های باستان‌شناسی مرتبط با دوره اسلامی در سرتاسر جهان را می‌طلبد که کمترین دستاورد آن، دانشنامه‌ای چندین جلدی است، که خود، فصلی شایان از دایرة‌المعارف بزرگ تمدن اسلامی می‌باشد.

 

میراث گذشته، طرحی برای آینده:

کاوش و پیمایش در تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، پرده‌ای شکوهمند و مترقی از زیرحوزه فرهنگی و تمدنی نیشابور در گستره جهان اسلام را نمودار می‌سازد؛ چهره‌ای درخشان، در میان فرهنگ‌شهرهای برجسته جهان اسلام، که پژوهشگران و اندیشمندان تاریخ و تمدن، از آن با عنوان‌هایی مانند «ام‌البلاد مسلمین»، «دارالعلم»، «معدن‌ الفضلاء و منبع ‌العلماء»، «دهلیز المشرق»، «دهلیز المغرب»، «خزانه شرق»، «جهانشهر» و ... یاد می‌کنند. باری! اگر در مغرب جهان اسلام با وجود همه شهرهای نقش‌آفرین، «بغداد» را به عنوان یک پایگاه فرهنگی شاخص و ویژه معرفی نماییم، در مشرق جهان اسلام، نیشابور این جایگاه را دارد و بسیاری از ریشه‌های فرهنگی برآمده از مشرق اسلامی را می‌توان در این دیار بازیابی نمود. نیشابور، یکی از فرهنگ‌شهرهای بزرگ دوران اوج و شکوفایی افسانه‌ای جهان اسلام است که میراثی فرهنگی و علمی گران‌بها و گسترده از تمدن اسلامی را به نام خود، رقم زده است. غفلت از این میراث، به مثابه نادیده‌گرفتن بخش قابل توجهی از حدود هفت قرن، خدمتگزاری نیشابور، خراسان و ایران به تمدن اسلامی است و به تعبیری دیگر؛ محروم نمودن جهان اسلام از برداشت فرهنگی و نگاه ویژه به بخشی شکوهمند از تمدن هفت‌صدساله نخستین خود است.

هرچند پدیده شوم یورش غزها و مغولان در سده هفتم هجری، تمدن اسلامی را در دوران اوج شکوفایی خود، عرصه تاخت و تاز و گرفتار بربریت نمود و همین، باعث افول و ضعفی بنیادین و طولانی، عموم شهرهای جهان اسلام شد که برخی آثار آن، حتی تا امروز نیز برجاست. نیشابور نیز در این دوره سیاه و خون‌آلود تاریخ، یکی از بزرگترین نسل‌کشی‌های میلیونی و اندوهناک‌ترین تمدن‌‌سوزی تاریخ بشریت را، زخمناک‌تر و آزرده‌تر از دیگر شهرهای اسلامی، به چشم دیده و تا روزگاران ما پایدار مانده است. خدا را شکر می‌گوییم که در دوران معاصر، نظاره‌گر بارقه‌های خیزش فرهنگی و تمدنی نیشابوریم، گوئیا ققنوسی دیگر از خاکستر ابرشهر کهن، در حال برخاستن و درانداختن طرحی دیگر از تمدن‌آفرینی ‌کهن‌شهری است که بارها ثابت کرده، پس از سهمناک‌ترین ضربه و زخم‌های جانکاه تاریخ، قابلیت تبدیل شدن دوباره به جهانشهری فرهنگی را دارد. گذشته، چراغ راه آینده است و سرمایه میراث بشکوه فرهنگی نیشابور، یکی از مولفه‌های نقش‌آفرینی شایان‌تر نیشابور فرهنگی و ایران بزرگ اسلامی، در جهان اسلام است.

 

نیشابور، محل پیوند ایران با اسلام 

 

نیشابور؛ پایتخت فرهنگی جهان اسلام:

بر پایه این میراث فرهنگی گرانمایه، مطرح کردن پرونده فرهنگی نیشابور، در کمیسون ملی آیسسکو (تهران)، به عنوان یکی از پایتخت‌های فرهنگی جهان اسلام در سال‌های آینده، پیشنهاد می‌شود. بازنگری در تاریخ فرهنگی نیشابور در دوران اسلامی و همچنین نقش و جایگاه‌ برجسته این شهر در تحولات فرهنگی هفت‌قرن نخستین هجری (معادل نیمی از تاریخ هزار و چهارصد ساله جهان اسلام)، ما را به این برداشت رهنمون می‌سازد که نیشابور یکی از شایسته‌ترین شهرهای کشور عزیزمان ایران، برای مطرح شدن به عنوان سومین پایتخت فرهنگی ایرانی جهان اسلام پس از اصفهان (2006 میلادی) و مشهد (2017 میلادی) است. گفتنی است که کیفیت تاریخ فرهنگی نیشابور، دارای قابلیت‌هایی است که امتیازاتی بی‌نظیر را برای نقش‌آفرینی گسترده‌تر ایران اسلامی در جهان اسلام معاصر، فراهم می‌نماید:

الف) نیشابور، در قرون اولیه هجری، شهر چندفرهنگی (Multicultural) است که کانون و تکاپوگاه بسیاری از مذاهب و گرایش‌های فکری جهان اسلام بوده و در دوران معاصر می‌توان به عنوان جایگاهی نمادین برای موضوع پر اهمیت «تقریب مذاهب اسلامی»، مطرح باشد.

ب) بسیاری از دانشمندان دینی و علمای اهل سنت، در حوزه علمی (نظامیه‌ها و مداری و مکاتب نیشابور) به عنوان استاد یا طالب علم حضور داشته و به همین خاطر، نیشابور در ذهن و اندیشه برادران مسلمان «اهل سنت» که اکثریت جمعیت مسلمانان جهان را در بر می‌گیرند، دارای جایگاه معنوی و آوازه علمی خاصی است.

پ) نیشابور، «یکی از مراکز علمی جهان تشیع» در قرون اولیه اسلامی، و پایگاه اصلی و عمده فکری تشیع در خراسان می‌باشد. این کهن‌شهر خراسانی، با میزبانی آبرومند و شکوهمند ثامن‌الحجج (ع) و القاب «شهر قلمدان‌هالی مرصّع» و «دیار حدیث سلسلة‌الذهب»، فصلی زرّین و بی‌همتا از تاریخ تشیع را به نام خود ثبت نموده است.

ت) نیشابور، سکونتگاه افراد و گروه‌های فراوان از ملت‌ها و یا ملیت‌های گوناگون امّت اسلامی از ایران و ترکستان و خوارزم و شرق دور گرفته تا عربستان و آناتولی و آفریقا و اروپا بوده که این شهر را محل اقامت دائمی و یا کوتاه‌مدت گزیده و در شئون مختلف جامعه نیشابور قرون اولیه هجری، از فعالیت‌های علمی و معنوی گرفته تا تجارت و صنعت و سیاست اشتغال داشته‌اند. بنابراین، نیشابور در جایگاه تاریخی خود، می‌تواند به عنوان «شهر همزیستی و وحدت ملت‌های گوناگون امّت واحده جهان اسلام» نیز نقشی نمادین، ایفا نماید.

 

ISESCO آیسسکو ایسسکو 

 

با این پیشینه، پیشنهاد می‌گردد؛ کار بر روی قابلیت‌ها و پیشینه فرهنگی درخشان نیشابور در جهان اسلام، به گونه‌ای جدّی و هدفمند در دستور برنامه‌های توسعه‌ای آینده‌نگر نهادهای مرتبط با فرهنگ شهرستان (از جمله؛ اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره میراث فرهنگی و گردشگری، سازمان فرهنگی شهرداری، اداراه اوقاف و امور خیریه و معاونت فرهنگی و اجتماعی فرمانداری) قرار گرفته و با بهره‌گیری از ظرفیت‌های علمی و پژوهشی دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی نیشابور، پرونده «نیشابور، پایتخت فرهنگی جهان اسلام» تدوین گردیده و با همکاری «وازرت فرهنگ و ارشاد اسلامی» و «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی» و از طریق «کمیته ملی آیسسکو در ایران»، برای تصویب به «سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی کشورهای اسلامی» (آیسسکو: ISESCO: Islamic Educational Scientific and Cultural Organization) ارسال گردد.

پیشینه تاریخی درخشان تاریخی نیشابور در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی، ظرفیت‌های بالایی را برای نقش‌آفرینی این شهر در سطح جهان اسلام فراهم نموده. بدیهی است که انتخاب نیشابور به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام، نقش بسزایی در معرفی توانمندی‌های فرهنگی نیشابور در سطح فرامنطقه‌ای، سرعت بخشیدن به ایجاد زیرساخت‌های اساسی در نیشابور خواهد داشت و همچنین به عنوان یکی از اقدامات شایسته و تاثیرگذار در «منطقه نمونه بین‌المللی گردشگری نیشابور»، به شمار می‌آید.

 

طرحی از آیینه و خورشید دارم پیش رو

آفتــاب صبـــح نیشابور، می‌خـوانـد مـرا

سپاس - «یار خراسانی»

رمضان 1435 هـ.ق   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد